دکتر حسین مجتهدی روانکاو و رواندرمانگر در گفتگو با مستقلآنلاین:
چین نشان داد که دیکتاتوری پتانسیل تهدید جهانی را دارد
دکتر حسین مجتهدی میگوید چین نشان داد که دیکتاتوری پتانسیل تهدید جهانی را دارد و محدود به کشور خود نمیماند. مشابه آن در رفتار ترامپ نیز وجود داشت. او از اضطراب، بدبینی، افسردگی و پرخاشگری میگوید که میتواند بر جامعهی آسیب دیده از کرونا وارد شود.
"دکتر حسین مجتهدی" دکتر متخصص روانشناسی از دانشگاه هامبورگ است با گرایشهای تخصصی تحولی- بالینی، بیماریهای روان- تنی و رواندرمانی روانکاوانه. او فارغ التحصیل از دانشگاه تهران و دانشگاه هامبورگ بوده و همچنین عضو موسس مرکز خدمات روانشناسی سیاووشان و عضو گروه روانشناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی میباشد. ایشان مولف و مترجم کتابها و مقالات بسیاری در حوزه روانشناسی و روانکاوی نیز میباشند. با دکتر مجتهدی درباره آسیبهای روانی اپیدمی و وظایف دولتها صحبت کردیم.
ابعاد روانی بحران اپیدمی کرونا را چگونه میتوان توصیف کرد؟
به این مسئله از زوایای گوناگون میتوان پرداخت، که شاید همهی آنها را در این مقال نتوان گفت و شرح مبسوط تخصصی دارد، اما به برخی موارد که تاثیرات روانی- اجتماعی کلانی بر فرد، خانواده و جامعه دارد، اشارهای گذرا میکنم.
الف) اضطراب:
در این بحران شاهد آنیم، که "دیگری" در جامعه بالقوه تهدید میشود، تهدیدی که میتواند مرگزا شود و بدینسان صورتبندی فضای ارتباطی در جامعه دگرگون میگردد. فاصلهسازی و هراس از دیگری بر روان فرد سایه میافکند. این مسئله تنها معطوف به خود نمیماند، هراسی عمیقتر که با احساس گناه همراه میگردد، ترس از عامل مرگ دیگری شدن، به ویژه کسی که سرمایهگذاری عاطفی عمیقی براو صورت گرفته است. قرنطینه که در ۱۱۲۱ میلادی در پیوند با جُذام در ونیز مصطلح شد، جامعه را به شکافی دوپاره بدل میسازد: تهدیدگر و تهدید شونده. از این روی ساز و کار دفاع روانیِ ترس در فرد شکل میگیرد و در رفتارهای اجتنابی و حمله به مراکز خرید و کنشهایی مانند آن به صورت عملی خود را نشان میدهد. دلبستگیهای روانی ناامن، فضای بین فردی را از سطح خانواده تا سطوح مختلف اجتماعی تحت تاثیر قرار میدهد.
ب) بدبینی:
دشمنی ناشناخته غیرقابل دیدن و مرگزا در سراسر جامعه منتشر است و در بدن هر دوست و آشنا و خویشاوندی میتواند باشد و ما را هدف گیرد. در این حالت اعتماد رخت برمیبندد به ویژه آن که رسانههای رسمی نیز اعتمادساز نباشند و این میتواند هم پدیدهی انکار را در پی بیاورد که افراد میخواهند خطر را انکار کنند یا اغراق آمیز با آن برخورد نمایند.
ت) افسردگی:
احساس تزلزل در زندگی و تهدید مزمن و تجربههای شدید درماندگی و ناامیدی انرژی روانی فرد را به افول میبرد و اشتیاق زندگی را فرو میکاهد و انگیزههای حیاتی در گردباد تهدیدی که، نمیداند جان به در میبرد یا خیر و نیز در سایهسار زیستنی مجزا و در خودمانده عاری از پویاییهای اجتماعی فرد را به سوی غمناکی ژرفی رهنمون میشود و توانمندیهای روانی مقابله با این مهاجم چیرهگر را به آستانهی سقوط میکشاند.
ث) پرخاشگری:
گاه این خشم برخاسته از ناتوانی به بیرون و موضوعات در دسترس چون خانواده و افرادِ هممحیط برون ریزی میگردد و در این حالت تجلیات پرخاشگری آسیب شناختانه را شاهدیم.
خانوادههای داغدار در این فضا چه میکنند؟
یکی از مهمترین معضلات این مسئله سوگهایی است که مجال پردازش نمییابد. سوگوارانی که متوفیان کرونایی یا غیرکرونایی دارند، مجال سوگواری و به تبع آن سوگپردازی را نمییابند و سوگ هنجار به سمت سوگ آسیبزا میرود و در گام بعد، میتواند زمینهساز ملانکولیا و افسردگیهای حاد گردد. برگزاری آیینهایی که هضم فقدان را برای افراد تسهیل میکند و امکان همدلی و حمایتهای اجتماعی را فراهم میآورد، در این شرایط امکانپذیر نمیگردد. از این روی ماتم و تجربهی از دست دادن حل و فصل نمیشود و بار سنگینش بر روان فرد حمل میشود. افرادی هم که مبتلا شده و بهبود یافتهاند اما از عزیزانشان مبتلا و فوت گشته است در سوگ احساس گناه شدیدتری را تجربه مینمایند.
آیا این مسئله میتواند برای خانوادههای بیماران کرونایی سختتر و پیچیدهتر شود؟
بله میتواند. به این دلیل که ما بامسئلهی برچسب و استیگما رو به روییم. این برچسب میتوانداحساس گناه و شرم را برانگیزد. این که برخی خانوادهها اصرار دارند در گواهی فوت علت بیماری کرونا نوشته نشود حاکی از این احساسات ناخوشایند است. شبیه مسئلهای که زمانی برای ایدز بود و مسئله رسمی و غیررسمی پنهان میشد. در این زمینه رسانهها باید فرهنگسازی کنند.
آیا تمام مسائل روانی رخداده را میتوان به این مسئله به عنوان علت منتسب ساخت؟
به هیچ وجه. اصطلاحا گاهی بحران یا استرسی، تریگر یا شلیک ماشهای میشود که مسائل افرادِ دارای زمینههای آسیبپذیری روانی پدیدار میشود یا اگر هم مشکلاتی هست تشدید میگردد. در کار درمانی باید هر دو بعد بررسی گردد. این که هر سوژهی انسانی چگونه آن را تجربه میکند، بسیار مهم است و ساختار روانی فرد و تاریخچهاش نقش مهمی در این مسئله ایفا میکند.
نقش رسانهها در این میان چه میتواند باشد؟
رسانههای مستقل بار سنگینی بر دوش دارند. از سویی تهدیدها و ترسهای حرفهای و از سوی دیگر مسئولیت اخلاقی در قبال جامعه و نیز مشکل تفکیک مطالب مستند و غیرمستند و نبود آمارهای رسمی قابلاعتماد شرایط را سخت کرده است. متاسفانه در آغاز این همهگیری در کشور دیکتاتوری چین شاهد آن بودیم که پزشک فرهیختهای چون "لی ون لیانگ" به جای آن که به خاطر اعلان نظر تخصصیاش مورد تشویق قرار گیرد، محاکمه و وادار به اظهار ندامت شد. دیکتاتوری چین آنقدر در توهم قدرت بود که فکر میکرد با توبهی نمایشی یک دانشمند و شهروند آزاداندیش میتواند بیماری را مهار کند، این پزشک شریف درگذشت اما حاکمیت چین نشان داد که دیکتاتوری پتانسیل تهدید جهانی را دارد و محدود به کشور خود نمیماند. مشابه آن در رفتار ترامپ نیز بود. از این روی رسانهها در فضایی آزاد میتوانند اعتمادسازی کنند و با اخبار و تحلیلهای سره از شدت فضای بدبینی و هراسانگیز بکاهند و در زمینههای ضروری فرهنگسازی و آگاهیرسانی انجام دهند. هم چنین ساختن فضایی که افراد بتوانند تجربههای روانی خود را به کلام درآورند و پیرامون آنها سخن گویند و فضاهای تعامل کلامی گشوده و پرورده گردد، و شاهد عقبگردهای فرهنگی نگردیم که میتواند در عرصهی اجتماع و در بحرانهای حیاتی جوامع رخ دهد. حاکمیت باید تمام توان اقتصادی خود را معطوف به حمایت از اقشار آسیب دیده و کمک به بنیادهای اقتصادی مولد غیررانتی کند و رسانههای مستقل این خواستهی ملی را باید پی بگیرند که به یقین تحققش اثرگذار بر جامعهی ایران خواهد بود.
چه فعالیتهایی میتواند یاریگر فضای روانی- اجتماعی از سوی حاکمیت باشد؟
تشکیل کارگروههای تخصصی با همکاری انجمنهای علمی روانشناسی، روانپزشکی و مددکاری اجتماعی که با برنامهریزیهای کوتاه، میان و بلندمدت بتوانند گامهای عملی تخصصی در ابعاد پیشگیرانه و نیز مداخلهای در بحرانهای روانشناختی یاد شده بردارند و اقداماتی انجام دهند. درسطوح کلان نیز عفو عمومی و آزادی شخصیتهای دیگرخواه که در جهت آرمانهای ملی و مردمی گرفتار حبس و زندان شده و سرمایههای فرهنگی این کشور هستند. به یقین آزادی چهرههای پیشرو نه تنها بسیار نشاط افزادر سطح ملی خواهد بود، بلکه ازدانش و تجربهی این افراد در جنبههای مختلف این بحران میتوان بهره برد.
ارسال نظر