دانستنیهایی درباره پایتخت
برای آشنایی با تاریخچه تهران به سراغ مینا مرادی رفتیم تا به عنوان راهنمای گردشگری پایتخت ما را بیشتر با این شهر دیدنی آشنا کند.
نه تنها تهران بلکه همه آنچه امروز مظاهر و نمادهای تمدن جدید به حساب میآیند و تهران نیز از آنها برخوردار است سابقه طولانی ندارند، اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید پایتخت چگونه شکل گرفته و چه داستانهایی را در دل خود دارد.
واقعیت تاریخی این است که هم در ایران و هم در جهان کمتر پایتختی وجود دارد که عمری به کوتاهی تهران داشته باشد، این شهر در قیاس با بسیاری از شهرهای کهنسال ایران، شهر نسبتا جوانی است، نهالی است که خیلی زود رشد کرده و هرس هم نشده است.
تا پیش از دی ماه سال 93 و کشف اسکلت یک انسان در محله مولوی که متعلق به 7 هزار سال پیش میشد، گمانه زنیها مبنی بر این بود که سابقه سکونت در تهران به 3 هزار سال پیش باز میگردد، اما بقایای اسکلت یک زن در حفاری فاضلاب یک واحد شخصی تمام این حدس و گمانها را به هم ریخت.
حرف و حدیثها در مورد اسکلت پیدا شده و اینکه نشان میداد تهران قدمتی 7 هزار ساله دارد، ادامه داشت، اما هیچگاه به تأیید نرسید و هیچ حرفی هم از سفالهای به دست آمده در بازار صندوقسازان تهران به میان نیامد تا اینکه پس از مدتی، قدیر افروند باستانشناس و پژوهشگر با اعلام نتایج بررسی روی سفالهایی که از بازار صندوقسازان تهران کشف شده بود ادعا کرد که تاریخ تهران 7 هزار ساله است.
برای آشنایی با تاریخچه تهران به سراغ مینا مرادی رفتیم تا به عنوان راهنمای گردشگری پایتخت ما را بیشتر با این شهر دیدنی آشنا کند.
وی منطقه 12 تهران را هسته مرکزی تهران قدیم و نقطه تولد آن عنوان میکند و میگوید: «تهران تا زمان مغولان از قریههای نه چندان معتبر ری به فاصله یک فرسنگی محسوب میشد که بعد از ویرانی ری توسط مغولان، این قریه با مهاجرت ساکنان آواره ری کم کم رو به رشد نهاد و به جمعیت و وسعت آن اضافه شد، تا جایی که در دوره تیموریان به شکل یک شهرک در میان باغها در آمد.
بنا به تعریف پروین گنابادی صاحب کتاب عجایبالبلدان، ساکنان اولیه این ده در خانههای زیر زمینی و سرداب مانند زندگی میکردند تا از شدت گرما در امان باشند و هنگام حمله دشمن، به خانههای تحتانی پناه میبردند و هر قدر محاصره آن به طول میانجامید، به واسطه آذوقه فراوانی که از راه احتیاط در طول سال ذخیره میکردند بیرون آوردن آنها از خانه هایشان برای مهاجمان امکان پذیر نبود.»
وی با بیان اینکه تهران در زمان شاه طهماسب اول شکل روستایی خود را از دست داده، میگوید: «در سال 944 هجری قمری شاه طهماسب دستور داد تا در اطراف شهر بارویی با 114 برج به تعداد سورههای قرآن ساخته شود و 4 پل و 4 دروازه برای آن ایجاد کرد که دروازه شمیران در شمال شرقی (ابتدای خیابان امیرکبیر فعلی)، دروازه دولاب در جنوب شرقی (خیابان ری فعلی)، دروازه شاه عبدالعظیم در جنوب (خیابان مولوی فعلی) و دروازه قزوین در جنوب غربی (میدان وحدت اسلامی ـ شاپور فعلی) از آن زمان به یادگار مانده است.
سرانجام آقا محمدخان در سال 1200 هجری قمری که مصادف با عید نوروز بود در تهران به تخت پادشاهی نشست و از آن تاریخ تهران رسماً پایتخت شد، مسجد جامع تهران، مسجد شاه و مسجد سلطانی در این زمان ساخته شد و به تدریج بازار گسترش پیدا کرد، در این دوره جمعیت تهران بین 40 تا 50 هزار نفر تخمین زده شده و محله ارگ، چاله میدان، بازار، سنگلج و عودلاجان از محلههای مهم تهران شناخته میشدند.
در عهد ناصرالدین شاه به علت افزایش زیاد جمعیت و محدودیتهای موجود، دیوارهای طهماسبی ویران و دیوارهای جدید در فاصلهای طولانیتر احداث شد.»
وی میگوید: «در این زمان تهران دارای 12 دروازه همچون دروازه دولت، یوسف آباد، دروازه شمیران، دروازه دوشان تپه، دروازه دولاب، دروازه خراسان، دروازه حضرت عبدالعظیم، دروازه غار، دروازه گمرک، دروازه قزوین، دروازه باغ شاه، دروازه خانی آباد شد، از این تعداد تنها دروازه باغ شاه، دروازه قزوین و دروازه گمرک در محدوده منطقه 12 فعلی قرار نداشتند.
در بیستمین سال سلطنت ناصرالدین شاه تغییرات زیادی در ساختار پایتخت به وجود آمد و مراسم آغاز نوسازی پایتخت با تشریفات خاصی برگزار و از همان روز هم تهران «دارالخلافه ناصری» نامیده شد، از دیگر آثار این عهد میتوان به «قصر عشرتآباد»، «قصر یاقوت»، «قصر سلطنت آباد» و «قصر امیریه» اشاره کرد.
بعد از ناصرالدین شاه تهران توسعه چندانی پیدا نکرد اما بعدها تهران مثل شهرهای مدرن اروپایی توسعه پیدا کرد، دیوارها و دروازهها از بین رفت و به جای آن خیابانها و میدانهای جدید احداث شد و به همین جهت تغییرات زیادی در شهر به وجود آمد، اما تغییرات اساسی در پایتخت از سال 1300 به بعد با از بین رفتن خندقها و دروازهها و احداث ساختمانها و تأسیس بانک ملی، وزارت امور خارجه، شهربانی، ایستگاه راه آهن، دانشگاه تهران و چند بیمارستان مربوط به این دوره است.»
مرادی در پایان توضیحات خود گفت: «درسال 1320 و با حمله متفقین به تهران، آشوب و جنگ و نا امنی گریبان پایتخت را گرفت و نبود امنیت در شهرستانها باعث شد تا بسیاری از مردم به سمت تهران مهاجرت کنند و همین امر باعث گستردگی بی قاعده این شهر شهر شد.
بعد از گذشت دوران جنگ تحمیلی هم وضعیت تهران به گونهای شلوغ و بی سامان شد که بسیاری از کارشناسان را به این باور رساند که باید پایتخت را به جای دیگری منتقل کرد.»
ارسال نظر