دکتر علی حاجقاسمعلی در گفتگو با مستقلآنلاین:
تا دو ماه آینده با کرونا درگیر هستیم
دکتر حاجقاسمعلی میگوید حداقل تا دو ماه دیگر با اپیدمی دست به گریبان هستیم، باید در تمام زمینه ها تدبیر و برنامه داشته باشیم. او معتقد است چشم انداز دسترسی به درمان مشخص نیست . تنها کاری که میتوان انجام داد قرنطینه و رعایت فاصله اجتماعی است.
در ادامه گفتگوهای روزنامه با اطبا و متخصصین حوزه سلامت و بهداشت و درمان، این شماره به سراغ دکتر علی حاج قاسمعلی، پزشک متخصص بیهوشی و مراقبتهای ویژه رفتیم که در کنار فعالیت جدی در حرفهی پزشکی در حوزه سیاست نیز اهل نظر و قلم میباشد. او دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی بوده و عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران نیز میباشد. گفتگوی ما با ایشان درباره پاندمی و بررسی عملکرد دولت در این مقطع است.
اصلیترین وظیفه حکومتها در شرایط پاندمی چیست؟
وقتی صحبت از پاندمی میشود یعنی یک مشکل در سطح جهان به وجود آمده، اینجاست که رهبران سیاسی و دولتها وظیفهای متفاوت پیدا میکنند و میبایست در این مورد یک اجماع و همکاری بینالمللی شکل بگیرد. سازمان بهداشت جهانی به عنوان متولی باید نقش پررنگتری را داشته باشد و یک رهبری واحد را بر عهده بگیرد و نکات لازم و ضروری را به دولتها گوشزد کند. اما متاسفانه چون دستورالعملهای پیشنهادی ضمانت اجرایی ندارند لذا فاقد کارآیی لازم میباشند. در این شرایط بحرانی که جامعه جهانی در مواجهه با این تهدید قرار دارد، حکومتها وظیفه دارند با هماهنگی یکدیگر و در راس آن سازمان بهداشت جهانی در جهت رفع مشکل کوشا باشند. این صرفا یک مشکل در سطح خرد و منطقهای نیست. کرونا یک معضل جهانی است و حسن همکاری و تشنجزدایی بین کشورها و به خصوص با همسایگان لازم و ضروری به نظر میرسد تا در زمینه تبادل تجهیزات پزشکی و اعمال قرنطینه کشوری و کنترل مرزها و غیره به حداکثر مطلوب نزدیک شویم.
آیا دولت ایران توانسته در حد استانداردهای جهانی وظایف خود را انجام دهد؟
به نظر میرسد ما از ابتدای شروع بیماری با مشکلاتی دست به گریبان بودیم و تصمیم در مورد چگونگی برخورد با کرونا، توسط متولیان سلامت گرفته نشده است. بسیار زمانهای طلایی را ما در شروع از دست دادیم؛ از قرنطینه جدی در شهرهای مبتلا (قم و رشت) تا نحوه اطلاعرسانی در روزهای ابتدایی. متاسفانه جملات گمراه کنندهای بیان شد که سعی داشت شدت بیماری را از آنفلوانزا کمتر نشان دهد. از همان ابتدا باید واقعیتها گفته میشد؛ کم کم و مدل قطرهچکانی اطلاعات دادن، اطمینان را از جامعه میگیرد و باعث میشود که مردم به حرفهای تلگرامی و توصیههای اینستاگرامی روی بیاورند.
مسمومیتهای الکلی محصول این عدم اطمینان در اطلاعرسانی درست است که ملت را به سمت و سویی میبرد که به جای توجه به توصیه مسئولین بهداشتی به نوعی خود دست بکار شده و دنبال درمان و چاره میگردند.
عملکرد مردم در قیاس با کشورهای دیگر را چگونه ارزیابی میکنید؟
مردم کشور ما سالها با جنگ و بحرانهای مختلف دست به گریبان بودند و این حس نوعدوستی و همکاری با یکدیگر همواره وجود داشته ولی باید توجه داشت برای عبور موفق از این بحران به سازمان و مسئولینی احتیاج داریم که مردم به حرف آنها اطمینان داشته باشند تا اگر توصیه و درخواستی صورت گرفت با اقبال مردم روبه رو شود.
متاسفم که بگویم چه، هموطنان عزیزی که تمایل داشتند حتی با توسل به زور وارد اماکن مذهبی شوند و چه، کسانی که در شب چهارشنبهسوری در خیابانها بودند، بیماری بسیار کشنده و مسری کووید۱۹ را جدی نگرفتند و به سلامت جامعه ضرر زدند.
البته باید کمی هم از شعار فاصله بگیریم تا وقتی وضعیت اقتصادی به گونهای باشد که هموطنانی با مشکل جدی اقتصادی دست به گریبان باشند چگونه میتوان به "هشتگ در خانه بمانید" جامه عمل پوشاند. این از وظایف هر حکومتی است که حفظ جان انسانها در اولویت آن باشد حتی به قیمت نابودی اقتصادش .. نیروی انسانی مهمترین ابزار پیشرفت و توسعه در جوامع امروزی است. مدتی قبل صدر اعظم آلمان در سخنانی تاکید کرد: "مرگ انسانها برای ما آمار و عدد نیست ما برای سلامتی تک تک شما میجنگیم". قطعا چنین نطقی در همبستگی و همکاری آلمانیها با دولتشان نقش بهسزایی خواهد داشت.
بیشترین کمبود را در کدام حوزه میدانید: آموزش عمومی و پیشگیری، بودجه، لوازم بهداشتی، نیروی انسانی سیستم درمانی، نیروی انسانی داوطلب در حوزههای اجتماعی یا فاکتورهای دیگر؟
آموزش یک شیب تاثیر دارد، مثلا در ابتدای آموزش شستن دستها و رعایت فاصله با یکدیگر خیلی موثر است، ولی با گذشت زمان شیب آموزش دیگر صعودی نخواهد بود و به سمت پلاتو میل خواهد کرد. یعنی دیگر خیلی تاثیرگزار نخواهد بود و در مواردی آموزش به صورت عملی نمود پیدا نخواهد کرد؛ به عنوان مثال خیلیها از مشکلات مصرف سیگار و قلیان آگاهی دارند ولی در عمل باز هم به این کار مبادرت میورزند. پس آموزش مثل ابتدا تاثیر بالایی ندارد هر چند که باید در آموزش مداومت داشت. پزشکان، پرستاران، پیراپزشکان و کلا افراد شاغل در بیمارستانها و مراکز درمانی در خط مقدم هستند. در طول سالهای گذشته به همکارانم از همه نظر بیمهری و کمتوجهی شد و عملا شرایط به گونهای پیش رفت که مردم را مقابل پزشکان قرار دادند. برنامههای مختلفی ترتیب دادند که القا کنند؛ تمامی پزشکان درآمدهای نجومی دارند و بالاخره از قداست پزشکی چیزی باقی نماند. به مردم تفهیم کردند که این قشر فقط به فکر مالاندوزی هستند و با سلامت جامعه و مردم بیگانهاند. با شیوع بیماری کشنده کرونا پزشکان در صف اول مبارزه قرار گرفتند. با توجه به این که خودم عضوی از جامعه پزشکی کشور و متخصص بیهوشی و مراقبتهای ویژه هستم لازم میدانم از همکاران متخصص بیهوشی و مراقبتهای ویژه که صادقانه نه در خط مقدم بلکه به واقع در خاکریز دشمن در حال مبارزه هستند قدردانی کنم. مهمترین چالش با بیمار مبتلا به کرونا مشکلات تنفسی است در زمانی که مشکل پیشرفت کند بیمار اجبارا در بخش مراقبتهای ویژه بستری خواهد شد و شاید لازم شود از دستگاه تنفسی مکانیکی استفاده شود در اینجاست که متخصص بیهوشی برای دید بهتر لازم است در فاصله اندکی از صورت بیمار و تنفس او قرار بگیرد تا بتواند لوله تنفسی را در نای بیمار جاگذاری نماید و این بدین معنا است که به عشق کمک به همنوع در تنفس بیمار کرونایی غوطهور میشود... چه بسیار همکارانم که بیمار شدهاند و تنی چند که جان خود را از دست دادهاند، همگی باعث فخر جامعه پزشکی و بیهوشی کشور میباشند. البته باید اعتراف کنم آنچه که در دوران همهگیری میتوان دید و لمس کرد اینست که اکثریت مردم ما قدردان زحمات پزشکان و کادر درمان هستند.
در حالیکه اطلاعرسانی دقیق و مقابله با انتشار اخبار دروغین یا ناقص به دغدغه رهبران سیاسی تبدیل شده آمار مبتلایان جدید در ایران روند نزولی را نشان میدهد، آیا این نمودارها قابل استناد و دقیق هستند؟
آمارهای ضد و نقیضی وجود دارد نه در مورد ما بلکه در سراسر دنیا. آمار ارائه شده از سوی دولت چین واقعا جای بحث و تعجب دارد مگر میشود اینقدر تفاوت آماری بین چین و سایر کشورها؟
به هر جهت این از خصوصیات کشورهای کمونیستی و تمامیتخواه بوده و هست و البته هنوز حادثه چرنوبیل و چگونگی برخورد با آن در ذهنها باقی مانده است. در مورد آمار واقعی کشورمان زمانی میتوانیم نظر بدهیم که دادهها تکمیل باشد وگرنه مجبور به ساختن یا خوشبینانه حدس و گمان میشویم. باید پاسخ این سوالات را بدانیم تا حدس و گمان ما قرین به حقیقت شود:
آیا تمام کسانی که مبتلا میشوند مراجعه میکنند؟ غربالگری از افراد به ظاهر سالم انجام میشود؟ برای بیمار درگذشته در بیمارستان تست کرونا انجام شده؟ پس از پاسخ به این سوالات، برای رسیدن به آمارِ دقیق باید بودجه و نیروی انسانی متفاوتی را در اختیار داشت.
شرایط اپیدمی در دو ماه آینده را چطور پیش بینی میکنید؟
به نظر اکثر صاحبنظران و کارشناسان فعلا این گرفتاری تا دو ماه آینده ادامه دارد. متاسفانه در حال حاضر چشمانداز دسترسی به درمان قطعی روشن نیست، لذا تنها کاری که میتوان در حال حاضر انجام داد ادامه قرنطینه و رعایت فاصله اجتماعی و نکات بهداشتی است تا با سیل عظیم مراجعهکنندگان به مراکز درمانی رو به رو نشیم تا بتوانیم با ظرفیت موجود بیمارستانها و بخشهای ویژه خدمات بهتر و اصولیتری را ارائه نماییم.
آسیبهای کوتاهمدت و بلندمدت اپیدمی را چه مواردی میدانید؟
در چندین مورد میتوان بحث و بررسی به عمل آورد:
آسیبهای روانی: از دست دادن عزیزان برای هر کسی دردآور است بخصوص زمانی که بعد از فوت شما نتوانید در مراسم خاکسپاری و سوگواری شرکت کنید و از نظر مسائل روانشناسی مراحل سوگ را طی کنید که همین موارد باعث اضطراب و افسردگی در بازماندگان خواهد شد.
آسیب روانی به سالخوردگان:
بیماری وقتی که با یک بیماری به اصطلاح زمینهای دیگر همراه میشود میزان کشنده بودن آن بالا میرود. اکثر افراد کهنسال دارای چنین مشکلاتی هستند پس باید قرنطینه جدیتر لحاظ شود، از طرفی کم شدن دیدارهای خانوادگی مشکلات روحی را برای این عزیزان بیشتر میکند.
آسیبهای اقتصادی:
کمتر شخص یا صنفی وجود دارد که از شیوع این ویروس متضرر نشده باشد حتی برخلاف نظر عامه خیلی از بیمارستانهای کشور در شرایط اقتصادی بسیار بدی هستند. بسیاری از عملهای غیر اورژانس انجام نمیپذیرد، مراجعه به مطبهای پزشکان و به دنبال آن بستری جهت امور رایج و چکاپها انجام نمیگیرد و در ادامه آن بیمارستانهای خصوصی توان پرداخت حقوق و مزایای پرسنل را ندارند ... در همه این موارد آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره وجود دارد که هر کدام از اینها بحث و بررسی بیشتری را میطلبد.
ایران پس از کرونا را چگونه میبینید؟
نه تنها ایران بلکه جهانی متفاوت با دیروز خواهیم داشت. قطعا از امروز باید به فکر آینده باشیم. در تمامی زمینهها و شاخصهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی مشکلات ما دوچندان خواهد شد. اگر با یک اطلاعرسانی و پیگیری توانستیم داروی مورد نظر را وارد کنیم یا حتی تولید کنیم یعنی قابل انجام بوده،
اگر به علت شیوع کرونا خیلی از زندانیها را آزاد کرده یا به مرخصی فرستادیم یعنی قابل انجام بوده،
اگر سرعت اینترنت را افزایش دادیم تا در منزل بمانند یعنی قابل انجام بوده، اگر قسمتی از پول بلوکه ایران آزاد شده یعنی قابل انجام بوده،
پس خیلی کارها را با درایت میتوان به انجام رساند. شاید کرونا بتواند شکاف ملت– دولت را کمتر کند اگر دولتیها به خود بیایند.
ارسال نظر