عکسهایی که خون به پا کرد
مرد جوان وقتی عکسهای همسرش را از مرد غریبه دریافت کرد و به خیانت او پی برد، همسرش را کشت. وی در حالی در دادگاه از خود دفاع میکند که اولیای دم برای او حکم قصاص خواسته اند.
عصر هجدهم خرداد امسال مردی با کلانتری ۱۲ نسیم شهر تماس گرفت و ازقتل همسر ۴۰ ساله اش به نام فائزه خبرداد. با این تماس ماموران به خانه این مرد ۳۴ ساله رفتند و با جسد همسر وی روبهرو شدند. فرشاد در همان صحنه قتل بازداشت شد و پذیرفت دست به همسرکشی زده است. وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: شش سال قبل با فائزه آشنا و به او علاقهمند شدم و با وجود اختلاف سنی زیاد با او ازدواج کردم. با آن که فائزه شش سال از من بزرگتر بود ما زندگی خوبی داشتیم و صاحب دو فرزند شدیم.
وی ادامه داد: مدتی بود به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم. چند بار در این باره از همسرم سوال کردم، اما هر بار با بی اعتنایی جوابم را میداد تا این که مدتی پیش مردی جوان بستهای مشکوک به دستم داد که بعد از باز کردن بسته، شوکه شدم. عکسهای همسرم داخل پاکت بود. آن جا بود که فهمیدم همسرم با یک مرد غریبه رابطه دارد. من که عصبانی شده بودم در این باره با همسرم صحبت کردم، اما فائزه میگفت احتمالاً یک نفر با قصد انتقامجویی عکسهای او را به من داده است.
این مرد گفت: چند هفته از این ماجرا گذشته بود که بار دیگر عکسهای همسرم به دستم رسید. داخل پاکت مدارکی نیز وجود داشت که نشان میداد همسرم سقط جنین کرده است. همسرم همچنان اصرار داشت یک نفر قصد دارد زندگی ما را خراب کند و به همین دلیل چنین مدارکی را به من داده است. من با حرفهای همسرم قانع شده بودم تا این که یک مرد ناشناس با من تماس گرفت و پرده از حقیقتی پنهان برداشت. مرد ناشناس به من گفت همسرم از مدتها قبل با مردی در رابطه است و از او باردار شده و به همین دلیل سقط جنین کرده است. مرد ناشناس عکسهای همسرم و جنین سقط شده اش را نیز برایم ارسال کرد. با حرفهای او و دیدن همه مدارک مطمئن شده بودم فائزه به من خیانت کرده است، اما همسرم زیر بار نمیرفت و این ماجرا را قبول نمیکرد. تا این که پدرم با من تماس گرفت و گفت مردی ناشناس با او نیز تماس گرفته و درباره خیانت همسرم به او نیز حرفهایی زده است.
تشریح قتل همسر
این مرد گفت: زندگی ام به هم ریخته بود و دیگر نمیتوانستم کار کنم. شبها تا صبح بیدار بودم و به موضوع خیانت همسرم فکر میکردم. آخرین بار دو فرزندم را به خانه مادرم بردم و برگشتم تا درباره واقعیت با همسرم صحبت کنم، اما فائزه که از حرفهای من عصبانی شده بود گفت دیگر حاضر نیست با من زندگی کند و طلاق میخواهد. من که از شنیدن حرفهای همسرم شوکه شده بودم دراوج خشم با قفل فرمان ماشینم که در گوشه اتاق بود به سر فائزه کوبیدم. سپس چند ضربه چاقو به او زدم و او را با روسری خودش خفه کردم. چند ساعتی بالای سر جسد او نشستم و گریه کردم و سپس با پلیس تماس گرفتم. به دنبال اعترافهای این مرد و بازسازی صحنه جرم برای وی کیفرخواست صادر و پرونده اش به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. این مرد قرار است در حالی در دادگاه از خود دفاع کند که اولیای دم برای وی حکم قصاص خواسته و او را متهم به دروغ گویی کرده اند.
ارسال نظر