چین و نقض تمامیت ارضی ایران

چین و نقض تمامیت ارضی ایران

صلاح‌الدین خدیو 

روزنامه‌نگار 

 

رئیس جمهور چین همراه رهبران شورای همکاری خلیج فارس پای بیانیه‌ای را امضا کرده که متن آن منعکس کننده نظر امارات درباره جزایر سه‌گانه است.

این چرخشی مهم در دیدگاه‌های کشوری محسوب می‌شود که به صورت سنتی طرفدار سرسخت حاکمیت ملی کشورها و تمامیت ارضی آن‌هاست.

چینی‌ها چون با مشکل جدایی‌طلبی در منطقه تبت و پرونده تایوان و نقض حقوق مسلمانان ایغور، روبرو هستند، برخوردی محتاطانه و محافظه‌کارانه در این رابطه با مسائل مشابه در دیگر کشورها دارند.

در واقع محافظه‌کاری چینی‌ها در این زمینه از بیم مشروعیت یافتن جنبش‌های جدایی‌خواهانه در سایر کشورها و الهام‌بخشی آن برای حقوق بین الملل و عرف و هنجارهای جهانی در این زمینه نشأت می‌گیرد.

جدیدترین مثال در این باره موضوع اوکراین است:

زردهای سرخ علیرغم همدلی عمیق با مسکو در زمینه مقابله با توسعه ناتو به سوی شرق، حاضر نشدند، روی ادعاهای ارضی آن درباره اوکراین ولو به تلویح، مهر تایید بگذارند.

نمونه قدیمی‌تر، قضیه استقلال جنجالی کوزوو است. روس‌ها به علل ژئوپولتییک و انگیزه‌های هویتی با آن مخالفت کردند، در حالیکه با همین انگیزه‌ها از استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی حمایت می‌کنند!

اما چینی‌ها با منطق تجزیه‌هراسی معمول خود در کنار روسیه ایستادند و حاضر نشدند استقلال کوزوو را به رسمیت بشناسند.

تجزیه کشورها و تغییر مرزها، برای چینی‌ها در حکم "مساله ناموسی" است و هیچ انعطافی را در قبال آن نمی‌پذیرند.

آن‌ها در اینگونه مسائل عمدتا طرفدار حفظ "وضع موجود" هستند و به اصطلاح آنچه واقعی است را عقلانی و حقیقی می‌دانند.

اکنون وقتی می‌گویند ایران و امارات مطابق حقوق بین الملل باید بر سر جزایر مذاکره کنند و در واقع موضع همیشگی ابوظبی را تکرار می‌کنند، باید متوجه چرخشی بنیادین شد.

نیک می‌دانیم که وضع موجود در این سه جزیره، حاکمیت ایران است و امارات که از این حیث دستش خالی است، درصدد احاله موضوع به مراجع بین المللی و ورود نهادهای میانجیگر برای تغییر واقعیت موجود است.

تالی منطقی موضع جدید چین که در واقع  تایید موضع عرب‌هاست، رد وضعیت موجود و به نحوی دخالت در امور داخلی ایران است.

معنای دیگر این مفروض، نقض تمامیت ارضی ایران از رهگذر محل مناقشه خواندن مالکیت جزایر و قائل به نوعی وضعیت بینابین بودن برای آن‌هاست.

این در حالی است که ایران هنگام سفر جنجال برانگیز نانسی پلوسی رئیس سنای آمریکا به تایوان، در کنار چین ایستاد و با صریح‌ترین عبارات ممکن آن را محکوم کرد.

با این حساب اکنون باید انتظار داشت که تهران هم برای تلافی به بازبینی موضع سرسختانه‌اش درباره تایوان بپردازد و یا اینکه به سکوتش درباره نقض فاحش حقوق بشر در سین کیانگ خاتمه دهد؟

همانطور که گفته شد چین در زمینه مسائل ناموسی خود بسیار حساس است و اخیرا اشاره ترکیه به نسل کشی ایغورها را با تهدید به حمایت از کردهای سوری پاسخ داد.

از این رو واکنشی در این سطح برای ایران تحت تحریم عملا غیرممکن است.

با این وصف، تغییر موضع چینی‌ها، ایران را که همه تخم مرغ‌هایش را در سبد چین و روسیه گذاشته، در مخمصه دشواری قرار می‌دهد. 

مشابه دشواره‌ای که بر سر تعیین سهم خود از دریای خزر با آن روبروست.

مشکل نبود توازن در سیاست خارجی و وخامت روابط با غرب، باعث شده که عملا در برابر زیاده‌خواهی روسیه و فرصت‌طلبی دیگر همسایگان در حوزه دریای خزر تنها بماند.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها