کابوس وحشت دختر تهرانی در گاوداری
دختر تهرانی برای دیدار با مردی که در اینترنت با هم آشنا شده بودند پای در گاوداری شوم گذاشت.
دختر تهرانی برای دیدار با مردی که در اینترنت با هم آشنا شده بودند پای در گاوداری شوم گذاشت.
سرنوشت شوم
شانزدهم اسفند سال ۹۷ دختر ۲۹ سالهای به نام سیما درحالی که آشفته و گریان بود خود را به پلیس آگاهی پاکدشت رساند و پرده از سرنوشت شوم خود برداشت. این دختر درحالی که اشک میریخت و به لکنت افتاده بود از یک مرد جوان که وی را آزار داده بود شکایت کرد. سمیرا گفت: از مدتها پیش برای فرار از تنهایی در فضای مجازی به دنبال یک مرد با اخلاق میگشتم تا شاید آینده ام را با او گره بزنم. وی ادامه داد: پس از جست و جوهای بسیار به تازگی در فضای مجازی با پسرجوانی به نام افشین آشنا شده بودم. این مرد خودش را خیلی مودب نشان داد و حرفهای عاشقانه پر از احترام داشت. خیلی مشتاق بودم این مرد را از نزدیک ببینم و طوری رفتار کردم که افشین متوجه این مورد شد او هم خیلی اشتیاق نشان داد تا این که قرار شد با هم دیداری داشته باشیم. سمیرا با گریه گفت: اصلا به افشین شک نداشتم تصورم این بود میتوانیم آینده خوبی داشته باشیم. او خیلی خوب حرف میزد و پیشنهاد داد برای صحبت کردن درباره ازدواج به محل کارش در گاوداری بروم. تصورم این بود در گاوداری کارمندان زیادی هستند و پذیرفتم. او من را به گاوداری در بیابانهای پاکدشت کشاند، هیچ کس نبود و میترسیدم. آن جا بود که چهره شیطانی افشین را دیدم او تقاضای شومی داشت خواستم من را به شهر برگرداند، اما او با خشونت زیاد من را کتک زد و بی اعتنا به التماس هایم من را تسلیم نیت شوم خود کرد بعد با بی احترامی من را رها کرد و رفت.
تایید پزشکی
با شکایت سمیرا، این دختر با دستور قضایی به پزشکی قانونی معرفی شد و وقتی پزشکی قانونی آزار و اذیت و ضرب و جرح وی را تایید کرد پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
بازداشت مرد شوم
با دستور قضات خیلی سریع ماموران پلیس با راهنماییهای سمیرا دست به کار شدند و افشین را به دام انداختند.
در دادگاه
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز به ریاست قاضی تولیت برگزار شد دختر جوان به تشریح شکایتش پرداخت و گفت: ابتدا قرار بود من و افشین همدیگر را در یک رستوران با هم ملاقات کنیم، اما چون صاحب گاوداری بود ادعا کرد کاری برایش پیش آمده است و از من خواست تا به گاوداری بروم. وقتی به آن جا رفتم اسیر وسوسه شیطانی شد و مرا آزار داد. چون اعتراض کردم مرا کتک زد و تهدیدم کرد در این باره به کسی حرفی نزنم من از او شکایت دارم. سپس افشین به دفاع پرداخت و گفت: من سمیرا را آزار ندادم و او خودش برای صحبت کردن درباره ازدواج پیش من آمد. اما چون فهمیده من صاحب گاوداری و پولدار هستم به دروغ چنین موضوعی را علیه من مطرح کرده تا از من اخاذی کند. او حتی پیشنهاد داده تا پول میلیونی به او بپردازم تا اعلام گذشت کند.
ارسال نظر