تحلیل زلزلههای سیاسی در ایران؛
سقوط پرواز ۴۸۰۴ بر سنگر اصولگرایان
احمد قویدل
فعال مدنی
ایران کشور زلزلهخیزی است که این بلای طبیعی هر از چند گاهی بخشی از ایران عزیز را زیر و رو میکند. به نظر میرسد این ویژگی طبیعی به حوزه سیاستگذاری و حکمرانی کشور سرایت کرده است. این سرایت چنان جدی است که ما هر روز شاهد همافزایی این بحرانها در عرصههای سیاسی و اجتماعی کشور هستیم.
اینکه دستور رئیس جمهور در رابطه با میانکاله، چند روزی زمین میماند هیچ، رئیس جمهور در زمره شبپرههای شبکههای اجتماعی تلقی میشود، آنهم هیچ. رئیس قوه قانونگذاری کشور طاقت نمیآورد جلسه سران سه قوه تشکیل شود و راست در مقابل دستور رئیس جمهور میایستد و برای سرمایهگذار میانکاله، اصولگرایانه ابراز نگرانی میکند.
استاندار مازندران، هم ترجیح میدهد بر موج موافقین میانکاله سوار شود و یادش می رود مسئول عالیرتبه دولتی است و باید در مهار بحرانهای اجتماعی نقش ایفا کند نه آنکه بنزین بر آتش بحران بریزد. استاندار مازندران به سازمانهای مردمنهاد (که هدف مقدسشان حفظ محیط زیست است) اتهامات ناروا وارد میکند.
این اتهامات به انجمنها در شرایطی وارد میشود که استاندار حداقل در محدوده استان خود ناظر بر فعالیت سازمان های مردمنهاد و مرجع صدور مجوز برای آنهاست.
احداث پتروشیمی در منطقه حفاظت شده میانکاله آنقدر خطای فاحشی است که ضرورتی ندارد کسی پرونده تاسیس میانکاله را مطالعه کند تا بتواند نظر دهد.
نقطه نظرات رئیس مجلس در فضای رسانهای کشور خبرساز میشود و برای اولین بار نام و نشان سرمایهگذار میانکاله منتشر میشود. این موضوع در حد زلزله دیگری بود. تا همینجا بشماریم چند زلزله آمد.
زلزله اول: اعتراض سراسری فعالین محیطزیستی به تاسیس پتروشیمی در منطقه حفاظت شده میانکاله.
زلزله دوم: پیوستن جامعه مدنی، هنرمندان و نویسندگان و خبرنگاران به این پویش اعتراضی.
زلزله سوم: دستور رئیس جمهور مبنی بر توقف ساخت این پروژه در میانکاله.
زلزله چهارم: مقاومت مقامات اجرایی در استان و تداوم فعالیتها از جمله فنسکشی اطراف محل تاسیس پروژه پتروشیمی.
زلزله پنجم: مخالفت رئیس قوه قانونگذاری با دستور رئیس جمهور و انتشار گسترده آن در رسانههای گروهی و دلسوزی برای سرمایهگذار پروژه پتروشیمی میانکاله، شدت ریشتر این زلزله از همه بیشتر بود و با پیروی عجیب زلزلههای اجتماعی و سیاسی ایران از الگوی بلایای طبیعی، پس لرزههایی جدی داشت.
پسلرزه زلزله اظهارات رئیس مجلس در رابطه با پتروشیمی میانکاله منجر به افشای نام و نشان و سابقه سرمایهگذار میانکاله در شبکههای اجتماعی گردید. اطلاعاتی که هنوز هم مصون از تکذیب قوه قضائیه مانده است. این پسلرزه چون مصون از تکذیب مقامات قضایی کشور ماند، خود زلزله است.
زلزله هفتم اظهارات استاندار مازندران، که فراموش میکند در مقابل دستور بالاترین مقام اجرایی کشور ایستاده و مجموعهای از اتهامات ناروا را حواله سازمانهای مردمنهادی میکند که تشکیلات دولت و وزیر کشور به آنها مجوز فعالیت میدهد.
کنایهای هم به هنرمندان حامی محیط زیست میزند که بدون خواندن پرونده نظر میدهند. بیتردید این استاندار محترم اطمینان دارد رئیس جمهور نقشی در عزل و نصب ایشان ندارد.
زلزله هشتم: سازمان محیط زیست رسما مخالفت خود را با تاسیس پروژه میانکاله اعلام میکند.
و اما زلزله نهم: داستان نوه و سیسمونی و سقوط اجتماعی پرواز ۴۸۰۴ هواپیمایی معراج است.
تردیدی نداریم و همه میدانند؛ سفر همسر هر زن ایرانی به خروج از کشور نیازمند اجازه شوهر است.
پس بدیهی است که این خطای نابخشودنی فورا از طرف فرزند دیگر خانواده به نیابت از پدر پذیرفته شود.
اگرچه با همان استدلال فرزند ایشان خطای فرزند به پای پدر نتوان نوشت، عذرخواهی پسر را نیز پای پدر نتوان نوشت. به هرحال شرایط سفر زنان متاهل را همان مجلس که همسر رئیس آن به خارج سفر کرده تصویب نموده است.
فارغ از اینکه نوه خیلی شیرین است، مغز بادام و به تعبیر سیاستمداران رنجیده از فرزند دشمنِ دشمن است. اقدام خانواده رئیس مجلس قابل درک انسانی است.
اما بیتردید این اقدامات، سنگر اصولگرایی رئیس مجلس را (که خود را در قلب بحران میانکاله در مقابل رئیس جمهور قرار داده بود)، چنان تخریب نموده است که بعید است با عذر خواهیهای معمول سیاستمداران از دل مسئولین دلسوز نظام و مردم پاک شود.
شاید اگر همسر رئیس مجلس در سفر خرید سیسمونی حضور نداشتند، خطای فرزند را به پدر تا حدود زیادی قابل نسبت نبود.
اما پرواز ۴۸۰۴ معراج، در یک سقوط اجتماعی بر سنگر اصولگرایی عالیرتبه سقوط کرد که دلش به حال سرمایهگذار داخلی سوخته بود و آن نطق آتشین را در مجلس در مخالفت با دستور رئیس جمهور انجام داد.
مهمترین آسیب این حادثه به سرمایه اجتماعی کشور است که یکی از مهمترین ارکان آن اعتماد مردم به مواضع مسئولین عالیرتبه کشور است.
در ایران زلزلهخیز عجیب نیست سیسمونی خریداری شده از ترکیه چگونه موجب سقوط اجتماعی یک پرواز بر سنگر اصولگرایان شود.
به راستی اگر این خرید از ایتالیا انجام میشد زلزله آن چند ریشتر بود؟ کاش اداره کشور از الگوی طبیعی زلزلهخیزی ایران پیروی نمیکرد. واقعا چقدر مردم باید تاب بیاورند؟
ارسال نظر