چرا دختران بیشتر از پسران در معرض افسردگی قرار دارند؟
مفهومی به نام سرایت افسردگی وجود دارد. تحقیقات انجام گرفته روی بزرگسالان نشان داده است که دوستان افراد افسرده، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند. این پدیده توسط محققین، در نوجوانان بررسی شده و دریافتند افرادی که دوستان افسرده دارند، به مرور زمان دچار افسردگی میشوند.
متخصصان میگویند احتمال ابتلا به افسردگی در دخترانی که دوستان افسرده دارند، بالاتر است. مطالعهای که در می ۲۰۱۷ در مجله Translational Psychiatry به چاپ رسید، گزارش کرد که بیشتر از یک سوم دختران نوجوان، اولین اپیزود افسردگی را تجربه میکنند – که تقریباً سه برابر پسران است.
شواهد کافی در مورد نقش تفاوتهای جنسیتی در افسردگی بزرگسالان وجود دارد، اما تحلیل کنونی نشان میدهد که این تفاوتها بسیار زودتر از آنچه تصور میشد، شروع میشوند.
اما، این فاکتورها چه هستند؟ و چرا دختران در معرض خطر بیشتری قرار دارند؟ این موضوعات هنوز تحت مطالعه و بررسی هستند.
خطرات بیشتر در کمین دختران
خطر ابتلا به افسردگی در دختران و پسران در نوجوانی شروع میشود. اما این خطر در سن نوجوانی برای دختران افزایش چشمگیری پیدا میکند. محققان فاکتورهای خطرآفرین را در بسیاری از مقولههای ژنتیکی، بیولوژیکی، روانی، شناختی، رفتاری و اجتماعی- فردی مطالعه میکنند. متاسفانه، در بسیاری از این حوزهها، فاکتورهای خطرآفرین بیشتر در دخترها شناسایی شدهاند. برای مثال، تغییرات بلوغ، سبکهای تفکر منفی مانند نشخوار ذهنی و اعتماد به نفس پایین و برخی از فاکتورهای بین فردی در دختران شایع هستند.
تئوری هم نشخواری ذهنی نیز میتواند یکی دیگر از دلایل باشد. به طور خلاصه، استرس، ساختار روانشناسی هم نشخواری- تمایل به فکر کردن زیاد به مشکلات و باورهای مضر را شکل میدهد و این باور را که دختران در معرض هم نشخواری بیشتر با دوست یا دوستان خود قرار دارند، تقویت میکند. اگرچه این خصیصه به دختران کمک میکند تا روابط دوستانه صمیمیتری برقرار کنند، اما، میتواند به اضطراب و استرس بیشتر و پیدا شدن فاکتورهای استرسزا منجر شود.
بطور کلی، دختران اجتماعیتر هستند و در تعقیب اهداف خود گروهیتر عمل میکنند و بیشتر درصدد جلب حمایت دیگران هستند. در مقایسه با پسران :
دختران نسبت به ناراحتی دیگران حساسیت بیشتری دارند.
آنها اهمیت بیشتری به وضعیت ارتباطات و دوستیهای خود میدهند.
آنها دوستیهای مشروط را دنبال میکنند.
دختران، هم در یک گروه بزرگتر و هم در دوستیهای نزدیک، در معرض فاکتورهای استرسزای متعددی قرار دارند.
آنها در واکنش به این فاکتورهای استرسزا، نشخوارهای ذهنی بیشتری دارند.
آنها در برخورد با استرس، کمتر به شوخطبعی متوسل میشوند.
علاوه براین، تعدادی از این تفاوتهای جنسیتی با بزرگ شدن بچهها، افزایش پیدا میکند. فرایندهای ارتباطی زنانه میتواند در ایجاد روابط صمیمی موثر باشد و مانع از رفتارهای ضد اجتماعی شود. ولی در عین حال، آسیبپذیری در برابر مشکلات روانی را بیشتر میکند. از طرف دیگر، روابط مردانه ممکن است مانع از ایجاد روابط صمیمی شود و در نتیجه به مشکلات رفتاری بیانجامد. اما، رشد روابط گروهی را تقویت خواهد کرد و فرد را در مقابل آسیبهای روانی مصون میدارد.
خطر افسردگی : تفاوتها در زنان و مردان
خانمها بیشتر در معرض خطر افسردگی قرار دارند. در بسیاری از جهات دیگر نیز، این عارضه در مردان و زنان متفاوت است.
سرایت افسردگی
مفهومی به نام سرایت افسردگی وجود دارد. تحقیقات انجام گرفته روی بزرگسالان نشان داده است که دوستان افراد افسرده، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند. این پدیده توسط محققین، در نوجوانان بررسی شده و دریافتند افرادی که دوستان افسرده دارند، به مرور زمان دچار افسردگی میشوند. برخی از ویژگیهای نوجوانان و دوستیهای آنها، خود میتواند باعث پیدا شدن علائم سرایت افسردگی شود. همنشخواری ذهنی یکی از این ویژگیهاست. هم نشخواری منطقی به نظر میآید. چراکه وقتی دوستان در کنار همدیگر نشستهاند و تمام وقت در مورد مشکلاتشان حرف میزنند، به دنبال این نخواهند بود که برای پیدا کردن یک احساس بهتر، به ورزشهای شاد، فعالیتهای جدید و فعالیتهای فیزیکی روی بیاورند. همچنین، دخترانی که با دوستان خود همدردی میکنند و دوستیهای بسیاری نزدیکی دارند و حامی دوستان هستند، بیشتر در معرض سرایت افسردگی قرار دارند.
رسانههای اجتماعی نقش تفاوتهای جنسیتی در افسردگی را تشدید میکنند. این روزها تحقیقات زیادی در مورد رسانه ها و شبکههای اجتماعی انجام گرفته است که از این میان میتوان به مقاله ۲۰۱۷، قدرت و دردهای ارتباط دیجیتالی نوجوانان اشاره کرد. یکی از نتایج این مقاله حاکی از آنست که دخترانی که در معرض افسردگی قرار دارند، اعتراضهای روانی و فیزیکی خود را بیشتر بروز میدهند و از دوستان خود طلب کمک و حمایت میکنند. و همین امر آنها را در معرض قلدری و سواستفاده دیگران قرار میدهد؛ و حتی فراتر از این، وقتی از دوستان خود حمایت دریافت میکنند، این حمایت به مرور زمان به افزایش علائم افسردگی منجر میشود.
از این گذشته، همزمان با افسردگی، خطر آسیب به خودکشی در نوجوانان بالاتر میرود و نقش اساسی دوستان در این سن میتواند تعیین کننده باشد. در حدود ۶۰ درصد کسانی که به خود آسیب وارد کردند، گفته بودند که ابتدا دوستشان این کار را کرد. و حدود ۴۰ درصد گزارش کردند که فکر آسیب به خود را از دوستانشان یاد گرفتند. تقریباً ۲۰ درصد نوجوانان، دوستی داشتند که در یکسال گذشته، اقدام به خودکشی کرده بود. و ۶۰ درصد آنها فردی را میشناختند که تلاش کرده خود را بکشد. این وضعیت بسیار نگران کننده است. به ویژه اینکه مستندات زیادی در رابطه با خوشههای خودکشی یا تلاش برای خودکشی که در فواصل زمانی و مکانی بسیار نزدیک به هم در افراد زیر ۲۵ سال، رخ دادهاند، وجود دارد. سرایت افسردگی میتواند این پدیده را توضیح دهد.
بسیاری از این نتایج در مورد نقش تفاوتهای جنسیتی در افسردگی، بر اساس مطالعه گروههای همسالان است. به نظر میرسد که همسالان یکی از دلایل اصلی در ایجاد افسردگی بیشتر در بین دختران شمار میآیند. تحقیقاتی دیگر در رابطه با تاثیر جنسیت در جامعه بطور کلی، و ویژگیهای شخصیتی مانند تمایل به همکاری و تعاون و خوشحال کردن دیگران بر افسردگی در زنان و مردان انجام گرفته است.
ارسال نظر