دلایل افزایش و کاهش امید به زندگی
امید در زندگی یکی از اصول لازم برای موفقیت در زندگی است. امیدواری به انسان این باور را می دهد که «من تحت هر شرایطی به هدفم می رسم».
امید به زندگی به عنوان یکی از شاخصهای مهم سلامت، اثر چشمگیری بر رفاه اجتماعی، توسعه اقتصادی و سرمایه انسانی دارد.
امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشان میدهد متوسط طول عمر در یک جامعه چقدر است و یا به عبارت دیگر، هر عضو آن چند سال میتواند توقع طول عمر داشته باشد. واژه امید به زندگی در لغت به معنای تعداد متوسط سالهایی است که یک شخص زندگی خواهد کرد و در اصطلاح عبارت است از تعداد سالهایی که انتظار میرود یک فرد از یک سن تا سن دیگر زنده باقی بماند.
امید به زندگی یکی از مهمترین شاخصهای سلامت و برآیند عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و سایر عوامل موثر است. هرچه شاخصهای بهداشتی و درمانی بهبود و ارتقاء یابد، امید به زندگی افزایش خواهد یافت و از این رو، این شاخص یکی از شاخصهای سنجش پیشرفت و عقب ماندگی کشورها است.
پژوهشی که در خصوص "تاثیر بلند مدت فلاکت اقتصادی بر امید به زندگی در ایران" توسط ابوالقاسم گلخندان(دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه لرستان) انجام شده، آمده است:« شاخص تولید مواد غذایی، سرانه مخارج عمومی سلامت و شهرنشینی، امید به زندگی را در بلند مدت افزایش و شاخص فلاکت و نرخ بیسوادی، امید به زندگی را در بلند مدت کاهش میدهند. یک درصد افزایش در شاخص فلاکت، امید به زندگی را در بلندمدت ۲۷ درصد کاهش میدهد.
محققان این پژوهش میگویند: نرخ تورم و نرخ بیکاری اجزای اصلی اندازهگیری بدبختی در قالب شاخص فلاکت هستند. شاخص فلاکت به عنوان مقیاسی برای فقدان عمومی رفاه اقتصادی یک کشور بیان میکند. رفاه از دست رفته با استفاده از مقادیر ذهنی و عینی تورم و بیکاری قابل اندازهگیری است. تورم و بیکاری از مجاری مختلفی، میتوانند سلامت و امید به زندگی را تحت تاثیر قرار دهند. تورم بالاتر، رفاه و رضایت از زندگی را کاهش میدهد و کاهش رفاه منجر به ناتوانی خانوارها در تامین مخارج مصرفی از جمله مخارج بهداشت و سلامت خواهد شد.
در این پژوهش آمده است "افزایش تورم میتواند منجر به گران تر شدن کالاها و خدمات پزشکی شود. این موارد منجر به کاهش در امید به زندگی افراد جامعه میشود. نرخ بیکاری بالا نیز، دولت را درگیر سیاستهای مربوط به کاهش بیکاری کرده و در مقایسه با قبل، از توجه به هزینههای سلامت بازداشته و در نتیجه هزینههای عمومی سلامت کاهش مییابد. کاهش در هزینههای عمومی سلامت نیز باعث تضعیف برون دادههای سلامت از جمله امید به زندگی میشود. همچنین، افزایش بیکاری، موجب کاهش درآمد شخصی، تنشهای روحی و بالتبع باعث بدتر شدن وضعیت سلامت و در نتیجه کاهش در میزان امید به زندگی جامعه میشود."
یافتهها نشان میدهند در بلند مدت نرخ شهرنشینی، نرخ بیسوادی و سرانه مخارج مصرف دخانیات اثر منفی و درآمد سرانه و سرانه مخارج رفاه اجتماعی دولت اثر مثبت بر امید به زندگی داشته اند. اما سرانه مخارج بهداشتی دولت اثر معناداری بر برون داد سلامت جامعه بر جای نگذاشته است. بین شاخص فلاکت و هزینههای سلامت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. فلاکت اقتصادی و بیسوادی، امید به زندگی را کاهش و شاخص تولید مواد غذایی، هزینههای سلامت و شهرنشینی، امید به زندگی را افزایش میدهند.
گل خندان و همکارانش میگویند: افزایش در نرخ تورم به عنوان یکی از اجزای اصلی شاخص فلاکت، رفاه و رضایت از زندگی را کاهش میدهد و کاهش رفاه منجر به ناتوانی خانوارها در تامین مخارج مصرفی از جمله مخارج بهداشت و سلامت خواهد شد. افزایش تورم میتواند منجر به گران تر شدن کالاها و خدمات پزشکی شود. این موارد منجر به کاهش در امید به زندگی افراد جامعه میشود. افزایش در نرخ بیکاری نیز به عنوان جزء مهم دیگر شاخص فلاکت، میتواند از طریق ایجاد تنشهای روحی و روانی و همچنین، افزایش در نرخ بیکاری، دولت را درگیر سیاستهای مربوط به کاهش بیکاری کند و در مقایسه با قبل از توجه به هزینههای سلامت بازدارد.
در نتایج این پژوهش آمده است "در رابطه با تاثیر مثبت سرانه مخارج عمومی سلامت بر امید به زندگی میتوان گفت که هرچقدر میزان مخارج عمومی سلامت در کشور بالا میرود، مردم از امکانات بهداشتی و لازم برخوردار شده و در نتیجه امید به زندگی و سلامت در آنها افزایش مییابد. همچنین، با تامین سلامت مردم و افزایش عرضه نیروی کار سالم و ماهر، تولید و درآمد ملی افزایش مییابد و این افزایش درآمد ملی باعث افزایش تقاضا برای خدمات سلامت از طرف متقاضیان و ارائه خدمات بهتر از طرف عرضه کنندگان این خدمات میشود و به شکل یک چرخه، مجددا امید به زندگی و سلامت در این کشورها افزایش مییابد."
تاثیر شاخص تولید مواد غذایی بر امید به زندگی مطابق انتظار مثبت میباشد. ضریب برآوردی این متغیر حدود ۱۳ برآورد شده است. به این معنا که با افزایش یک درصدی در شاخص تولید مواد غذایی، با ثبات سایر متغیرها، در بلند مدت، امید به زندگی در ایران حدود ۱۳ درصد افزایش خواهد یافت. هرچه شاخص تولید مواد غذایی در یک کشور افزایش یابد، آن کشور از امنیت غذایی بیشتری برخوردار خواهد بود. امنیت از مقولههایی است که تاثیر جدی بر وضعیت تغذیه افراد جامعه و در نتیجه سلامت و امید به زندگی به جای میگذارد.
تاثیر نرخ بیسوادی بر امید به زندگی مطابق انتظار منفی میباشد. ضریب برآوردی این متغیر حدود ۹ برآورد شده است. به این معنا که با افزایش یک درصدی در نرخ بیسوادی، با ثبات سایر متغیرها، در بلند مدت، امید به زندگی در ایران حدود ۹ درصد کاهش خواهد یافت. افرادی که از آموزش مناسب برخوردارند، به احتمال فراوان انتخابهای سالمتری را برای زندگی در مواردی نظیر: عادات غذایی، رعایت بهداشت فردی، استفاده از الکل و دخانیات و میزان ورزش خواهند داشت و از سوی دیگر نیز، آموزش و تحصیلات، امکان اشتغال و کسب درآمد بیشتری را برای افراد فراهم میکند و از این طریق میتواند بر سطح بهداشت و امید به زندگی اثرگذار باشد.
از برآورد مدل، شاخص تولید مواد غذایی، سرانه مخارج عمومی سلامت و شهرنشینی، امید به زندگی را در بلند مدت کاهش میدهند. بنابراین به منظور افزایش امید به زندگی در جامعه، دولت بایستی بودجه لازم را برای افزایش تولید مواد غذایی جهت دستیابی به امنیت غذایی آینده کشور فراهم کند. همچنین، دولت و سیاستگزاران بایستی توجه به مساله آموزش و باتوجه ویژه به بخش بهداشت و درمان در اقتصاد کشور و تخصیص منابع موجود و کافی برای این بخش و فراهم کردن خدمات بهداشتی و غیربهداشتی برای جمعیت شهرنشین، سلامت افزاد جامعه را ارتقاء دهند.
ارسال نظر