مهدی آیتی نماینده ادوار مجلس در گفتگو با مستقل:

راه نجات ما از بن‌بست، اصلاح سیاست داخلی و روابط خارجی است

آیتی می‌گوید: راه نجات ما از بن بست‌های اقتصادی و سیاسی اصلاح روابط سیاست داخلی و سیاست خارجی است. به هیچ وجه مشکل اقتصاد ما مشکل مدیریتی نیست و تا زمانیکه سیاست داخلی و خارجی را اصلاح نکنیم در همین بن بست باقی خواهیم ماند.

راه نجات ما از بن‌بست، اصلاح سیاست داخلی و روابط خارجی است

راه نجات ما از بن‌بست، اصلاح سیاست داخلی و روابط خارجی است

امیرحسین جعفری/روزنامه نگار

 

شرایط این روزها برای دولت وضعیت بغرنجی است، نقدهای بسیاری به رفتار سیاسی رئیسی و وزرایش وارد شده است. شعارهایی که موجب برآمدن رئیسی و جناح متبوع او شد، با دولت کنونی فاصله معناداری دارد.

حالا دولت رئیسی مانده و فضای پرتنش داخلی و خارجی همراه با حضور فعال کاسبان تحریم و مذاکره. حتی در صورت کسب یک موفقیت بسیار بزرگ در مذاکرات وین، نمی‌توان برآورد کرد آیا این پیروزی بیش از یکسال دوام خواهد آورد یا خیر. به جهت نگاهی به عملکرد دولت و بررسی چالش‌های پیش روی آن گفتگو کردیم با مهدی آیتی، نماینده مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاح‌طلب، که مشروح آن را می‌خوانیم:

 

رئیسی تلاش می‌کند روابط با غرب را به سرانجام برساند، مثبت یا منفی! بنظر شما رئیسی می‌تواند قهرمان ارتباط با غرب شود؟

 

این ایده به زمان دولت روحانی برمی‌گردد. روحانی در مصاحبه‌ای که بعد از برجام کرد گفت برجام ۲ در پیش است، واعظی نیز گفت بحث جانشینی رهبری مطرح است و آقای روحانی هم باید در گزینه‌ها باشد یعنی روحانی ادعای رهبری کرد.

 

در این شرایط جناح راست مشغول مقابله با ظریف و روحانی شدند و در نتیجه چون زیر میز زدند بازی برجام به هم ریخت و آمریکا نیز در این شرایط از برجام خارج شد، زحمات چندین ساله خراب شد و ما وارد یک فاز جدید شدیم.

جناح راست شعار این را دادند که نیاز به مجلس و دولت انقلابی داریم یعنی جوان‌گرایی و انقلابی بودن که قالیباف و رئیسی در طول مدت دولت آقای روحانی مطرح می‌کردند و بعد دیدیدم که مجلس یازدهم پدیدار شد و رئیسی هم رئیس جمهور شد و در نتیجه آن چیزی که امروز مطرح است ۱۸۰ درجه در مقابل نظرات آقای روحانی و ظریف و دولت قبلی است.

یعنی این‌ها معتقدند که غرب‌گرایی نسخه‌ی راه حل نجات ایران نیست بلکه غرب‌ستیزی نسخه‌ی نجات‌بخش است.

 

حتی آقای روحانی وقتی با اوباما تلفنی صحبت کرد از طرف حاکمیت به او اعتراض شد که چرا با اوباما تلفنی صحبت کردید و این وضعیت ما را به فاز جدید وارد کرد که به جای غرب‌گرایی، غرب‌ستیزی پیش گرفتیم و حالا با مجلس انقلابی هیچ راه گشایشی نخواهیم داشت به جز رفتن به دامان شرق!

ما برای اینکه بتوانیم غرب‌ستیزی کنیم باید برویم و انواع پروتکل‌ها را با روسیه و چین و کره شمالی و کوبا و بلوک شرق ببندیم و الان هم مسیر حرکت ما همین است. قرارداد ۲۵ ساله با چین و روسیه و کشورهای لاتین همه نشان از این دارد که ما قرار است به صورت یک نظام غرب ستیز باقی بمانیم و با آمریکا و اروپا بجنگیم، با کشورهای منطقه که پایگاه آمریکا و اسراییل هستند نیز بجنگیم.

در نتیجه با این استراژی که با نظرات صلح‌آمیز روحانی فرق می‌کند باید به دامان شرق برویم زیرا اصولگراها معتقدند که روحانی در حیطه‌ی تفکرات آقای هاشمی رفسنجانی بوده است.

آقای روحانی ۴۰ سال دست راست هاشمی بوده است. چه در جنگ چه در مجلس چه در مرکز استراتژیک ریاست جمهوری در کنار آقای هاشمی بوده و در اواخر عمر آقای هاشمی از سوی ایشان مطرح می‌شد که باید با غرب مذاکره کنیم.

اما آنچه امروز وجود دارد دقیقا مخالف این نظر است یعنی باید با غرب بنجگیم و از کشورهایی که بر علیه امپریالیسم می‌جنگند حمایت کنیم و جبهه ضدصهیونیستی را تقویت کنیم و برای این کار باید با شرق متحد شویم.

 

 دولت و شخص رئیس جمهور بنظر می‌رسد تلاش‌های بسیاری برای دیده شدن می‌کنند. چرا اقدامات دولت حتی در صورتیکه اقدام مثبتی نیز باشد برای جامعه باورپذیر نیست؟

 

کسی که فقط شعار دهد و نتواند کارهای مثبتبی برای مردم انجام دهد باورهای مردم نسبت به او سست می‌شود. امروز حتی شخصیت‌های جبهه اصولگرایی انتظارشان این است که رئیسی بتواند وضعیت معیشت مردم را حل کند.

در حالیکه رئیسی در یک سال اخیر موفق به چنین کاری نشده است و هنوز نتوانسته هیچ مشکلی را در معیشت مردم حل کند. تورم همچنان بالا می‌رود و گرانی و بیکاری و تعطیلی در بخش تولید ادامه دارد. ما می‌توانیم شب و روز به استان‌ها سفر کنیم و شعار حمایت از تولید کننده و مردم دهیم اما در عمل مردم می‌بینند هیچ اتفاق مهمی نیفتاده است و هیچ گشایش اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را شاهد نیستیم، یا وقتی می‌گویند مبارزه با فساد و در حد شعار باقی مانده و در تمام ادارات فامیل‌بازی و رفیق‌بازی از گذشته هم بیشتر شده است، مردم آنچه را می‌بینند باور می‌کنند.

انحصار باعث فساد است! در تمام دنیا، پست‌ها و مقام‌ها، تاریخ مصرف دارد.

ریاست جمهوری هم دو دوره است. اگر به جوانان میدان ندهیم، مدیران پیر و فرسوده تا آخر عمر صندلی قدرت را رها نمی‌کنند.

 

 این گزاره که رئیسی توسط عده‌ای در پشت صحنه سیاست اداره می‌شود تا چه حد واقعی و تا چه اندازه محصول توهم توطئه است؟

 

در تمام دنیا اینگونه است؛ ترامپ و بایدن نیز اداره می‌شوند و در ریاست جمهوری‌های خود ما نیز همینطور است. حتما شخص رئیسی صفر تا صد تصمیم‌ها را نمی‌گیرد و تفکر یک جبهه و گروه و افرادی تعیین می‌کنند برنامه‌های دولت رئیسی چه باید باشد و قطعا رئیسی تنها نیست و یک تیم او را هدایت می‌کنند. در اتاق‌های فکر برنامه می‌نویسند که همه این‌ها طبیعی است و بد هم نیست و قطعا یک تیمی او را هدایت می‌کنند.

 

 یکی از انتقاداتی که به دولت در ماه‌های اخیر شده بحث انتخاب وزرای ناکارآمد از جمله در حوزه کار و آموزش و پرورش است. بنظر شما دولت رئیسی در سال آینده شاهد تغییر و تحولات خاصی در عرصه مدیران ارشد و وزرا خواهد بود؟

 

امروز مجلس ما که هم‌راستا و همفکر و هم‌جهت دولت است بر ترکیب کابینه و آرایش دولت رئیسی اعتراض دارد. من در مجلس طی هفته‌های گذشته که رفت و آمد داشتم نمایندگان مجلس اعتقادشان بر این است که دولت رئیسی یک دولت ضعیف است و وزرا اکثرا سابقه کاری محکم و قوی ندارند. در نتیجه دولت رئیسی تا الان هیچ تحولی در بخش‌های مختلف جامعه ایجاد نکرده است. این حرف را اصلاح‌طلبان نمی زنند بلکه طرفداران رئیسی و اصولگرایان نیز می‌گویند که دولت موفق نبوده است.

 

 برخی معتقدند با توجه به وجود ابهام در برجام و بودجه و افزایش مالیات و وضعیت معیشتی، سال آینده سال پرچالشی برای دولت و مردم خواهد بود؛ بنظر شما عمده چالش‌های دولت در سال آینده چه خواهد بود؟

 

ما دو مشکل اساسی از اول انقلاب تا الان داشته‌ایم که هنوز هم باقی است؛ اول سیاست داخلی دوم سیاست خارجی. اقتصاد ما هم متاثر از سیاست ماست یعنی اگر سیاست را درست کنیم معیشت مردم نیز درست می‌شود. یعنی کسانیکه این شعار را می‌دهند که مشکل اقتصادی ما مشکل مدیریتی است اصلا اینطور نیست بلکه مشکل کشور ما مشکل سیاست داخلی و سیاست خارجی است و از اول انقلاب هم همینطور بوده است. در سیاست داخلی باید تکیه‌مان بر مردم به معنای تولیدکننده‌ی داخلی باشد و جامعه‌ای که باید حق حرف زدن داشته باشد و از آزادی‌های قانون اساسی استفاده کند و بتواند مشارکت مردمی را در جهت انضباط داخلی ایجاد کند دولت در مسیر موفقیت قرار می‌گیرد. مجلس باید عصاره‌ی فضائل ملت باشد نه اینکه فقط عده‌ی خاصی به مجلس بروند و عده خاصی مدیران ارشد کشور شوند.

ما در سیاست داخلی احتیاج به همان شعارهایی داریم که انقلاب با آن پیروز شد، یعنی آزادی و استقلال! شعارهایی که بصورت قانون درآمد؛ آزادی بیان، حقوق شهروندی، حقوق بشر، رفع تبعیض و فساد و... در طول این چهل و چند سال نیز با آن مشکل داشته‌ایم. در سیاست خارجی نیز شعار ما غالبا جنگ بوده است، یعنی از روز اول تا امروز به دنیا پیام صلح و دوستی نداده‌ایم.

در نتیجه ما در جبهه‌ی سیاست خارجی یک ایران‌هراسی را در تمام دنیا منتشر کرده‌ایم یعنی از کشورهای حاشیه خلیج فارس تا کشورهای غربی همه‌ی این‌ها در اذهان عمومی علیه ما تبلیغات کرده‌اند که ایران می‌خواهد نظام جهانی را بهم بزند و این‌ها باعث شده ایران‌هراسی اتفاق بیفتد.

این رفتارها باعث شده که شهروند ایرانی وارد فرودگاه هر کشوری می‌شود دولت آن کشور به ایرانی توهین می‌کند. همه‌ی این مشکلات باعث شده ما امروز در دنیا منزوی و تنها شویم و حتی کشورهای همسایه با ما دوستی واقعی ندارند و این ایران‌هراسی به نفع اسراییل و آمریکا شده است. تمام تبلیغاتی که علیه ایران در خارج کرده‌اند باعث شده کشورهای عربی به دامان دشمن بروند. امروز به روشنی می‌بینید که ترکیه و دیگر کشورها قراردادهای محکمی با اسراییل می‌بندند و پایگاه‌هایی علیه ما ایجاد می‌کنند. 

 

نکته آخر

راه نجات ما از بن بست‌های اقتصادی و سیاسی اصلاح روابط سیاست داخلی و سیاست خارجی است. به هیچ وجه مشکل اقتصاد ما مشکل مدیریتی نیست و تا زمانیکه سیاست داخلی و خارجی را اصلاح نکنیم در همین بن بست باقی خواهیم ماند.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها