زبان فارسی زبان میانقومی است
زبان فارسی زبان میانقومی است
علیرضا حسن زاده
عضو هیئت علمی و رئیس پژوهشکده مردمشناسی میراث فرهنگی
زبان فارسی یک زبان میانقومیست، پل ارتباط اقوام ایرانی با هم. پل ارتباطی ما با کشورهایی چون افغانستان و تاجیکستان. میراث مشترک ما با هند، ترکیه و غیره.
معلوم است که اگر این پل خراب شود چه اتفاقی میافتد؛ گسست و شکاف ظاهر میشود.
شبکههایی مثل بیبیسی فارسی نماد نگاههای علمی و آکادمیک به موضوعات و مسائل نیستند. آنها بهدنبال تولید گفتمان علمی نیستند. انگیزه اصلی آنها سیاسیست.
این شبکه سال گذشته نیز به سراغ نوروز بهعنوان نماد باستانی و کهن وحدت ایرانیان رفت و «حاجی فیروز» را نماد بردهداری اعلام کرد تا منبع مهم همگرایی در فرهنگ ایرانی را تضعیف کرده و به تولید شکاف و ایجاد واگرایی در ایران بپردازند.
ما در پژوهشگاه در قالب ۲۰ نشست به آنها پاسخ دادیم. شخص بنده نیز کتاب «وضع آیینی و وضع هنجاری» را در تحلیل آیینهای ایرانی از سوی انتشارات آمستردام به چاپ رساندم و به اساتید مقیم آمریکا و کانادا که بیبیسی برای تأیید و طرح فرضیه غلط خود درباره نوروز به سراغ آنها رفتهبود، علاوهبر پاسخ علمی پیشنهاد مناظره در فضای مجازی دادم اما حاضر نشدند چراکه گفتمان آنها سطحی و به دور از مستندات علوم میراثی بود.
این بار هم مسئله تقابل زبان فارسی و زبانهای اقوام ایرانی را مطرح کردهاند. این شکاف برساخته است و ربطی به واقعیت تاریخی کشور کهن و باستانی ما ندارد.
«هشتگ منوفارسی» بر اساس من/دیگری ساخته شدهاست. این یعنی بهدنبال دیگریسازی از زبان فارسی هستند. این دیگریسازی با هدف ایجاد شکاف در همگرایی اقوام ایرانی انجام شدهاست.
این رویکرد آنان با هدف کاهش سرمایه اجتماعی و منابع مهمی است که حافظ یکپارچگی جامعه و اقوام ایرانی چون نوروز و زبان میانقومی فارسی و غیره هستند. هدف، تضعیف ایران است.
مثلاً مهمان این شبکه، خانمی که فاقد دانش مردمشناسیست از تحمیل نوروز به اقوام جنوب ایران در این شبکه میگوید. حال آنکه او نمیداند در جنوب ایران نوروز دریایی، صیادی یا خلیج فارس وجود داشته و این عنصر فرهنگی ایرانیان جنوب تا قاره آفریقا هم گسترش یافتهاست.
یا آنها از ریشههای بردهداری در ایران میگویند. اما فیلم «سیاهان جنوب» اثر فرهاد ورهرام کارگردان و مردمشناس برجسته ایران را که فرضیه آنها را نقض میکند، نه میبینند، نه نمایش میدهند و نه معرفی میکنند.
به نظر میرسد هدف آنها سست کردنِ پلِ اتصال، ضربه زدن به یکپارچگی اقوام ایرانی، تمامیت ارضی کشور ایران و ایجاد شکاف میان اقوام است. متنی شدن فرهنگ و زبانهای قومی و وجود شبکههای استانی که زبان آنها قومی و محلیست و امکان انتشار کتاب، فیلم و موسیقی به زبانهای قومی نشان از چنین اتنوساید و تبعیضی که مطرح میکنند، ندارد.
جوکهای قومی با توجه به رشد جامعه مدنی در ایران نسبت به قبل کاهش فراوان داشتهاست. حال بهجای جوکهای قومی که بهدلیل رشد مدنی و اخلاق شهروندی در میان مردم ایران کاهش یافته، یک امر دیگر را مطرح میکنند؛ تقابل زبانهای قومی و زبان فارسی. این تقابل برساخته و تصنعیست.
نهضت جنگل یکی از نهضتهای مدنی ایران است که اولین بار از حقوق و حق رأی زنان سخن میگوید، زبان روزنامه این نهضت فارسیست.
زبان فارسی بهعنوان زبانی میانقومی حافظ هویت همه اقوام ایرانی در طی تاریخ کهن ما بودهاست. ما در تاریخ خود منابع فراوانی برای درک تنوع فرهنگی داریم. از منشور کورش تا ادبیات عرفانی ایرانی و اسلامی ما. در شرایط بد اقتصادی و شکاف طبقاتی و اقتصادیِ فعلی، ... باید به اقتصاد مناطق مرزی و محروم ایران رسید و مانع از قومی شدن فقر در کشور شد، آن وقت این گفتمانهای غیرعلمی که تولید میکنند، نمیتواند منجر به تضعیف اتحاد و یکپارچگی اقوام ایرانی شود.
میدانید که مانعی در تاریخ کلاسیک و کهن ما برای مکتوب و متنی شدن زبانهای اقوام ایرانی وجود نداشتهاست، نسخ خطی به زبانهای مازندرانی، گیلکی و... شاهد این ادعاست. «دیوان شرفشاه» کتابی خطی به زبان گیلکیست و کتاب «کنزالاسرار» به مازندرانیست.
بهنظرم همزمان باید جوایز حوزه علوم میراثی، هنر و ادبیات بومی را نیز توسعه داد. مهمترین کار برای حفظ زبانهای قومی و محلی و بومی ما افزایش سرمایه نمادین آنها و نشان دادن همزیستی زبانهای قومی ما با زبان فارسیست.
بخشی از یک گفتگوی مفصل در ایسنا
ارسال نظر