مهمانپرست در گفتگو با مستقل:

در جنگ اوکراین، بازنده اروپا است

مهمانپرست می‌گوید: بازنده اصلی این جنگ اروپایی‌ها هستند زیرا هم امنیت آن‌ها تهدید می‌شود و به شدت از نظر استقلال سیاسی دچار لطمه می‌شوند و از طرف دیگر بحث بحران انرژی می‌تواند تاثیرات منفی بسیاری را در اقتصاد اروپا به وجود آورد. 

در جنگ اوکراین، بازنده اروپا است

در جنگ اوکراین، بازنده اروپا است

 

امیرحسین جعفری

اخبار جنگ سراسر رسانه‌ها و گفتگو‌های میان مردم را احاطه کرده است هر کجا خبر از نبرد سربازان روس و اوکراینی است، از قیمت نفت گرفته تا روابط میان کشورها و پیمان‌های نظامی، همه جهان تحت تاثیر این نبرد قرار گرفته‌اند. اما ایران کجای این وقایع قرار دارد؟ آیا مذاکرات وین تحت الشعاع این جنگ قرار خواهد گرفت و یا ایران می‌تواند جایگزین روسیه در تامین انرژی اروپا باشد؟ به جهت بررسی ابعاد مختلف جنگ روسیه و اوکراین گفتگو کردیم با رامین مهمانپرست، سخنگوی سابق وزارت امور خارجه، سفیر سابق ایران در لهستان، تایلند، لیتوانی و قزاقستان که مشروح آن را می‌خوانیم:

جنگ اوکراین چه تاثیری بر مذاکرات وین خواهد گذاشت؟ آیا تنش‌های این چنینی می‌توانند وین را تحت تاثیر خود قرار دهند؟

 

معمولا در عرصه بین الملل حوادث مهم به هم مرتبطند. الان طرف‌های مقابل ما در برجام قدرت‌هایی هستند که برای ایجاد موازنه و افزایش نفوذ خودشان در موضوعات مهم وارد می‌شوند و تاثیر می‌گذارند. از سوی دیگر بحث درگیری روسیه و اوکراین می‌تواند در زمینه امنیت ملی برای اروپا و آمریکا و روسیه مهم باشد. هرچند قدرت‌های دیگری هم که مستقیم در این صحنه حضور ندارند می‌توانند از نتایج این جنگ بهره‌مند شوند؛ از جمله چین!

اما اگر بخواهیم روسیه و اوکراین را دقیق بررسی کنیم می‌بینیم که آمریکایی‌ها مستقیما متضرر نمی‌شوند و از نتایج این بحران نیز ناراضی نیستند.

برای این مسئله دو دلیل وجود دارد، اول اینکه در نتیجه جنگ اوکراین امنیت اروپاست که تهدید جدی می‌شود و احساس وابستگی به آمریکا در آن‌ها افزایش می‌یابد. در این شرایط اروپایی‌ها سعی می‌کنند تعهدات خود را افزایش دهند، از طرفی هم موضوعاتی همچون ایجاد ارتش مستقل و خروج از ناتو که اخیرا بین برخی رهبران اروپایی مطرح می‌شد به آرامی کمرنگ و فراموش خواهد شد.

به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها از اینکه اروپا بیشتر تحت فشار قرار بگیرد به هیچ وجه ناراحت نخواهند شد چون نتیجه آن را در وابستگی بیشتر اروپا به خودشان و افزایش نقش ناتو می‌بینند.

از سوی دیگر بهره دیگر آمریکایی‌ها از این درگیری‌ها این است که در نتیجه این جنگ واردات عظیم نفت و گاز از روسیه شدیدا محدود خواهد شد و اروپا با بحران انرژی مواجه می‌شود که با افزایش قیمت انرژی باز هم آمریکایی‌ها از محل صادرات نفت و گاز خودشان به اروپا سود هنگفتی خواهند کرد.

همچنین، در نتیجه افزایش مبادله انرژی میان اروپا و آمریکا، وابستگی اروپا به روسیه کاهش می‌یابد و اروپا بیش از پیش به ایالات متحده وابسته می‌شود.

اگر با این دید به صحنه نگاه کنیم بازنده اصلی اروپایی‌ها هستند زیرا هم امنیت آن‌ها تهدید می‌شود و به شدت از نظر استقلال سیاسی دچار لطمه می‌شوند و از طرف دیگر بحث بحران انرژی می‌تواند تاثیرات منفی بسیاری را در اقتصاد اروپا به وجود آورد. 

بنابراین، اروپایی‌ها شاید ترجیح دهند برجام زودتر به نتیجه برسد و از محل توافق برجام و آزاد شدن تجارت با ایران و استفاده از منابع عظیم نفت و گاز ایران بتوانند بحران انرژی را تا حدودی کنترل کنند.

بنابراین مجددا تکرار می‌کنم که این جنگ تاثیر غیرمستقیمی در مذاکرات دارد، به این صورت که طرف مقابل تشویق می‌شود برجام را سریع‌تر به سرانجام برساند تا به موضوع چین و روسیه بپردازند.

 

با در نظرگرفتن این موضوع که روسیه واسطه‌ی ما با آمریکا در مذاکرات وین است، به نظر شما اخلالی در این مسیر از سوی روس‌ها ایجاد خواهد شد؟

 

روسیه واسطه‌ی ما در مذاکرات نیست. ممکن است در برخی موضوعات نماینده روسیه هم مطالبی را از طرف ایران نقل کرده باشد، اما مذاکره کنندگان ما می‌توانند موضوعات خود را مستقیما به طرفین مذاکره منتقل کنند. برای مثال دیدارهایی که با اروپایی‌ها شکل می‌گیرد، سفر گروسی به ایران و بحث‌های مختلفی که بین نمایندگان کشورها در وین مطرح می‌شود همه نشان می‌دهند که ما چارچوب خودمان را داریم و بر اساس منافع ملی خودمان عمل می‌کنیم.

اگر طرف غربی دست از زیاده‌خواهی بردارد و خواسته‌های غیرمنطقی مطرح نکند، اصلا مشکلی باقی نمی‌ماند. ضمن اینکه در صورت لغو تحریم ها ما به تعهدات خود برمی‌گردیم.

 

 آیا برنامه پوتین را در نهایت احیای اتحاد جماهیر شوروی می‌دانید یا اهداف کوچکتری دارد؟ 

 

درخصوص اینکه آینده موازنه قدرت در جهان به کدام سمت می رود تحلیل‌های مختلفی وجود دارد.

اما از بعد دیگر اگر نگاه کنیم به هر صورت روسیه به عنوان یک قدرت جهانی به دنبال این است که امنیت خود را تثبیت کند و اجازه ندهد که در حیاط خلوتش تهدیدات جدی به وجود بیاید.

از وقتی که آمریکایی‌ها و غرب تلاش کردند برخی جمهوری‌های سابق شوروی را تحت سلطه خود قرار دهند و آن ها را به سوی ناتو بکشانند این احساس عدم امنیت در روسیه تقویت شده بود.

قابل انتظار بود که صبر روسیه حدی داشته باشد و زمانی که احساس کنند امنیتشان به خطر افتاده بدون ملاحظه وارد شوند و سرکوب کنند. سال‌ها است که روسیه حساسیت‌هایی درخصوص قزاقستان و گرجستان و درگیری‌های ارمنستان و آذربایجان و از همه مهم‌تر اوکراین نشان می‌دهد.

زیرا اگر اوکراین عضو ناتو می‌شد، به آن معنی بود که یکی از جمهوری‌های مهم شوروی سابق در مرز روسیه کنونی می‌توانست تبدیلی به تهدیدی خطرناک بر علیه روسیه شود. من قبلا هم گفته بودم اگر غرب بر عضویت اوکراین در ناتو اصرار کند قطعا با پاسخ جدی روسیه مواجه خواهد شد.

 

 سکوت آمریکا و بایدن در مقابل این جنگ را چگونه تحلیل می‌کنید؟ آیا آمریکایی‌ها واقعا برنامه‌ای ندارند یا برای پوتین نقشه‌ای مانند بازآفرینی حمله شوروی به افغانستان را دارند؟

 

قبل از اینکه درگیری با اوکراین جدی شود من گفته بودم که هم اروپا هم آمریکا هیچکدام آمادگی ورود به جنگ بزرگ را ندارند زیرا با مشکلات متعددی مواجهند.

بنابراین شاهد درگیری جدی اروپا و آمریکا نخواهیم بود. اما روسیه بسیار جدی است و احساس می‌کند مرزهایش دچار تهدید امنیتی هستند و نمی‌خواهد در نزدیکی مرزهایش تهدید امنیتی وجود داشته باشد.

 

برنامه آمریکا این است که بدون اینکه هزینه‌ای بپردازند شاهد تضعیف رقیب قدرتمند خود باشند. تضعیف از دو جهت: اول اینکه از نظر افکار عمومی غربی‌ها فضای سنگینی بر علیه پوتین ایجاد می‌کنند و از سوی دیگر با تحریم‌ها و فشار اقتصادی بدون کمترین هزینه شاهد تضعیف روسیه خواهند بود و این مسئله را با سیاست دنبال می کنند. رفتار آمریکا در مقابل اوکراین قابل پیش بینی بود و معلوم بود که وعده‌هایی که به اوکراینی‌ها داده بودند عملی نخواهد شد.

 

 نکته آخر

 

در دنیای امروز جنگ بین قدرت‌ها جنگ منافع آن‌هاست و کشورهای مستقل باید قدرتمند باشند تا بتوانند از منافع خود دفاع کنند.

نمی‌توان به هیچ قدرتی تکیه کرد به امید اینکه اگر مشکلی پیش آمد آن‌ها به ما کمک کنند. ما تجربه جنگ هشت ساله را داریم و در آنجا متوجه شدیم باید توانا و قدرتمند باشیم و روی پای خود بایستیم.

بار دیگر جنگ اوکراین نشان داد که اگر رشادت‌های سرداران بزرگمان مانند سردار سلیمانی نبود و اگر با تمام توان از امنیتمان دفاع نکرده بودیم به هیچ وجه نمی‌شد به کشورهای دیگر با هر ادعایی اعتماد کرد زیرا آن‌ها پشت کشورهای مستقل را خالی می‌کنند.

ما باید قدرتمند باشیم تا از منافعمان دفاع کنیم.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها