با سرمربی جدید فولاد، از لیگ برتر ایران تا لالیگا؛
نکونام: هنوز با دیدن بازی عراق گریه می کنم
سرمربی جدید تیم فولاد و باتجربه ترین بازیکن ملی تاریخ ایران، گفت و گویی ویژه و اختصاصی درباره اتفاقاتی مختلف از جمله خاطرات فوتبالی، آینده مربیگری خود و اهدافی که با تیم جدیدش دارد، انجام داده است.
باشگاه فولاد خوزستان پس از مشخص شدن جدایی افشین قطبی، خیلی زود گزینه مدنظر خود برای سپردن نیمکت این تیم در لیگ نوزدهم را پیدا کرد. انتخاب فولادی ها جواد نکونام بود. مربی ای که به واسطه دوران بازیگری درخشان و پرافتخار خود از زمان ورود به عرصه مربیگری هم همواره یکی از مربیان مورد توجه بوده و امید می رود آینده روشنی در این زمینه نیز در انتظار وی باشد. کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال ایران که در دوره سرمربیگری خود توانست تیم نساجی مازندران را پس از 24 سال به سطح اول فوتبال ایران برساند، نیمی از فصل هجدهم لیگ برتر را نیز با همین تیم سپری کرد و پس از آن بنا به دلایل و اتفاقاتی در لیگ حضور نداشت تا اینکه برای لیگ نوزدهم، تصمیم گرفت از میان چند پیشنهاد خود، فولاد را انتخاب کند.
ورزش سه با سرمربی جوان و جدید تیم فولاد گفت و گویی اختصاصی داشته که در اینجا می خوانید:
بابت پیشنهادهایی که به من شد، خوشحالم
با شروع لیگ نوزدهم دو، سه پیشنهاد به دستم رسید که خودم هم واقعا خوشحال شدم به خاطر اینکه چند تیم مرا خواستند و با من صحبت و مذاکره کردند و این یعنی شرایط من طوری بوده که توانستم پیشنهاد داشته باشم. در نهایت تصمیم گرفتم فولاد را انتخاب کنم با توجه به اینکه شرایط و اهداف باشگاه فولاد را دیدم. آقای رضایی، مدیریت باشگاه، آقای محمدی، رئیس هیئت مدیره و آقای کشانی، مدیرعامل شرکت فولاد خوزستان تمام هدفشان این است که فولاد را با تفکرات حرفه ای به موفقیت برسانند. من هم در نهایت این تیم را انتخاب کردم.
از زنوزی و تراکتوری ها ممنونم
جا دارد از مردم خوب تبریز تشکر کنم که به من لطف داشتند و همچنین از مالک باشگاه، آقای زنوزی که مرا مد نظر داشتند و شخص آقای الیاسی که با ایشان جلسه هم داشتم و تا نزدیک عقد قرارداد هم پیش رفتیم ولی به هر حال شرایط طوری بود که فولاد برای من خیلی بهتر بود و من هم تصمیم گرفتم به این باشگاه بپیوندم و آنجا چالش خودم را ادامه دهم. امیدوارم که بتوانم برای فولاد مثمر ثمر باشم و باشگاه فولاد را به آنچه لیاقتش را داشته و متاسفانه سال ها از آن دور بوده، برسانم.
با 1.5 میلیارد بیشتر، بازیکن را از چنگ ما درآوردند
خیلی کار سختی است. واقعیت این است که در شرایطی که ما توان رقابت با خیلی از تیم ها را نداریم، مجبور هستیم که بازیکن جذب کنیم. برای مثال، بازیکنی بوده که ما حتی پیشنهادی بهتر از باشگاه فعلی اش به او داده ایم، ولی گفته که به فولاد نمی آید. حالا نمی دانم که چه فکری کرده و این را گفته است. یک مثال دیگر، ما پیشنهاد خوب به بازیکن داده ایم ولی از تیم های دیگر پیشنهاد بهتر دریافت کرده و به آنجا رفته است. ما با یک بازیکن تا آستانه عقد قرارداد پیش رفتیم ولی با عددی حداقل 1.5 میلیارد بیشتر از پیشنهاد ما، به یک تیم دیگر پیوست. خب ما توانایی این مقابله را نداریم و می دانیم که پنج، شش تیم با فاصله از ما جلوتر هستند و بقیه تیم ها تقریبا با هم مشابه اند. شرایط طوری است که به هر حال ما هم باید به فکر تیم خودمان باشیم و بازیکنانی که در حد توانمان است، جذب کنیم تا بتوانیم موفق باشیم. تا الان نفراتی که مدنظرمان بوده اند، جذب کرده ایم، البته نه از لیست اصلی. طبیعتا همان اتفاقاتی که درباره رقابت با باشگاه های پولدار تر گفتم، برای لیست اصلی مد نظر ما افتاد.
اختلاف با پولدارها را با تلاش جبران می کنیم
با تلاش و تمرین و پشتکار می شود یک سری از مسائل را جبران کرد و مطمئنا بازیکنانی را که ما گرفته ایم، کیفیت فنی و کیفیت کار گروهی شان خیلی خوب است که این برای ما یک نکته خیلی خوب است. برای ما این مهم است که با همین بازیکنان بتوانیم بهترین شرایط را داشته باشیم و پیشرفت مان را انجام دهیم تا به موفقیت برسیم ولی از این نمی توانیم بگذریم که هواداران فولاد بدانند علی رغم تلاشی که من، آقای رضایی و باشگاه فولاد انجام داده ایم، خیلی از بازیکنان را نتوانستیم جذب کنیم به خاطر اینکه نیامدند و با مبالغی بالاتر به باشگاه های متمول تر رفتند. بازیکنانی که ما تا به حال گرفته ایم، جزو بهترین های پارسال لیگ طبق آمار و عملکرد بوده اند. برخی از نفرات مورد توجه ما هم به تیم های دیگر رفتند، شاید با قراردادی بیشتر از سه میلیارد.
به باشگاه سپرده ام که با بازیکنان تمدید کند
بازیکنانی را که نیاز داریم در کنارمان باشند، داریم و به باشگاه هم گفته ایم که قراردادهای آنها تمدید شود. این پروسه هم در حال انجام است. انشاالله شنبه با تمام قدرت شروع می کنیم.
از تجربیات فصل قبل حتما استفاده می کنم
از اولین تجربه لیگ برتری ام که لیگ هجدهم بود، خیلی چیزها یاد گرفتم و اتفاقاتی افتاده که برای من تجربه شده و قطعا از آنها استفاده می کنم.
باید از فولاد به تیم ملی بازیکن بفرستیم
صد درصد همینطور است. اینکه مردم اهواز فوتبال را متوجه می شوند و در جایی هستند که مهد فوتبال است و سال های سال بهترین بازیکنان را معرفی کرده و آکادمی و استعدادهای خوب و توانا دارد، باعث انتخاب من شده است. اما به یک نکته هم باید توجه کنیم. چند سال است فولاد بازیکن در تیم ملی نداشته و ما باید تلاش کنیم امسال این اتفاق بیفتد. باید بازیکنان باکیفیتی داشته باشیم که به تیم ملی دعوت شوند. از بازیکنان جوان و خوب آکادمی هم مثل سال های قبل استفاده می کنیم تا بتوانیم مهره های خوبی را به سطح اول برسانیم. هر کس به تیم فولاد می آید، باید بداند وظیفه اش سنگین است. بداند به باشگاه بزرگی آمده و باید زحمات زیادی بکشد و کار بزرگی بکند تا لیاقت پوشیدن پیراهن فولاد را داشته باشد. باشگاه فولاد از همه ما بزرگتر است و بازیکنان باید اندازه و قیمت این پیراهن را بدانند. نباید در هیچ تمرین و مسابقه ای کم بگذارند. باید با تمام توان حضور داشته باشند تا بتوانند افتخار پوشیدن پیراهن فولاد را داشته باشند.
وظیفه من است از مردم حمایت کنم
مردم اهواز در آن زمان (با اشاره به حواشی یک برنامه تلویزیونی در گذشته و اعلام حمایت او از مردم اهواز به دلیل مشکلات کم آبی) نیاز به کمک و توجه مسئولان داشتند و من هم وظیفه داشتم صحبت کنم. یادم می آید در بازی فولاد و نساجی که به اهواز رفتیم، در استادیوم مرا خیلی تشویق کردند و من شرمنده شدم. اما وظیفه من بود که آن موقع صحبت درباره مردم اهواز بکنم و هر زمان دیگری هم که لازم باشد از مردم حمایت می کنم.
بدون صبر و برنامه ریزی، موفقیت ممکن نیست
امکانات و شرایط فولاد به نظرم در کل ایران، رتبه اول را دارد. ما استادیوم خوب در ایران داریم ولی استادیومی نداریم که زمین تمریناتش هم اطرافش باشد و سالن وزنه و استخر و غیره هم کنار آن باشند. اما فولاد چنین شرایطی را دارد. به نظرم بهترین امکانات را در فولاد داریم و امیدوارم که بتوانیم استفاده کنیم و هم ما، هم بازیکنان و هم باشگاه بهترین عملکرد را داشته باشیم. باز هم یادآوری می کنم که نیاز به حمایت هواداران از تمام کسانی که در باشگاه زحمت می کشند، داریم. من هم از همه آنها تشکر می کنم و امیدوارم جواب زحمتشان را بدهیم. دیگر فاکتور مهم و مورد نیاز، صبر است. هیچ کاری را از امروز به فردا نمی توان انجام داد. یک مثال اینکه رئال مادرید پارسال تحولاتی داشت. در این زمان وقتی که صبر برای رسیدن به موفقیت نداشتند، به هیچ نتیجه ای نرسیدند. بارسلونا هم در اوایل فصلی که گواردیولا سرمربی شده بود، میهمان نومانسیا بود و یک هیچ به این تیم باخت. همه گفتند گواردیولا موفق نمی شود و اعتراض می کردند. همان سال قهرمان شدند و همانجا بهترین نسل تاریخ بارسلونا شروع شد. اینها یعنی همه چیز نیاز به حوصله و صبر و برنامه ریزی دارد. فقط همین.
امسال استارت، سال بعد رسیدن به هدف مهم
من خودم با مسئولان باشگاه که صحبت داشتم، گفتم که نیاز داریم امسال با تغییر و تحولاتی که داریم، کارمان را استارت بزنیم و پایه آن را بگذاریم. در نیم فصل تیم را تقویت کنیم و سال بعد انشاالله حتما می توانیم جزو تیم های بالای جدول باشیم. به شرطی که این اجازه را داشته باشیم که کمی با تیم های متمول رقابت کنیم، نه مثل امسال که اختلاف زیادی داریم. این برای من خیلی مهم است که بتوانیم خوب شروع کنیم و صبر داشته باشیم. چند سال است فولاد در بالای جدول حاضر نبوده و بازیکن ملی نداشته است. رسیدن به این اهداف هم اینگونه نیست که با چشم به هم زدن انجام شود یا یک دارو بخوریم و همه چیز تغییر کند. باید صبر کنیم و هر روز زحمت بکشیم. تمرین، تمرین و تمرین باعث می شود که بازیکنان پیشرفت کنند و فولاد به جایگاهی که حقش هست، برسد.
لیست های لازم را به باشگاه داده ام
پست هایی که در آنها نیاز به بازیکن داریم، به باشگاه اعلام کرده ایم. بازیکنان مدنظر را هم به همین شکل در قالب لیست اعلام کردیم. الان در حال مذاکره هستیم یا تکلیفشان مشخص شده است. البته همانطور که گفتم، بازیکنانی که گزینه های اصلی من در پست های مختلف بودند، اکثرا کنسل شدند و به تیم های دیگر رفتند و حالا به دنبال دیگر بازیکنانی هستیم که کیفیت فنی خوبی دارند.
داشتن پژمان آرزوی هر مربی است
پژمان منتظری بازیکن بسیار خوبی است و می توانم بگویم آرزوی هر مربی است که بازیکنی مثل منتظری را در ترکیب خود داشته باشد.
امیدها باید با تیم بزرگسال تمرین کنند
اصلا نگاه من به آکادمی این است که بازیکنانی را که خوب هستند، سر تمرین بزرگسالان بیاورم. نیاز داریم که کنار تیم حضور داشته باشند. چون من نظرم این است که هر یک جلسه تمرین با تیم بزرگسالان، اندازه 10 مسابقه رده های امید و جوانان است. باید آنها را به رده های بالا بیاوریم و اگر کیفیتشان خوب بود، قطعا از آنها استفاده می کنیم. ما الان خیلی از بازیکنان زیر 23 سال و امید خوب جذب کرده ایم که بتوانیم استفاده کنیم.
کاش از ویلموتس به بعد، خوش بدرقه باشیم
سرمربی تیم ملی هرکس که باشد، قابل احترام است و برای او آرزوی موفقیت می کنم چون تیم ملی کشور خودم است و دوست دارم بهترین نتایج را بگیرد و انشاالله موفق باشد. آقای ویلموتس هم خیلی به ایران خوش آمده و امیدوارم بهترین نتایج را بگیرد و موفق باشد. من هم هر کمکی که بتوانم به تیم ملی و فوتبال کشورم انجام دهم، قطعا با جان و دل انجام می دهم. این دو بازی را هم خیلی خوشحالم که تیم ملی یکی را برد و دیگری را در زمین حریف مساوی کرد که نتیجه خوبی محسوب می شود. امیدوارم ادامه داشته باشد و همین طور که الان صحبت می کنیم و همه خوش استقبال و بد بدرقه هستیم، این اتفاق دیگر برای ویلموتس نیفتد و از این به بعد همه ما خوش استقبال و خوش بدرقه باشیم.
دیگر وقتش نبود دستیار باشم
پیشنهاد دستیاری آقای ویلموتس را داشتم، اما شرایط دیگر طوری نبود که من بخواهم دستیار باشم. من کنار یکی از بهترین مربیان دنیا دستیار بودم و زمان این کار دیگر برایم گذشته بود و باید سرمربی می شدم.
تغییر سبک تیم ملی
باید صبر کنیم تا تغییر سبک را در تیم ملی ببینیم. هر چه جلوتر برویم، به مرور زمان این مسئله بهتر مشخص می شود.
نمی شد سرمربیگری تیم امید را قبول کنم
درباره تیم امید هم با من صحبت شد که هدایت آن را قبول کنم ولی به نظرم شرایط طوری نبود که بشود به اهداف مورد نظر رسید و زمان کمی مقابل این تیم بود. من هم به همین دلیل از فدراسیون تشکر و عذرخواهی کردم.
می توانستم امسال مربی اوساسونا باشم
قطعا وقتی کاری را شروع می کنم، برای خودم یک سری اهداف هم دارم که به آنها برسم. در مربیگری هم همینطور است ولی همه چیز بستگی به تلاش و انتخاب و تصمیم هایی دارد که می گیرم تا به سطح مورد نظرم برسم. در حال تلاش برای رسیدن به آن هستم. من از تیم دوم اوساسونا پیشنهاد داشتم و می توانستم امسال آنجا کارم را شروع کنم ولی تصمیم گرفتم هنوز تجربه اندوزی کنم و بتوانم کار کنم چون در لالیگا واقعا شرایط خیلی سخت است ولی قطعا هدفم این است که به آنجا بروم.
سبک بازی تیم من؟ معجونی از هر آنچه یاد گرفته ام
من از هر مربی ای که با او کار کردم، یک چیز یاد گرفتم. یک سری اطلاعات و کارها که همه آنها را کنار هم در ذهنم نوشته ام به همراه تفکرات و ایده خودم. من با کاماچو، مندلیبار (سرمربی ایبار)، کوکو سیگاندا (سرمربی دو فصل پیش بیلبائو)، کارلوس کی روش، برانکو، همایون شاهرخی و هر مربی دیگری که کار کرده ام، چیزهایی یاد گرفته ام و یادداشت کرده ام تا در کنار تفکرات خودم بگذارم و جلو بروم. ضمن اینکه خاوی کایخا، سرمربی حال حاضر ویارئال نیز هم دوره من بوده و در اوساسونا همبازی بودیم.
مهم ترین مربیان من
کاماچو و کی روش اثرگذار ترین مربیانی بودند که من با آنها کار کردم. کی روش در ساختار تیمی انقلاب ایجاد کرد و تیم بودن را یاد داد. نشان داد همه باید زحمت بکشند و کار بکنند. دستاورد او فقط کارهای دفاعی نبود.
نتایج با نساجی فوق العاده بود
شرایط ما در نساجی متفاوت بود. این تیم بعد از 24 سال به لیگ برتر آمده بود و همه بازیکنان ما لیگ یکی بودند. اولین بازی که با نساجی در لیگ برتر بودیم، سیزده بازیکن فقط داشتیم. ما شرایط خیلی سختی داشتیم و از داوری هم یازده امتیاز ضرر کردیم. اگر 6 امتیاز یا حتی 3 امتیاز به ما داده می شد، رتبه ما تک رقمی بود. به نظرم بعد از 24 سال حضور در لیگ برتر، نتایجی که در نیم فصل اول با نساجی گرفتیم فوق العاده بود.
وی ای آر مثل آنالیزورها به فوتبال کمک می کند
تکنولوژی VAR اگر به لیگ ما بیاید، می تواند مفید باشد. چون همه ما اشتباهاتی انجام می دهیم و اگر جایی یک چشم دیگر به ما کمک کند، می تواند این اشتباهات را کاهش دهد. به خاطر همین است که آنالیزورها همه جای استادیوم ها و در رختکن ها حضور دارند و این کار را انجام می دهند. این می تواند خیلی کمک کننده باشد.
خوشحالم که مربیان جوان و با انگیزه زیاد شده اند
الان در کل دنیا همه به دنبال مربیان جوان می روند که انگیزه و کار بیشتری انجام می دهند و این شور و اشتیاق در آنها هست. خدا را شکر می کنم که الان چندین مربی جوان به لیگ ما اضافه شده اند و دارند کار می کنند. امیدوارم همه موفق باشند که این نسل مربیان بیشتر روی کار بیایند و مدیران هم بیشتر به جوان ها اعتماد کنند و پشتیبان آنها باشند.
این دو لحظه هرگز از یادم نمی روند
در مربیگری، صعود به لیگ برتر یک اتفاق ویژه بود. در 9 بازی این کار را کردیم و در ایران هیچکس انتظارش را نداشت. در دوران بازیگری هم خیلی بوده و نمی توانم از یکی دوتا اسم ببرم. جدا از گل ها، یک صحنه ای هست که خیلی در ذهن من جا گرفته است. در بازی با عراق وقتی گل سوم را می زنیم و بازی 3-3 می شود، ضربه سر اول را من می زنم. این برای من خیلی ارزش دارد چون آن توپ تبدیل به گل می شود، آن هم در چه دقیقه ای و چه شرایطی. ضربه سر من را از روی خط بیرون می کشند و برگشت همان توپ به گل می رود. شاید کسی توجه به آن نکند ولی چون ما فوتبالی هستیم، این صحنه ها بیشتر در ذهنمان می ماند.
قوانین ای اف سی حق من را خورد
به هر حال یک سری چیزها هم بود که متاسفانه به آنها نرسیدم. مثلا من 2 سال واقعا حقم بود بهترین بازیکن سال آسیا شوم ولی با توجه به قوانینی که AFC گذاشته بود، نشدم. یک سال هم باید پارک جی سونگ می شد، که او هم نشد و یک بازیکن قطری انتخاب شد. چنین مسائلی بوده وگرنه به نظرم خدا را شکر به تمام چیزهایی که باید در سطح حرفه ای می رسیدم، رسیده ام.
هنوز با دیدن بازی با عراق اشک می ریزم
اشتباهات و اتفاقاتی که ناراحت کننده باشد هم بسیار زیاد بوده در فوتبال. اما به نظرم یکی از آنها را اگر بخواهم بگویم، بازی با عراق است. همین الان اگر بازی عراق را ببینم، ناخودآگاه شروع به اشک ریختن می کنم. گزارش عربی فوق العاده ای هم دارد که گزارشگر درباره ایرانی ها به شدت تمجید می کند و می گوید این ها ایرانی هستند، اینها را نمی شود برد و ...
درگذشت ریس، رقیب سال های حضور در لالیگا
بله در زمانی که او در رئال حضور داشت، مقابل هم بازی کردیم. البته نکته یا خاطره خاصی از او ندارم که بخواهم بگویم.
ارسال نظر