همدلی بلوچها در ماتم یاسین
رضا قاسمپور
فعال فرهنگی
متاسفانه روز عید قربان امسال، یاسین دانش آموز فوتبالیست ۱۷ ساله بلوچ ساکن شهرستان زرآباد به همراه دوستانش برای فرار از موج گرما و تفریح به رودخانه پناه برده و یاسین نامآور در گودالی غرق میشود. از آن تاریخ تا به امروز کندوکاو برای پیدایی جنازه این ورزشکار خوشنام بینتیجه مانده است.
جالب است بدانیم فقط روز اول حادثه بیش از هزار نفر از استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان برای پیدا کرده جنازه یاسین بسیج شده و در قالب گروههای مردمی و جهادی کلیت منطقه حادثه را با امکانات اولیه جستجو کردند. در ادامه نیروهای دولتی و نهادهای مرتبط جملگی با تمام امکانات داشته و نداشتهشان به خیل عظیم جستجوگران خودجوش و داوطلب مردمی پیوسته و منطقه را زیر و رو میکنند. متاسفانه بعد از گذشته ده روز کوچکترین اثری از جنازه یاسین مغروق در دست نیست.
آنچه مسلم است پیکر یاسین به رودخانه خروشان زرآباد ملحق شده و برگشتپذیر نیست ولی در حاشیه این حادثه جانسوز نباید از کنار دو مسئله مهم و حیاتی بیتفاوت عبور کنیم.
نکته اول؛ روحیه همدلی، نوعدوستی و اتحاد و انسجام در زمان حادثه میباشد
حضور هزار نفر داوطلب خودجوش برای پیدایی یک نوجوان مغروق در آبستن رودخانه، نویدبخش مانایی و پایایی روحیه جوانمردی و نوعدوستی هموطنان بلوچستان در حوادث غیرمترقبه میباشد. این روحیه ستودنی بوده و البته قابل تعمیم به چهارگوشه مام میهن در قالب رنگین کمان اقوام ساکن بر پیکره فلات گسترده ایران میباشد.
البته هرچقدر از پایتخت و کلانشهرها به سمت روستاها و شهرهای کوچکتر دورتر میشویم روحیه نوعدوستی، دگرخواهی، ایثار و فداکاری تصاعدی فوران میکند. این نشان از دور شدن بخشی از مرکزنشینان از ذات طبیعی خود و افتادن در ورطه منیت و منفعتطلبی شخصی است.
اما مطلب دوم آنست که:
متاسفانه با وجود کارهای جهادی اوایل انقلاب و خدماترسانی بیمنت به مناطق محروم و روستاها، در ادامه ما گرفتار سیکل باطلِ محور_ پیرامون شدهایم. محور، پایتخت و چند کلانشهر بوده و مابقی کشور پهناور ایران به نسبت محرومیت خواسته و ناخواسته به پیرامون مبدل شدهاند.
در خبرها داشتیم که بیش از ۷۰ درصد دارائی و ثروت مملکت در تهران آرام گرفته است. به قول معروف سی استان کار میکنند تا پایتخت را سیر کنند. البته در اطراف تهران، کرج مملو از حاشیهنشینانی است که به قوت لایموت شب خود محتاجند. توزیع مثلث "ثروت، قدرت و موقعیت" در ایران به شدت ناعادلانه و رانتمحور است. اگر وصل مافیا نباشی محال است بتوانی فراتر از حد متوسط قدم برداشته و به راس هرم نزدیک شوی.
سخن آخر
اصولا چرا باید توزیع امکانات، ثروت و موقعیت در مملکتی که شعار عدالت سر میدهد اینقدر ناعادلانه و نامتوازن باشد؟ آیا ما برای نوجوان مستعد زرآباد و سایر مناطق محروم، امکانات متناسب با جمعیت، موقعیت و استعدادشان فراهم کردهایم؟
توسعه پایدار، متوازن و همه جانبه مستلزم توزیع عادلانه امکانات، موقعیت و ثروت در چهار گوشه مملکت میباشد.
حاشیهنشینی اطراف کلانشهرها چون زگیلی بر پیشانی دولتها بوده و شورش احتمالی گرسنگان و حاشیه نشینان مهمترین تهدید عینی مملکت ماست.
ارسال نظر