اعلیحضرت! مقنع نیست، مقنعه است!

اعلیحضرت! مقنع نیست، مقنعه است!

صلاح‌الدین خدیو

روزنامه‌نگار 

 

... شاهنشاه فرمودند: مثل آدم روسری سر کردن نه در دانشگاه‌ها و نه در مدارس اشکالی ندارد، ولی مقنع و چادر و غیره غلط است، عرض کردم مقنع نیست، مقنعه است...

سطور بالا بخشی از گفتگوی بهار 56 شاه و علم درباره موج رو به گسترش پوشش اسلامی در دانشگاه‌ها و فضاهای عمومی است. خشم و هراس حکومت از تغییر پوشش زنان که از ابتدای دهه 50 بە تدریج آغاز شد، در نیمه این دهه در یادداشت‌های روزانه علم بازتاب یافته است.

مطابق این یادداشت‌ها، شاه "مارکسیست‌های اسلامی" و در مواردی روس‌ها و انگلیسی‌ها را در ردیف متهم می‌نشاند. مارکسیست اسلامی، ناسزایی سیاسی بود که حکومت برای نامیدن شریعتی و جریان حسینیه ارشاد، مجاهدین خلق و در مواردی فدائیان خلق از آن بهره می‌گرفت و در این قضیه هم معتقد بود صحنه‌گردان موج رو به گسترش حجاب اسلامی هستند. دوربرگردانی که پس از جریان کشف حجاب و نخستین مداخله دولت مدرن در امر پوشش زنان و مردان، بی‌سابقه و خلاف عادت بود.

در این اتهام‌زنی البته مایه‌هایی از حقیقت وجود داشت. با وجود آن که در شفاهیات و مکتوبات شریعتی، تاکید زیادی روی حجاب نمی‌شد، اما موج اسلام‌گرایی دهه 50 بویژە در مدارس‌ و دانشگاه‌ها و فضاهای عمومی، تا اندازه زیادی محصول کار او بود. 

به تبع آن، مقلدان و مبلغان اسلام شریعتی، آزادانه پیرو حجاب می‌شدند و کار به جایی رسید که برای نخستین بار پس از چند دهه، توازن میان چپ‌ها و اسلام‌گراها در دانشگاه‌ها به نفع دومی دگرگون شد. 

البته موج اسلام‌خواهی دهه 50، نه پدیده‌ای ایرانی، بلکه تحولی جهانی بود و در سایر ممالک اسلامی که دولت‌های مستبد سکولار وجود داشت، کم و بیش یافت می‌شد.

حضور زنان در جریان انقلاب هم که نیروهای ملی، اسلامی‌ و چپ دوشادوش هم حضور داشتند، تابعی از منطق فوق بود: هرچه می‌گذشت حضور زنان محجبه و چادری بیشتر می‌شد، تا این که در راه‌پیمایی‌های تاسوعا و عاشورا در آذر 57، توازن سابق کاملا به نفع آن‌ها دگرگون گردید.

حضور سنگین روسری، چادر و مقنعه در تظاهرات پیشگفته، زنان چپ و متعلق به گروه‌های متوسط جامعه را مرعوب کرد و بخشی از آن‌ها را وادار نمود تا با با پیروی از اصولی چون حفظ همبستگی و یا ترس، در حضورهای آتی، روسری به سر کنند.

با این وصف حکومت برآمده از انقلاب برای تثبیت تحولی که از پیش رخ داده بود، کار چندان سختی در پیش ندلشت. ذهنیت عمومی موافق حجاب بود و فرمت اصلی آنهم به نوعی تعیین شده بود.

چه پوشش مانتو/پیراهن و شلوار و روسری که به نوعی حجاب ابداعی شریعتی - مجاهدین و محصول گفتمان آن‌ها بود و تقریبا همه عناصر آن وارداتی و حاصل تجربه زیسته زن شهری غربی بود، نه تنها میان اسلام‌گرایان، بلکه هواداران برخی گروه‌های چپ هم بکار می‌رفت.

حتی در راه‌پیمایی‌هایی که در اسفند 57 در اعتراض به حجاب اجباری انجام گرفت، اپوزیسیون چپ سکولار حضوری موثر نداشت و آن را به زیان اتحاد و انسجام نیروهای انقلابی می‌دانست. 

طرفه آن که معترضان به حجاب اجباری و لغو قانون حمایت از خانواده رژیم قبلی، از سوی حکومت انقلابی و اپوزیسیون، انگ "هواداران قانون اساسی" را می‌خوردند: اشاره به تجمع هواداران بختیار در آخرین روزهای رژیم پهلوی و کنایه‌ای عمیق‌تر به کلیشه‌ی برابری بی‌بند و باری و آزادی زنان که به طور وسیع درباره حکومت پهلوی بکار می‌رفت.

وضعیت مساعد فوق، حکومت را به این صرافت انداخت تا چادر مشکی را در برابر مانتو و شلوار به عنوان برند ایدئولوژیک و حجاب برتر تبلیغ و پوشش زنان را درجه بندی نماید.

اما از ابتدای دهه هفتاد، رفته رفته هژمونی ایدئولوژیک پیش گفته از کف رفت و قدرت انحصار و تک‌گویی‌اش را در عرصه فرهنگ از دست داد. تحول در پوشش زنان اصلی‌ترین نمود این تحول بود که با وجود حفظ وجوه "حجابی"، عرصه‌ی خلاقیت‌های صنعت مد و ایستارهای زیباشناختی و عمل‌گرایی‌های معطوف به فرار از ابعاد محدود کننده آن گردید. کلیدواژه آشنای تهاجم فرهنگی که در دهه هفتاد ورد زبان تریبون‌های رسمی بود، طنینی از این جنگ مغلوبه فرهنگی به شمار می‌رود.

ورود نسل‌های جدید و متولدین دهه‌های 70 و 80 این معادله را بیش از پیش دگرگون کرد. این‌ها نه پرورده صدا و سیما و تریبون‌های فرهنگی رسمی، بلکه نسل اینترنت و شبکه‌های اجتماعی بوده و بسیار بیشتر از والدین خود و نسل‌های پیشین، جهان‌وطن و چندفرهنگی محسوب می‌شوند.

با آغاز دهه نود و انفجار شبکه‌های اجتماعی و مهیا شدن زمینه برای بروز فردگرایی‌هایی که به لحاظ هستی شناختی و انسان شناختی، درست در نقطه مقابل جماعت‌گرایی‌های آرمانی دهه 50 قرار داشت، روشن شد که حجاب برای کثیری از نسل جوان و طبقه متوسط، موضوعیت گذشته را ندارد. فضای مجازی هم به آزادسازی آن کمک کرد.

در واقع حس مشترکی که در دهه 50 حول اهمیت حجاب شکل گرفت، در دهه نود زمینه و زمانه خود را از کف داد.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها