کاش چشمها را میشستید
یدالله اسلامی
دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس
رنج دختران این سرزمین رنج اندکی نیست که توان ساده گذشتن از آن ممکن باشد. دلهرههایی که با هر بار از خانه بیرون رفتن با خود دارند و دلشورههایی که با هر گام زدن در کوی و برزن تجربه میکنند. ترسهایی که با هر بار دیدن نیروهایی که باید حافظ امنیت باشند تن آنها را میلرزاند، چنان دلهرهآور است که بیانش ساده و درک آن دشوارتر از تصور است. جرم زنان و دختران زاده شدن در سرزمینی است که ارزش انسانی و کرامت آدمی اسیر کجفهمی و جزماندیشی است. آنهایی که از سر بستهانگاری و کوتهاندیشی همه ناملایمات اقتصادی و گرانی و ... را وانهاده و موی دخترکان و زنان را بهانهای برای تندخویی و نفرتپراکنی ساختهاند، و از سر ناکامی، تلاش برای رودررو قرار دادن بخشهای جامعه را هدفی تازه برای خویش ساختهاند و گاه خویش را مامور و معذور میانگارند. چنان بذر نفرت میکارند و تخم کینه میپراکنند که خود آنان نیز از پیامدهای ویرانگر رفتار خویش هیچ ندانسته و توصیههای دیگران را هم وقعی نمینهند. آنها امید جامعه را که چیزی از آن هم باقی نمانده است در هم میشکنند. و ناآگاهانه براین مشی نادرست و رفتار سست، پشتیبانی از امنیت ملی نام مینهند. میل به فرار از سرزمینی کهن و تمدنساز برای به دست آوردن اندکی آرامش و آسایش، برای حاکمان هشداری نشده و نمیشود که این ره که میروند و این کجراهه که ساختهاند بنیانی را برجای نمیگذارد که آنها سروری کنند و ملتی را برده فهم اندک خویش سازند. چرا این همه هزینه برای پاسداری از نوع پوششی که در باور بخش بزرگی از بانوان جایگاهی ندارد و در بین بخش بزرگی از دینداران نیز، اجبار به پوشش از اعتباری برخوردار نیست. در چنین شرایطی روی آوردن به روشهای خشونتبار، میدان و خیابانهای این سرزمین را در بر گرفته است و امنیت را از زنان این سرزمین سلب کرده است. آیا نباید در برابر این ... دامنگستر فریاد برآورد و به حاکمان هشدار داد که بس کنید! چرا دلواپسی خانوادهها و فریادهای از سر درد مادری که در برابر خودروی پلیس شما را به بیداری میخواند در دل شما اثر نمیکند؟ کدام باور این تندخویی ویرانگر را توجیه میکند؟ جهان مه بنگ را از دریچه جیمزوب مینگرد و زاده شدن کیهان را به تماشا نشسته است و شما در این سرزمین دغدغهی موی و روسری را چنان برجسته میکنید که سلب امنیت و فشار روحی و روانی بر بخش بزرگی از مردم در چشم شما به هیچ میآید! کاش اندکی چشمها را میشستید و دنیارا واقعیتر میدیدید.
ارسال نظر