خانواده و بحران های نوجوانی
باید در نظر داشت که هرچه فضای ارتباطی والدین و خویشان ونزدیکان قابل اعتماد ٰ،بیشتر هماهنگی و انسجام داشته باشد ،هر چه در طی زمان رشد ،خانواده ثبات و صمیمیت ذهنی و احساسی بیشتری با فرزند خود داشته باشد و هر چه قواعد و قوانین جاری در خانواده مشخص تر و هماهنگ تر باشد ،شکل گیری هویت ،هیجان و نوع تفکر نوجوان به زندگی هم بهتر و قابل کنترل تر خواهد بود .
از زمره مهمترین ،حساس ترین ،خلاق ترین و پربارترین دوره زندگی دوره نوجوانی است .با شروع دوره نوجوانی و همزمان با تغییرات فیزیولوژیک و جسمانی ،ذهن انسان از حالت خام قبلی خارج شده و صورت انتزاعی به خود میگیرد.در تفکرات نوجوان استدلال ،استنتاج و وپرداختن به مفاهیمی مثل موضوعات و نگرانی های مربوط به آینده ،مفاهیم وجودی و نگرش به خود و جهان هستی به شکل مستقل از نگرش خانواده شکل می گیرد .
مفاهیم معنوی و ارتباط انسان با اخلاقیات تقویت می گردد .وابستگی های نوجوان و دغدغه های او از مسائل مربوط به خانواده فراتر می رود و وسعت بیشتری پیدا میکند .در این دوره است که ارتباطات اجتماعی موجودیت رسمی تری پیدا می کند و اثر گذاری و اثر پذیری در قالب گروه همسالان و جامعه پیرامون انسان به فعل می رسد .
ارتباط خانواده و نوجوان ارتباطی به غایت ظریف و در خور تامل و دقت است .یکی از مهمترین عملکردهای دوره رشد انسان یعنی عملکرد تحصیلی مورد موشکافی خانواده و اجتماع قرار می گیرد .ضمن اینکه رفتارها،هیجانات و دغدغه ها و افکار نوجوان به عنوان زمینه زندگی آتی او در نظر گرفته می شود .در این دوره است که والدین مسوول و خردمند تلاش می کنند تا ضمن احترام به اصول و موازین استقلال ذهنی نوجوان خود ،با صمیمیت و حمایت همه جانبه در کنار نوجوان خود باشند .
حرف ها ،دل مشغولی ها و نگرانی های او را فعالانه بشنوند ،با او همدلی کنند و بهترین مامن ذهن پرسشگر و جوان و جسور او باشند .او را در امور مهم و تصمیم گیری های زندگی مشارکت دهند .از نظراتش استفاده کنند ،نقد او را بشنوند و بفهمند و برای او وقت اختصاصی جهت گفت و شنود در نظر بگیرند .
همه اینها سبب کمک به اعتماد نفس در حال نزج و نمو نوجوان می گردد و او را به دنیا و آینده معتمد می سازد .این گونه است که والدین می توانند همیشه در کنار نوجوان خود باشند ،از او در جایگاه خطر مراقبت کنند،از وقایع درونی و بیرونی وجود او مطلع باشند و بهتر از هر منبع بیرونی برای ذهن کنجکاو فرزندشان محل رجوع باشند .
یکی از مهم ترین بخشهای مراقبت از نوجوان دانش اموز ،تداوم مراقبت از بعد موضوع زمان و همچنین چهار چوب و قواعد مراقبت از بعد کیفیت مراقبت می باشد . بطور کلی مراقبت والدین باید ثبات داشته باشد. به شرایطی که گاهی هستند و گاهی نیستند نمی توان زیاد دل بست یا اعتماد کرد . اگر بین پدر و مادر شیوه ای از رویکرد به نوجوان مورد هماهنگی و اتفاق نظرنباشد تعارض و گیجی و سردرگمی بوجود می آورد .
همین تعارض است که ممکن است در نوجوانی که در حال گذراندن دوره شکل گیری شخصیت و هویت و جهان بینی خود است ایجاد اضطراب کند . یا اینکه او را از محیط هرج و مرج و نامعلوم خانواده دور کند و برای رفع تشنگی ذهنی و عاطفی ، به ابشخور نا امن و غیر مطمئنی رجوع کند .
باید در نظر داشت که هرچه فضای ارتباطی والدین و خویشان ونزدیکان قابل اعتماد ٰ،بیشتر هماهنگی و انسجام داشته باشد ،هر چه در طی زمان رشد ،خانواده ثبات و صمیمیت ذهنی و احساسی بیشتری با فرزند خود داشته باشد و هر چه قواعد و قوانین جاری در خانواده مشخص تر و هماهنگ تر باشد ،شکل گیری هویت ،هیجان و نوع تفکر نوجوان به زندگی هم بهتر و قابل کنترل تر خواهد بود .مطمئنا دانش آموز نوجوان ما آیینه عملکرد خانوادگی ماست .یعنی هر آنچه که در محیط و فضای فکری و عاطفی خانواده می گذرد در او انعکاس خواهد داشت .اگر خانواده به این موضوع می اندیشند که نتیجه و حاصل عمرشان را در محیط امن وسالم و با نظارت و مراقبت درست پرورش دهند می توانند نکات زیر را مورد توجه و اجرا قرار دهند .
1- هماهنگی بین پدر و مادر نکته بسیار مهمی است .پدر و مادر مانند ماه و خورشید و فرزندان ،ستارگان آسمان زندگی .پدر و مادر با هم همراه و همدل و هم رای هستند و در ارتباط با فرزندان هیچگونه شکاف یا فاصله ای در نظرات انها وجود ندارد .پدر و مادر پیش از اعلام نظر ،در محیط خصوصی خود اختلاف خود را در ارتباط با فرزندانشان حل می کنند و پس از رسیدن به اتفاق نظر با رای واحد با فرزند خود گفتگو می کنند .برای فرزند نیز رای و نظر پدر ،نظر مادر است و برعکس .خصوصا در دوره نوجوانی که ذهن جسور و جستجوگر نوجوان بدنبال صمیمیت و مرجع قابل دسترسی برای خود می گردد این موضوع اهمیت مضاعف پیدا میکند .
2- دوام و ثبات مراقبت از نوجوان در طول زمان و بدون خستگی و دل زدگی ادامه می یابد .پرورش مسوولانه همیشه وجود دارد و مراقبت به گونه ای اتفاق می افتد که نوجوان ما همیشه احساس امنیت کند .همیشه این حس را داشته باشد که چشمان مهربان و مراقب خانواده به او توجه دارند .در مقابل خطرات از او محافظت می کنند .خوبیها و نکات مثبت رفتاری ،فکری یا تحصیلی او را به موقع می بینند و به موقع تشویق می کنند و به آن افتخار می کنند و در مقابل مسائلی که ضعف و خطر در آن وجود دارد قاطعا نه ایستاده اند و به مسیر درست هدایت می کنند .
3- برای ایجاد قوانین و قواعد درست رفتاری و ارتباطی و تحصیلی و تعیین آزادی ها و خط قرمز ها همیشه نوجوان را دخیل می کنند و سعی دارند نظر او را جلب کنند .طوریکه نوجوان احساس تحمیل یا اسارت نداشته باشد و حتی بتوان نقدها ی او را شنید و پاسخ گو بود .وقتی نوجوان در این اصول خود را شریک و سهیم بداند نسبت به آن احساس خوشایندی دارد و بهتر هم به آن عمل خواهد
ارسال نظر