برترین جاذبه های شهر پاتایا تایلند
در میان کشور های آسیایی، کشور تایلند به دلیل داشتن جاذبه های زیبا و چشم نواز توانسته است اعتبار ویژه ای را در زمینه گردشگری به دست آورد و آوازه ی شهرت خود را به گوش تمام جهانیان برساند.
در میان کشور های آسیایی، کشور تایلند به دلیل داشتن جاذبه های زیبا و چشم نواز توانسته است اعتبار ویژه ای را در زمینه گردشگری به دست آورد و آوازه ی شهرت خود را به گوش تمام جهانیان برساند. این آوازه چنان سراسر جهان را در برگرفته است که در زمانی که به یکی از تورهای گردشگری شهر محل سکونتم، بوستون مراجعه کردم، همه راهنمایان تور مرا به سفری جذاب و هیجان آور به این کشور دعوت کردند. تصاویری که در نمایشگر های تور از کشور تایلند به نمایش در می آمد در میان توضیحات وسوسه کننده راهنمایان مرا بر آن داشت که تعطیلات سال نو را در شهر پاتایا تایلند که جزوی از خاک قاره آسیا است، پشت سر بگذارم. این وسوسه به قدری قوی بود که در همان لحظه بلیطی برای پرواز آخر هفته تهیه کنم و با هیجان به خانه برگردم و مقدمات سفر برای رسیدن به این شهر پر چاذبه را مهیا کنم. در حین آماده سازی مقدمات به این فکر افتادم که پیش از سفر اطلاعات خودم را درباره کشور تایلند و جاذبه های شهر پاتایا افزایش دهم، به همین دلیل نام این شهر و کشور را در موتور های جستجوگر وارد کردم و به دنیایی از اطلاعات دست یافتم. دانستم که شهر پاتایا از مهم ترین شهر های کشور تایلند در زمینه گردشگری است و با داشتن دیدنی های متنوعی که دارد توانسته است میلیون ها گردشگر را در هر سال میزبانی نماید. در یکی از منابع اطلاعاتی درج شده بود که در سال 1395 میلادی و به همت برخی از سرمایه داران تایلند، پاتایا به عنوان یک منطقه تفریحی در نزدیکی خلیج تایلند شکل گرفت و در جای جای آن امکانات گردشگری و رفاهی برای علاقه مندان دایر شد تا اگر روزی کسانی همچون من تصمیم داشتند که اوقات خوشی را در تایلند بگذرانند، با مراجعه به این مراکز اوقات خوشی را سپری کنند. اوقاتی که با آب و هوای بسیار مطلوب در زمستان زمینه ساز خاطرات خوشی خواهد بود که از یاد ها پاک نمی شود. در مورد شرایط آب و هوایی شهر پاتایا تایلند نیز اطلاعات جامعی نگارش شده بود. به عنوان مثال در یکی از نشریات گردشگری عنوان شده بود که شهر پاتایا در فصول سرد سال گردشگران بیشماری را به خود می بیند. چرا که در سایر زمان ها، به دلیل گرمای بسیار زیادی که در این نقطه از کره زمین حاکم است گردشگران ترجیح می دهند که به مناطق خوش آب و هوا تر جهان سفر کنند. البته هستند عاشق پیشگانی که در ماه هایی بارانی که مصادف با مه تا نوامبر هر سال است به این شهر سفر می کنند تا شاهده بارش هایی شدید و بی وقفه این منطقه باشند و از این پدیده طبیعی عکس های دیدنی به یادگار ثبت کنند. اما من هم مثل اکثر گردشگران تصمیم گرفتم که در تعطیلات سال نوی میلادی به پاتایا سفر کنم تا با بهره گرفتن از هوای مطبوع این روزهای سال، تنی به آب بزنم و به قایق رانی، موج سواری و ورزش جت اسکی بپردازم و با تماشای چتر بازی های مهیج اوقات خوشی را بگذرانم. این رویاها از روزی که به تور مراجعه کردم تا زمانی که هواپیمایی که بلیت آن را خریداری کرده بودم به زمین بنشیند با من بود. اما زمانی که گشتی در شهر زدم متوجه شدم که این دست تفکرات نه تنها رویا نبوده است بلکه با بودن جاذبه هایی که در ادامه به معرفی آن می پردازم بیش از پیش رنگ حقیقت یافته بود. با همگردی همراه باشید تا بیشتر با جاذبه های شهر پاتایا آشنا شوید.
جاذبه شماره یک: معبد دیدنی و مدرن وانسانگ وارارام شهر پاتایا کشور تایلند
یکی از جاذبه های شهر پاتایا که در میان جاذبه های دیدنی و تماشایی شهر میزبان من بود، معبد خیره کننده وانسانگ وارارام نام داشت. این معبد که مهم ترین معبد شهر پاتایا نیز به حساب می آید و در فاصله 12 کیلومتری از مرکز شهر قرار گرفته و در قسمت جنوبی نقشه شهر پاتایا جا خوش کرده است به قدری خیره کننده و با شکوه بود که از تماشای آن سیر نمی شدم. طبق نظریه های موثق از بزرگان معماری جهان، بنای معبد که یکی از مدرن ترین سازه های مذهبی شهر پاتایا تایلند است، با تلفیقی از معماری هندی، سوئیسی، چینی و ژاپنی قد علم کرده است و هر بیننده ای را محو تماشای خود می کند. در گوشه گوشه این بنا هنر دست استادکارانی را می بینید که با دقت و ظرافت هر چه تمام تر این بنا را ساخته اند و آن را به عنوان مرکز بزرگ مدیتیشن بر سر زبان ها انداخته است. در هر قسمتی از این بنا گروه های گردشگری زیادی را می دیدم که با دقت و حوصله ویژگی های منحصر به فرد این جاذبه را واکاوی می کردند و کاوش های خود را ثبت و ضبط می کردند تا به علاقه مندان این عرصه عرضه کنند. نا خودآگاه به سوی یکی از افراد متخصص این حوزه رفتم و سعی کردم که دانسته های معماری خود را بالا برم. دانسته هایی که نه تنها برای لذت بردن هر چه بیشتر از این بنا به من کمک می کرد، بلکه در آینده نیز می توانست برای من بسیار کارگشا باشد. چرا که من نیز به معماری های خاص علاقه مند هستم و همین علاقه باعث می شود که از دیدن جاذبه های شهر پاتایا به وجد آیم.
جاذبه شماره دو: سیلورلیک، دریاچه نقره ای شهر پاتایا در کشور تایلند
بعد از تماشای یکی از دیدنی ترین جاذبه های شهر پاتایا تایلند و معماری باشکوهش، تصمیم گرفتم که به تماشای یکی از ده ها جاذبه طبیعی شهر پاتایا بنشینم. جاذبه ای که در 7 کیلومتری شهر قرار داشت و در نزدیکی یکی از کوه های استوار این منطقه به نام کوه بودا گسترده شده بود. اگرچه برای رسیدن به این جاذبه مسیر پر پیچ و خمی را پشت سر گذاشتم، اما زمانی که به این جاذبه رسیدم، تمام خستگی هایی طول راه را از یاد بردم. این جاذبه، که دریاچه نقره ای یا سیلورلیک نام دارد، به قدری مجذوب کننده است که همگان را غرق در زیبایی خود می کند. من نیز با دیدن این مجموعه که از زیبا ترین مجموعه های تفریحی و طبیعی شهر پاتایا تایلند است به شدت سر مست شده بودم. دیدن اتوبوس های توریستی که با رنگ و لعاب خاصی در میان جاذبه تردد می کردند، آلاچیق های نقلی و با صفایی که گوشه و کنار مجموعه قرار گرفته بودند، درشکه های پر زرق و برقی که با اسب های اصیل در مجموعه، گردشگران را به قسمت های مختلف هدایت می کردند در کنار زیبایی های طبیعی این منطقه این توانایی را دارد که حتی کسانی که به چنین مجموعه هایی علاقه مند نیستند را نیز سر کیف آورد. از سایر گردشگرانی که در این مجموعه بودند شنیدم که یکی از هنرپیشگان معروف سینمای تایلند اقدام به ساخت این مجموعه دیدنی کرده است. شاید اگر زودتر این موضوع را می دانستم، برایم این رنگارنگی ویژه ای که در مجموعه گرد یک دیگر آمده بودند توجیه پذیر تر بود و دیگر این چنین در میان جادوی رنگ ها گرفتار نمی آمدم. اما این عدم آگاهی سبب شد لذتی را بچشم که شیرینی آن از کامم نمی رود. بدون شک این همه هنرمندی در چیدمان به کار گیری این رنگ ها تنها از یک هنرمند بر می آید که با ذوق و دقتی هر چه تمام تر، فضا را برای گذران اوقاتی مفرح تجهیز کرده است.
جاذبه شماره سه: دیدن تمام جاذبه های پر آوازه جهان در مینی سیام شهر پاتایا کشور تایلند
در راه برگشت از دریاچه نقره ای بودم که در راه با یکی از گردشگران کشور انگلیس برخورد کردم. او به من درباره یکی از جاذبه های شهر پاتایا گفت که صبح همان روز از نظر گذرانده بود. جاذبه ای که در دل خود، ماکت کوچک شده ای از آثار دیدنی شاخص کشور های مختلف جهان را جای داده بود. انقدر از تعریفات این گردشگر به هیجان آمدم که تصمیم گرفتم که صبح روز بعد به سوی مینی سیام که نام این جاذبه بود حرکت کنم. به محض طلوع آفتاب راه مینی سیام را در پیش گرفتم و زمانی که به داخل این جاذبه قدم گذاشتم متوجه شدم که تعریفات این گردشگر اغراق نبوده است. چرا که ده ها ماکت با استادانه ترین حالت ممکن ساخته شده بودند و در این محل گرد هم دیگر جمع شده بودند. برج ایفل شهر پاریس واقع در کشور فرانسه و طاق پیروزی این کشور، برج پیزا کشور ایتالیا، کاخ کرملین و کاخ الیزه در کنار کاخ پادشاهی تایلند، ماکتی کوچک از دیوار چین و تخت جمشید در منطقه پاسارگاد ایران از جمله ماکت هایی است که در این مکان قرار گرفته بودند و تماشاچیان را به مهمانی دور دنیا می بردند. در کنار هر یک از این ماکت ها گردشگرانی را می دیدم که با هیجان از راهنمایان درباره نحوه ساخت این سازه های کوچک به دست هنرمندان تایلندی سوال می پرسیدند و حتی از تاریخچه بنای اصلی نیز اطلاعاتی را جویا می شدند. بعد از دیدن این صحنه ها به فکر فرو رفتم و در دلم ذوق بالای مسئولان گردشگری کشور تایلند و به ویژه شهر پاتایا تایلند را تحسین کردم. چرا که با یک انتخاب صحیح توانسته بودند چرخه دنده های صنعت گردشگریشان را با سرعت مناسب تری در حرکت نگه دارند.
جاذبه شماره چهار: تماشای نماد شهر پاتایا از نزدیک ترین فاصله ممکن، مجسمه بودای بزرگ کشور تایلند
در مجموعه مینی سیام که چرخ می زدم، با دکه ای رو به رو شدم که به توزیع بروشور درباره جاذبه های شهر پاتایا تایلند مشغول بود و سعی داشت از این طریق، اطلاعات بیشتری از این مکان های تماشای به گردشگران ارائه کند. به سوی دکه حرکت کردم و یکی از این بروشور ها را از مسئول دکه دریافت نمودم. در حال تماشای عکس های بروشور بودم که به ناگاه چشمانم بر روی یک مجسمه طلایی رنگ بزرگ مات ماند. مجسمه ای که با نام بودای بزرگ در جهان شهرت یافته بود و به عنوان یکی از اصلی ترین نماد های پاتایا نیز در روزنامه های گردشگری خود را جای داده بود. هر چند از عکس نیز مشخص بود که این مجمسه تا چه حد عظیم است اما تصمیم گرفتم به مجاورت این جاذبه از شهر بروم. زمانی که به نزدیک این مجسمه رسیدم، زمان غروب آفتاب بود و این از خوش اقبالی من بود که در با شکوه ترین و دیدنی ترین حالت ممکن به مهمانی این جاذبه رفتم. رنگ غروب آفتاب در سر تا پای این مجسمه طلایی منظره ای را خلق کرده بود که نه تنها نگاه بینندگان بلکه تمام تپه را گرفتار در زیبایی های خود کرده بود. کمی که از پله ها بالا رفتم و به کنار پاهای مجسمه رسیدم، دیگر آفتاب به صورت کامل غروب کرده بود. اما این به آن معنا نیست که دیگر نتوانستم از این مسجمه دیدن کنم. بلکه با کمک نور پردازی زیبایی که در محوطه اطراف مجسمه کار شده بود به این مهم دست یافتم و توانستم حتی تصاویر خاصی را نیز در قاب دوربین عکاسی ضبط نمایم.
جاذبه شماره پنج: لذت بردن از زیبایی های گیاهان تزیینی در جاذبه ای به نام باغ نانگ نوچ شهر پاتایا کشور تایلند
صبح روز سوم از سفرم به شهر پاتایا تایلند قصد داشتم که روز خودم را متفاوت از دو روز دیگر آغاز کنم به همین دلیل به سوی باغی حرکت کردم که در آن شاخص ترین و کمیاب ترین گیاهان تزیینی جهان پرورش می یافت. باغی که در 18 کیلومتری شهر قرار داشت و در جهت غربی این شهر واقع شده بود و با عنوان باغ نانگ نوچ شناخته می شد. جاذبه ای که علاوه بر داشتن گیاهان زینتی کمیابی چون نمونه های خاصی از ارکیده، گیاهانی را در دل خود جای داده بود که نمونه های آن در سایر نقاط جهان به صورت انگشت شمار دیده می شد. در هر غرفه از این باغ وسیع، که مجموعه ای از خانه های سنتی پاتایا بود، گیاه شناسی آگاه و خوش برورد حضور داشت که به سه زبان زنده دنیا، درباره گیاهان آن غرفه توضیحاتی را ارائه می داد. از نحوه پرورش و نگه داری آن ها سخن می گفت و تعداد گونه های مشابه آن در مناطق دیگر جهان را بر می شمرد. کمی که با این گیاه شناسان صحبت کردم متوجه شدم که اکثر آن ها فارغ التحصیلان دانشگاه های معتبر جهان هستند که با خرج دولت تایلند به این کشور ها فرستاده شدند و پس از کسب علم و مهارت برای رشد و ارتقا کشورشان به این محیط ها آورده شدند تا ضمن ارائه اطلاعات مفید، توان گردشگری کشورشان را ارتقا دهند. با یکی از آن ها که صمیمی تر شدم، به من گفت که در ساعات خاصی در مجموعه نمایش های فرهنگی و شو های بسیار معروف فیل ها نیز برگزار می شود و همین امر سبب شده است که علاقه مندان بیشتری به این پارک مراجعه کنند. او به من گفت که البته این باغ تنها مجموعه ای نیست که در آن فیل ها به اجرای نمایش می پردازند و در دهکده فیل ها نیز می توانم با این حیوانات بامزه رو به رو شوم و از تماشای آن ها لذت برم. همین جرقه باعث شد که مقصد گردشگری بعدی خود را دهکده فیل ها انتخاب کنم.
جاذبه شماره شش: گشت و گذار در میان دهکده فیل ها شهر پاتایا در کشور تایلند
اگرچه این دهکده فاصله زیادی با مرکز شهر داشت، اما در حقیقت مجموعه ای بود که به شهر فیل ها شناخته می شد که در آن علاوه بر فیل های توانمند و جوان، فیل های ناتوان نیز نگه داری می شدند و همین امر باعث شده بود که دامپزشکان متبحری در این مجموعه فعالیت داشته باشند. به علاوه این شهر یکی از مراکز مهم گردشگری پاتایا نیز به شمار می رود. شهری که قدمتش به سال 1973 میلادی باز می گشت و از آن تاریخ به بعد شهر به مرور زمان گسترش پیدا کرد. این گستردگی از چند منظر بود. هم از نظر تعداد فیل های بارنشسته ای که به این دهکده منتقل می شدند و هم از نظر امکاناتی که در جهت نگهداری از فیل ها به این مکان آورده می شد. امروزه تعداد زیادی از فیل ها را می بینید که از جنگل تایلند خارج شده اند و به این محل آورده می شوند تا زیر نظر محیط بانان به زندگی خود ادام دهند و با کمک گرفتن از آموزش های مربیان نمایش ها و شو هایی را در معرض دید علاقه مندان قرار دهند. رژه های منظم فیل ها با صف های منسجم، فوتبال بین فیلی با تیم های شش نفره از فیل های تعلیم دیده، فیل سواری و انجام حرکات نمایش بر روی فیل از جمله همین برنامه ها هست که هم گردشگران را سر ذوق می آورد و هم برای خود فیل ها نشاط آور است. در کنار این برنامه های مفرح اما گردشگرانی هم چون من که به این روستا و دهکده سر می زنند این فرصت را دارند که به فیل ها غذا بدهند و آب خوردن آن ها را از نزدیک مشاهده کنند. ساعاتی را که در این دهکده گذراندم جزو بهترین و مفرح ترین بخش های سفرم به شهر پاتایا بود. چرا که تا پیش از آن تجربه هم بازی شدن با هیچ نوع حیوانی را نداشتم و این که از فاصله چند سانتی متری یک فیل عبور کردم و با آن هم بازی شدم به شدت برایم هیجان انگیز و بی مثال بود.
جاذبه شماره هفت: دیدن ببر های بنگال در باغ وحش ببر های شهر پاتایا در کشور تایلند
حالا که دیگر ترس من از حیوانات ریخته بود و از تماشای فیل ها حسابی ذوق زده شده بودم، تصمیم گرفتم که به باغ وحش دیگری نیز سری بزنم. باغ وحشی که در آن حدود 200 ببر بنگال در قفس های ایمن نگه داری می شدند. به همین دلیل به سمت شمال شهر پاتایا تایلند حرکت کردم و خود را به باغ وحش ببرها رساندم. باغی که در آن علاوه بر ببر بنگال، کروکدیل، کانگورو، شتر تک کوهان و خوک نیز نگه داری می شد و بر خلاف اسمی که بر روی آن گذاشته شده بود یک جنگل کوچک شده به نظر می آمد.کمی که در باغ گشت زدم متوجه شدم که هر ببر علاوه بر پرستاری که نگهداری آن ها را بر عهده دارد و سر ساعت های مقرر غذای آن ها را در اختیارشان قرار می دهد و سلامتشان را زیر نظر دارد، مربیان کارکشته ای نیز دارند که به آن ها راه رفتن روی بند، پریدن از روی آتش، رقصیدن، کشتی گرفتن با کروکدیل ها و بسکتبال بازی کردن با فیل ها را آموزش می دهد تا به این طریق، برنامه های شاد و مفرحی را نیز در معرض دید علاقه مندان قرار دهند. من که بی صبرانه منتظر دیدن این هنر نمایی ها بودم بلیت نمایش همان روز را تهیه کردم و از لحظه لحظه نمایش فیلم برداری کردم تا زمانی که به خانه برگشتم برای دوستان و فامیل ها به نمایش در آورم و زیبایی های را که در شهر پاتایا دیدم به آن ها نیز نشان دهم.
جاذبه شماره هشت: موزه ای با اشیاء عجیب در شهر پاتایا کشور تایلند به نام موزه ریپلی
روز شگفت انگیزی را پشت سر گذاشته بودم و قصد داشتم که این شگفتی را تکمیل کنم به همین دلیل به سراغ موزه ای رفتم که در آن عجیب ترین خاص ترین اشیاء جهان گرد یک دیگر جمع شده بودم. هر چند فضای این موزه بسیار خاص بود و در طبقه سوم مرکز خرید رویال گاردن قرار گرفته بود اما در دل آن اشیاء و وسایلی یافت می شد که هیچ بیننده ای در ذهن خود متصور نشده بود. انسانی با چهار چشم، خطای چشم، سینمای 12 بعدی، ابزار شکنجه ابتدایی چون ماسک هایی از پوست انسان، ماکت کشتی تایتانیک که با میلیون ها چوب کبریت ساخته شده بود و اسبی با سه پا تنها بخشی از اشیایی بود که در این موزه دیده می شد. من که از دیدن چنین اجسامی به شدت حیرت کرده بودم درباره هر یک از آن ها اطلاعاتی را جمع آوری کردم. اطلاعاتی که بیانگر تاریخچه هر کدام از آن ها بود بر روی لوح های زرینی به سه زبان زنده دنیا درج شده بود تا علاقه مندانی که امکان حضور در این مکان را دارند بتوانند از آن ها بهرمند شوند. تقریباً ساعت 23 بود که از مجموعه خارج شد. اما مجدداً جویای ساعت کاری این مجموعه شدم تا اگر توانستم در روزهای باقی مانده سری به این مجموعه فاخر بزنم. راهنما به من گفت که همه روزه به جز روز های تعطیل از 11 صبح تا 11 شب مجموعه باز است و در روز های خاصی نیز گردهمایی های هنری در دل مجموعه برپا می شود که چون بخت یارم نبود تا پایان سفر خودم به ایت کشور و شهر پاتایا تایلند موفق نشدم در این محافل شرکت کنم.
جاذبه شماره نه: کوه بودا، جاذبه ای طبیعی و تاریخی در شهر پاتایا کشور تایلند
من که کوه بودا را از دور دیده بودم، تصمیم گرفتم که به عنوان مقصد بعدی گردشگری متنوع ام در شهر پاتایا تایلند به آن سری بزنم. به همین دلیل در یک صبح زیبا به طرف این کوه که در ضلع شمالی کوه خائو چی چان قرار داشت حرکت کردم. زمانی که به نوک این کوه رسیدم تازه متوجه شدم که چرا این کوه تا این حد پر آوازه است. چرا که در در آن یک مجسمه 109 متری از بودا به صورت حجاری شده قرار گرفته بود. تمثالی که از نظر هیبت در جهان بی رغیب بود و سبب شده بود که این کوه نیز به نام بودا شهرت پیدا کند. دقت و ظرافتی که در ساخت و طراحی این مجسمه به کار گرفته شده بود به قدری خیره کننده بود که همه کسانی که حتی در این زمینه نیز تبحر ندارند نیز زبان به تحسین بگشایند و از اهالی فن درباره چگونگی ساخت و تراش کاری آن سوال کنند. در تاریخچه مربوط به این مجسمه آمده بود که یک هنرمند خلاق تایلندی در پنجاهمین سالگرد پادشاهی تایلند با بهره گرفتن از لیزر، این مجمسمه را حکاکی کرده است و به مردم و حکومت کشور خود هدیه داده است. هدیه ای که تا سال های بعد از آن نیز به عنوان یک شاخص گردشگری توانسته میلیون ها گردشگر را به مکانی که حدود 20 دقیقه با مرکز پاتایا فاصله دارد بکشاند. اگر چه این کوه زیاد مترفع نیست، اما علاقه مندان می توانند با سوار شدن بر روی فیل هایی که در این مسیر تردد می کنند خود را به نزدیکی این مجسمه دیدنی شهر پاتایا تایلند برسانند. من نیز لذت فیل سواری در کشور تایلند را در نزدیکی همین جاذبه تجربه کردم.
جاذبه شماره ده: غواصی در دریای نیلی رنگ منتهی به ساحل جامتین شهر پاتایا کشور تایلند
هوا در پاتایا به قدری دل نشین بود و آفتاب آن قدر لطیف شهر را نور باران کرده بود که من را به وقت گذرانی در کنار ساحلی زیبا دعوت می کرد. پس به سوی ساحل جامتین حرکت کردم. ساحلی که حدود 6 کیلومتر طول دارد و با داشتن امکانات رفاهی و تفریحی قابل ملاحظه این امکان را دارد که اوقات به یادماندنی و فراموش نشدنی را برای میهمانان خود ایجاد نماید که به همین دلیل توانسته عنوان یکی از جاذبه های شهر پاتایا تایلند را نصیب خود کند. وجود امکانات غواصی در دل آب های زلال نیلی رنگ دریایی که منتهی به این ساحل می شد وسوسه آب تنی کردن در عمق دریا را در دل همه ایجاد می کرد. جت اسکی، قایق سواری و آفتاب گرفتن زیر نور خورشید بر روی ساحل شنی جامتین از دیگر لذت هایی بود که شیرینی آن کام گردشگران را شیرین می کرد. صرف غذای دریایی در میانه روز در رستوران های دریایی این ساحل از دیگر تجربیاتی بود که من در این جاذبه تجربه کردم و به شما نیز توصیه می کنم که غذا های دریایی طبخ شده در این رستوران های پاتایا را از دست ندهید.
جاذبه شماره یازده: تماشای پناهگاه مذهبی حقیقت در منطقه شمالی شهر پاتایا کشور تایلند
از ساحل جامتین به سوی شمال شهر پاتایا تایلند حرکت کردم و خودم را به یکی از زیبا ترین جاذبه های شهر پاتایا رساندم. جاذبه ای که به حدی دلفریب و زیباست که نمی توان از آن چشم برداشت. این جاذبه که معبد حقیقت نام دارد و در نزدیکی ساحل دریا قرار گرفته است، در دل خود مجسمه های کوچک و بزرگی از بودا را جای داده است و نماد های مختلفی از هندو بر روی دیواره های آن نصب شده است. این بنا که حدود 105 مترمربع مساحت دارد از چوب ساخته شده و با زیبایی هر چه تمام تر باور ها و فرهنگ پیشینیان خود را به نمایش گذاشته است. چرا که در فرهنگ کهن کشور تایلند و در باور مردمان محلی این کشور و هم چنین در حکمت و فلسفه ای که در روح این کشور جاری است، چوب بسیار بسیار جایگاه ویژه ای دارد و از تقدس بالایی برخوردار است. وقتی که در پیچ و خم این معبد و پناهگاه حرفه ای گردش می کردم متوجه شدم که این بنا نه تنها یک جاذبه مذهبی است بلکه جاذبه ایست که در آن برنامه های تفریحی نیز برگزار می شود. شوی جذاب دلفین ها از جمله همین برنامه های تفریحی است که این مکان مقدس در پاتایا را برای همه گردشگران شاخص کرده است و علاقه مندانی هم چون من می توانند از ساعت 8 صبح تا 18 بعد از ظهر به این مکان سری بزنند همه زیبایی های این مکان را از نزدیک لمس کنند.
جاذبه شماره دوازده: خیره شدن به دنیای زیر آب شهر پاتایا کشور تایلند
آخر شب اما برای من همیشه همراه با یک هیجان جدید را به امغان می آورد و به همین دلیل ماجراجویانه به دنبال همان هیجان ها بودم. پس مسیر گشت و گذار در پاتایا را به سوی بزرگترین و مجهزترین آکواریوم آسیا کج کردم و خودم را به این جاذبه که از حیرت آور ترین نمونه های جهان است، رساندم. جاذبه ای که در جهت جنوبی شهر قرار داشت و با مرکز شهر فاصله ای قابل ملاحظه داشت. برای این که زمان را از دست ندهم و سریع تر به این آکواریوم 100 متری که یکی از جاذبه های شهر پاتایا تایلند است، برسم سوار بر اتومبیل های درون شهری شدم و از راننده شنیدم که در این آکواریوم حدود 4000 گونه آبزی زندگی می کنند. این رقم در زمانی که از طرف راننده تاکسی مطرح شد اغراق به نظر آمد. اما زمانی که به داخل این آکواریوم بزرگ رفتم دیدم که به هیچ عنوان اغراقی در کار نبوده است. تنوع بالای آبزیانی که درون این آکواریوم زندگی می کردند سبب شده بود که این جاذبه به حق لقب شهر زیر آب را از آن خود کند. شهری که در آن موجودات آبزی پادشاهی می کردند و بازدیدکنندگانی چون من با چشمانی خیره شده به این پادشاهی چشم دوخته بودند.
جاذبه شماره سیزده: تماشای طلوع آفتاب در جزیره مرجانی شهر پاتایا کشور تایلند
همیشه در بین گردشگران و علاقه مندان به گردشگری مرسوم بوده است که به دنبال تماشای غروب خورشید در کنار ساحل دریا ها بوده اند و یا برای تماشای طلوع آفتاب به قله کوه ها صعود می کردند. اما من همیشه به دنبال سنت شکنی بودم پس تصمیم گرفتم که طلوع خورشید را از کنار دریا تماشا کنم. برای همین در ساعات ابتدایی روز خود مرا به جنوب غربی شهری پاتایا رساندم و در میان ساحلی با شن های سفید و آب شفاف اطراق کردم. این ساحل که جزیره مرجانی نام دارد چنان زیبا و حیرت آور بود که باعث شد، زیبا ترین تصویری که ممکن بود از طلوع خورشید پیش چشمان کسی به نمایش در آید را برای من خلق شود. آب زلال و شفافی که در کنار ساحل جزایر مرجانی در تلالو بود در کنار صدف هایی که به سفیدی شیر بود مرا به شدت هیجان زده کرد. دوست داشتم زمان متوقف شود و تا همیشه در میان این شن های نرم و این آب زلال عمر خود را سپری کنم. در حال قدم زدن در ساحل بکر این جزایر بودم که متوجه شدم تورهای گردشگری با اعضای خود به این محیط آمدند. گردشگرانی که همانند من از دیدن این صحنه ها به شدت ذوق زده شده بودند و دنبال ثبت این لحظات در دوربین های خود بودند. امکانات رفاهی و تفریحی این جزایر هم سبب شده بود که گردشگران به هیچ عنوان احساس کاستی و کمبودی نداشته باشند. صرف صبحانه در قایق های گردشگری این منطقه که از جنس شیشه هستند بر زیبایی های لحظاتی که در این منطقه می گذراندم افزوده بود و این جاذبه را به یکی از شگفت انگیز ترین جاذبه های شهر پاتایا تایلند برای من بدل کرد.
جاذبه شماره چهارده: تئاتر آلانگ کارن در قلب شهر پاتایا
بعد از یک شروع فوق العاده و پر از هیجان به مرکز شهر پاتایا تایلند برگشتم و با دیدن تبلیغات تئاتر آلانگ کارن که در بزرگ ترین آمفی تئاتر این شهر برگزار می شد تصمیم گرفتم تا بلیطی تهیه کنم و به تماشای این تئاتر که از فرهنگ حماسی این کشور نشات گرفته است بنشینم. تئاتری که از فرهنگ این مردمان جوشیده است و سعی دارد تا دلاوری های این منطقه را به محسور کننده ترین شکل ممکن به رخ بینندگان بکشد. در تبلیغات این تئاتر قید شده بود که این برنامه تاکنون برنده جایزه های متعددی بوده است و توانسته است در مجامع بین المللی و در محافل فرهنگی، تاریخی و اساطیر تحسین صاحب نظران را بر انگیزد. ثانیه به ثانیه این نمایش البته برای من نیز که در عرصه هنر اطلاعات ناقصی دارم به شدت خاص و به یاد ماندنی بود. به قدری که اگر توانش را داشتم یک جایزه نیز از طرف تمامی تماشاگران حاضر در مجموعه به بازیگران آن اهدا می کردم. جایزه ای از جنس تحسین و ستایش برنامه ای که نشان دهنده هویت فراموش نشدنی این سرزمین است.
جاذبه شماره پانزده: مهمانی جانداران عجیب پاتایا در جاذبه ای به نام پارک سنگی میلیون و مرزعه تمساح
پس از صرف ناهار در مرکز شهر و در ادامه سفرم این بار به 9 کیلومتری شهر پاتایا تایلند حرکت کردم و خودم را به پارک بسیار وسیع و زیبا رساندم که در آن صخره هایی جای گرفته بود که قدمت چند صد ساله داشتند. این پارک که پارک سنگی میلیون سال و مزرعه تمساح نام دارد، به قدری زیبا و خوش آب و هوا بود که گمان کردم به یکی از باغ های بهشتی وارد شدم. نسیم خنکی که در میان شاخ و برگ درختان می وزید و آن ها را به حرکت در می آورد مرا به شدت سر حال آورده بود و باعث شده بود که خستگی راه را فراموش کنم. با گردشگران دیگر هم صحبت شدم و دانستم که این مکان تنها به دلیل داشتن این صخره های تاریخی شهرت نیافته است و بلکه وجود 1000 کروکدیل، شیر، ببر، آهو، خرس های کمیاب، مارماهی های آمازونی، گربه ماهی، فیل و اسب و شتر نیز باعث شده که این پارک به مکانی پر طرفدار تبدیل شود. جاذبه ای که به شدت برای گردش علمی دانش آموزان و دانشجویان مناسب است. چرا که هر کدام از راهنمایان این پارک می توانند اطلاعات زیادی را در اختیار بازدیدکنندگان قرار دهند. به عنوان مثال من که خودم اطلاعات کمی از مارماهی آمازونی داشتم توانستم اطلاعاتم را پس از مصاحبه با یکی از این راهنمایان ارتقا دهم و این برای من که فردی به شدت کنجکاو هستم بسیار خوشحال کننده بود. البته که تماشای شوی کروکدیل ها و دیگر حیوانات این پارک بزرگ نیز در عمیق تر شدن لبخندی که بر روی لبم نقش بسته بود تأثیر گذار بود و نمی توان از این مورد نیز غافل شد. بی شک مزرعه کروکدیل یکی از بی نظیرترین جاذبه های شهر پاتایا تایلند بود.
جاذبه شماره شانزده: تماشای پرواز میمون دراز دست شهر پاتایا در میان درختان سر به فلک کشیده این شهر
در حین تماشای شوی کروکدیل ها بودم که بازدیدکننده ای که کنار دستم نشسته بود از داخل تلفن همراهش پرواز میمون دراز دستی را نشانم داد که باعث شد دهانم از تعجب باز بماند. او به من گفت که در نزدیکی همین جاذبه، مکانی وجود دارد که در آن یک میمون گیبون در میان درختان سر به فلک کشیده پرواز می کند و حرکات منحصر به فردی را به نمایش در می آورد که یکی از جاذبه های شهر پاتایا تایلند است. من که به شدت حیرت زده شده بودم و باورم نمی شد یک چنین حرکاتی از این موجود ساخته باشد، خودم را به جاذبه یاد شده رساندم. پارکی که تنها یک ساعت با مرکز شهر پاتایا تایلند فاصله داشت و دیدم که فیلم ضبط شده در گوشی آن بازدیدکننده نه تنها واقعی بود بلکه تمام هنر های میمون دراز دست تایلندی هم نبود. اگر چه من کمی از ارتفاع می ترسم اما شوق تماشای این برنامه برای من به قدری زیاد بود که حاضر بودم هر نوع ریسکی را بپذیرم. اگر چه تا پایان تماشای برنامه گاهی از شدت هیجان چشمانم را می بستم اما می توانم به جرأت بگویم که تماشای چنین لحظاتی را نباید از دست داد. حتی اگر آن لحظات به کوتاهی چند دقیقه باشد و سر تا سر وجودتان از هیجان و استرس لبریز شده باشد.
جاذبه شماره هفده: قدم زدن در دل موزه بطری های شیشه ای شهر پاتایا کشور تایلند
در روز آخر سفرم اما قصد کردم که ساعات پایانی را نیز در میان یکی دیگر از جاذبه های شهر پاتایا تایلند بگذارنم و به همین دلیل به طرف موزه بطری های شیشه ای که در نزدیکی هتل محل اقامتم بود حرکت کردم. موزه ای که در آن بیش از 300 نمونه اثر هنری جای گرفته بود. آثاری که با ذوق بسیار بالای هنرمندانی چون پیتر بدلایس آلمانی ساخته شده بودند. این آثار که مود اولیه آن ها نیز بطری های شیشه ای مصرف شده بود، آن قدر خاص و بی همتا بودند که آرزو کردم که آن ها را در ویترین منزل خودم نگهداری می کردم. دیدن کلیساها، کاخ ها، کشتی ها، معبد ها و بسیای از مکان های دیدنی جهان در قالب ماکت های شیشه ای می تواند برای شما نیز جالب توجه باشد. حتی اگر سر رشته ای در زمینه ساخت آن ها نداشته باشید. این ماکت های مینیاتوری که در این جاذبه قرار گرفته اند اما می تواند دریچه ای جدید از دنیای هنر به روی شما باز کند. دریچه ای که در آن خلاقیت حرف اول را می زند. خلاقیتی که سبب پیدایش و شکل گیری این اشیاء خارق العاده شده است.
محو دیدن اشیاء درون موزه شهر پاتایا تایلند بودم که زنگ ساعت مچی به من یاد آور شد تا زمان پرواز برگشت چیزی نمانده است. پس خودم را به فرودگاه رساندم و بعد از گذر از مراحل مرسوم بر روی صندلی رزرو شده نشستم. زمانی که هواپیما شروع به اوج گرفتن در آسمان را داشت به تمام لحظات سفرم فکر کردم. به پارک ها، باغ وحش ها، موزه ها، معابد، سواحل و تفرجگاه هایی که ساعتی میهمانشان بودم. به همه آن زیبایی های طبیعی و تاریخی چشم نوازی که در دل پاتایا پنهان شده بود و کاملاً استحقاق دیده شدن را داشت. بدون شک تمام روز هایی که در این شهر و کشور بر من گذشت پر است خاطرات و لحظاتی ناب که شاید در هیچ مکان دیگری قابل لمس نباشد. پس اگر می خواهید این خاطرات در دفتر ذهن شما نیز نقش ببندد، به این شهر و کشور فکر کنید و برنامه سفر بعدی خود را به مقصد شهر پاتایا تایلند تنظیم کنید.
ارسال نظر