روسیه از ایران چه میخواهد؟
روح الله سوری
روزنامهنگار
طی سالهای اخیر شاهد نزدیک شدن بیش از پیش ایران به روسیه هستیم و این مساله بخصوص به دنبال حمله نظامی روسیه به اوکراین شتاب بیشتری به خود گرفته است. روابط ایران و روسیه همواره محل نزاع حامیان و منتقدان بوده است. حامیان رابطه ایران با روسیه، با عقلانی دانستن چنین رابطهای، آن را عاملی برای ایجاد موازنه و یا بازدارندگی در رابطه ایران با غرب عنوان میکنند در حالی که مخالفان، هم نوع رابطه با روسیه را یک رابطه یک طرفه و در جهت تامین منافع ملی روسیه میدانند و هم بر این باورند که رابطه با روسیه در شرایط وجود تنش در رابطه با غرب عملا منافع مثبتی را برای ایران چه از نظر امنیتی و چه از نظر اقتصادی به همراه نخواهد داشت. این منتقدان با تمسک به استدلال موافقان رابطه با روسیه که وضعیت کنونی اوکراین را نتیجه عدم توانایی سیاستمداران این کشور در برقراری یک رابطه متوازن با روسیه و غرب قلمداد میکنند، رابطه ایران با روسیه و همزمان تنش با غرب را نیز نوعی عدم توازن در سیاست خارجی ایران تلقی کرده که میتواند در درازمدت تهدیداتی را متوجه منافع ملی ایران نماید. اگر بخواهیم در کانتکست عدم وجود دوست و دشمن دائمی در سیاست خارجی کشورها، رابطه ایران با روسیه را مورد بررسی قرار دهیم به نظر میرسد می توان با این استدلال حامیان روسیه که جمهوری اسلامی ایران نمیتواند روسیه را به عنوان قدرتی بزرگ در همسایگی خود نادیده بگیرد موافق بود. اما پرسشی که حامیان رابطه با روسیه لازم است پاسخی دقیقتر و به دور از گرایشات سیاسی برای آن داشته باشند این است که این رابطه دقیقا چه منافعی را برای ایران ایجاد خواهد کرد، چرا آنچه که دوست و دشمن را در سیاست خارجی به یک مفهوم غیردائمی تبدیل میکند منافع ملی کشورهاست. برخلاف موافقان رابطه با روسیه باید اذعان داشت که رابطه با روسیه به عنوان جایگزینی برای رابطه با غرب، نه تنها نخواهد توانست حاشیه امن امنیتی و سیاسی برای ایران ایجاد کند که عملا نزدیکی به روسیه بدون تلاش برای اصلاح رابطه با غرب، انزوای سیاسی و تنشهای امنیتی ایران در عرصه خارجی را افزایش خواهد داد. از منظر اقتصادی نیز با توجه به رتبه جهانی اقتصاد روسیه و مهمتر از آن رقابت این کشور با ایران در حوزههای استراتژیکی چون نفت، گاز و فولاد، رابطه با روسیه کمک زیادی به برون رفت ایران از وضعیت کنونی نخواهد کرد. بنابراین به وضوح میتوان بیان کرد که رابطه با روسیه در شرایط تداوم تنش با غرب چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی دستاوردی را برای ایران به همراه نخواهد داشت و تنها حوزهای که رابطه دو کشور میتواند گسترش پیدا کند همکاری در حوزههای نظامی و امنیتی بویژه پس از جنگ اوکراین خواهد بود. در اینجا این پرسش پیش میآید که روسیه چه اهدافی را از همکاری نظامی با ایران در نظر دارد و تبعات و نتایج این همکاریهای نظامی برای ایران چه میتواند باشد.
روسیه به خاطر منافع و ملاحظاتی که در جنگ اوکراین در برابر غرب دارد افزایش تنش میان ایران با غرب بر سر برنامه هستهای را در دایره منافع خود در نظر میگیرد و نه تنها تمایلی برای احیای برجام از خود نشان نمیدهد که شواهد نشان از علاقه این کشور برای تبدیل کردن ایران به یک کشور اقماری برای خود دارد. روسیه تداوم تنش میان ایران و غرب و انزوای کامل ج.ا.ا از غرب را یک اولویت استراتژیک برای خود در نظر گرفته است. از سوی دیگر هم، در سطح داخلی، این کشور تداوم حکومت کنونی ایران و تضعیف نیروهای منتقد را یک اولویت اساسی در سیاست خارجی خود در قبال ایران میداند. روسیه با وقوف به وجود انتقادات گستردهای که در میان بخشهایی از جامعه و نیروهای سیاسی ایران نسبت به این کشور وجود دارد تا حد امکان تلاش میکند با استمرار وضعیت موجود مانع از قدرت گرفتن نیروهای منتقد در عرصه سیاست داخلی ایران شود. از نظر روسیه حضور موافقان روسیه و میدان پیدا نکردن نیروهای منتقد به حفظ تنش در رابطه ایران با غرب کمک خواهد کرد و تردیدی نیست که این یک معادله دو سر سود از نگاه روسیه و ایران میباشد. اما نکته مهم این است که روسیه تا کجا مایل به تشدید این تنش خواهد بود و آیا این کشور حاضر به پذیرش یک ایران هستهای میباشد؟
دلایل متعددی میتوان کنار هم قرار داد که به گزاره عدم موافقت روسیه با یک ایران هستهای اعتبار میبخشد بطوری که این کشور ظهور یک ایران هستهای در بستر افزایش تنشها با غرب را همسوی با منافع ملی خود نمیداند. بنابراین در پاسخ به چرایی انگیزه روسیه برای تداوم تنش میان ایران و غرب میبایست این مساله را به منافع این کشور در برابر آمریکا و همچنین تداوم حضور نیروهای حامی روسیه در داخل ایران ارتباط داد. در کنار آنچه که گفته شد یک موضوع دیگر در زمینه افزایش تنش ایران با غرب که باید مورد اشاره قرار بگیرد گسترش همکاری نظامی روسیه با ایران و وابستگی نظامی و امنیتی ایران به این کشور به عنوان یک عامل جبران کننده فشارهای سیاسی و احتمالا نظامی غرب علیه ایران از نگاه تصمیمگیرندگان در ایران میباشد. واقعیتی که نمیتوان نادیده گرفت این است که گسترش روابط نظامی میان ایران و روسیه با توجه به تفاوت واضح در سطح قدرت نظامی روسیه با ایران از نظر توان نظامی و لجستیکی فاکتور تاثیرگذاری در تغییر توازن نظامی روسیه در برابر غرب طی جنگ اوکراین نخواهد بود و به نظر میرسد که موضوع خرید پهپادهای ایرانی از سوی روسیه و اقداماتی از این دست با اهداف و انگیزههای دیگری از سوی روسیه صورت گرفته باشد. قطعا یکی از این اهداف افزایش تنش در رابطه میان ایران و غرب و مبهم کردن سرنوشت برجام میباشد. اما شاید این تنها انگیزه روسیه از تلاش برای نشان دادن گسترش همکاریهای نظامی با ایران نباشد. به نظر میرسد روسیه از افزایش تنش میان ایران و غرب به دنبال ایجاد جای پای نظامی برای خود در ایران است. افزایش تنش ایران با غرب به خصوص در صورت پایان مذاکرات احیای برجام میتواند زمینه لازم برای ایجاد پایگاههای نظامی و حضور نظامی روسیه در ایران را فراهم کند.
حضور نظامی روسیه در ایران منافع ملموسی برای روسیه به همراه خواهد داشت. در درجه نخست چنین حضوری به این کشور امکان بازی پیچیدهتر با آمریکا را خواهد داد. در درجه بعد افزایش همکاری نظامی روسیه با ایران به این کشور امکان تحقق رویکرد سنتی این کشور در رابطه با دسترسی به خلیج فارس بویژه در زمان کمرنگ شدن ردپای آمریکا در این منطقه استراتژیک را فراهم خواهد کرد و در نهایت در صورت هرگونه اقدام نظامی غرب یا متحدان منطقهای آن علیه ایران، روسیه این امکان را خواهد داشت که همچون گذشتههای نه چندان دور منطقه تحت نفوذ خود را در ایران داشته باشد.
ارسال نظر