معاهدات ناپایدار اما لازم
بابک ابراهیمی
استاد دانشگاه
به حلقه آگهی شد دردمندم
هوایِ عاشقیها داشتندم
برون از حلقه در بازارِ رندان
متاعی کمبها پنداشتندم
برای یک فیلسوف مطلقگرا تن دادن به موقتها کار دشواریست. سیاست قدمایی بر اثر نظریه فیلسوف- شاه یا حکیم- حاکم افلاطون از مزیت خالی نبوده ولی در جمعبندی بلندمدت چگونه میشد ارزیابی کرد؟ اگر حکیم نگاهی به گذشته حکومت میافکند، آیا جمهور یا نخبگان جمهور را به نظرخواهی میطلبید؟ جهان واقعیت سیاست یا سیاست واقعگرایانه با نیکولو ماکیاولی دگرگون شد و با جهان مطلق و فلسفه آرمانی متفاوت دانسته شد، ای بسا ارسطو، پدر علم سیاست قدیم نیز جدایی سیاست از اخلاق را برنمیتابید ولی دو هزاره گذشته بود. در مشاهداتی از مشاهداتی طرفین همدیگر را چندان قبول ندارند ولی زندگی آرام و تداوم سیاستها را قبول دارند، پس ممکن است تن به معاهده دهند، هرچند موقت و ناپایدار.
اما عامل مؤثرتری نیز در تصمیمگیری قد بر افراشته است. دین که پیشگام حقیقت است، میگوید جهان، ناپایدار است اگرچه بر حفظ عزت نفس و کرامت انسانی تأکید دارد، از سویی دیگر احکام متعدد دیگری در خصوص همکاری، صلح یا جنگ نیز وجود دارد که استخراج حکم نهایی یا اجتهاد کار بسیار دشواری با مسؤولیتهای دنیوی و اخروی میگردد.
میهنگرایی یا میهن پرستی (Patriotism پاتریوتیسم) به علاوه ملتگرایی Nationalism نیز از عوامل مؤثر بر تصمیم.گیری سیاسی و موجب احتیاط در خصوص معاهده است ولی مگر چه منافاتی با منافع ملی ممکن است وجود داشته باشد؟
یک جمله کلیدی را هنری کیسینجر Henry Alfred Kissinger گفته است که به هانس مورگنتا Hans Morgenthau (نظریهپرداز آمریکایی آلمانیتبار و استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل) نیز نسبت داده میشود:
آمریکا دوست و دشمن دائمی ندارد، فقط منافع دارد.
America has no permanent friends or enemies, only interests.
کیسینجر، وزیر امور خارجه آمریکا و مشاور امنیت ملی (در دولتهای ریچارد نیکسون دولتهای ریچارد نیکسون، مفتخر به رسوایی واترگیت Watergate scandal و نیز جرالد فورد) در مقام وزارت در یک سخنرانی تاریخی در ۱۱ مارچ ۱۹۷۵ در بوستون تحت عنوان America's Permanent Interests (منافع دائمی آمریکا) گفت: ما هرگز نباید فراموش کنیم که این ملت دارای منافع و دغدغههای دائمی است که باید در طول این سال انتخابات و پس از آن حفظ شود.
او در میانه سخنرانی افزود: اجازه دهید اکنون به منافع دائمی آمریکا بپردازم: صلح Peace، پیشرفت Progress و عدالت Justice.
آنچه میتوان بر سخنان این مقام اسبق آمریکایی ۹۹ ساله آلمانزاد در اصل یهودیتبار افزود اینست که آزادی و دموکراسی با تأسیس نهادهایی استوار و نیرومند و نظارت عمومی جا افتاده ولی نیاز به مراقبت دائمی و تداوم و تحکیم دارد وگرنه حتی در آمریکا هم در فقدان مراقبت از دست رفتنیست.
با این حال، به شوخی میتوان گفت که راز طول عمر کیسینجر شاید در عمل به همین اصل کلیدی در زندگی شخصی باشد. شخصیتی پرماجرا که به خاطر فعالیتهایش در پایان دادن به جنگ ویتنام برنده جایزه صلح شد ولی از طرفی در روی کار آوردن دولت جنایتکار پینوشه در پی سرنگونی دولت آلنده برای او نقش قابل توجهی قائل هستند. دیپلماسی او ناخواسته در قدرتمند کردن چین نقش داشته است. او در تأمین منافع آمریکا، منافع چین را هم در بازی برد- برد تأمین کرده است که اکنون چین موجب باخت زندگی بسیاری شده است.
در فراز و نشیب چندین ساله دولت اسلامی با دولتهای مسیحی سکولار شده بر سر برجام، باید به جهانبینی طرف مقابل نیز نگریست که جز در دوره ترامپ فاقد شایستگی سیاستورزی و حکمرانی شایسته برای آمریکا (و مفتخر به انواع رسواییهای گذشته، حال و آینده)، مد نظر قرار میگیرد. مجاهده ظریف برای انجام معاهده Treaty که بیشتر توافق سیاسی Political agreement بود در برخورد با سختترین محافظهکاران تاریخ آمریکا درسهای زیادی داشت، خاصه او در وزارت تحت امرش آنچنان که باید از سوی مشاوران راهنمایی نشد تا معاهده را محکمتر نماید و خروج از آن را برای طرفین معاهده پرهزینه نماید.
نقشیّ و نگاری که ظریف است بماند
بازندهقماری چه حریف است که خواند
گردی و غباری ز سواری نه نگاهی
تا راز بهاری که لطیف است بداند
آنچه قابل تأمل است اصل داشتن منافع دائمی ملتهاست که طبعأ باید مد نظر دولتها باشد. اصولأ فلسفه قرار دادنِ قدرت در اختیار نهاد دولت برای تأمین منافع ملی به واسطه استراتژیهای ملی در سیاست داخلی و خارجی است.
جوزف نای Joseph Nye نیز قدرتِ نرم آمریکا را تئوریزه میکند. یعنی امروزه قدرت نرم مکمل قدرت سخت و نظامی است. نای تمایز بین قدرت نرم و قدرت سخت را توضیح داده است. تصور او از قدرت هوشمند smart power (توانایی ترکیب قدرت سخت و نرم در یک استراتژی موفق) با استفاده از این عبارت توسط اعضای دولت کلینتون و دولت اوباما رایج شد.
ترکیب هنرمندانه نقش و نگاری زیبا میزند.
چون نپیمود به پیمانه قلندر شب می
به درازا بکشد قصهی پر غصهی نی
شکند شیشهی عمرم به شبِِ چلّهی دی
آه بشتافته این دِی که بشد عمرم طِی
ارسال نظر