واکنش چیستا یثربی به بیانیه زنان سینماگر
بیانیه زنان سینماگر در اعتراض به خشونت علیه زنان نوشته شد و تشکیل یک کمیته مستقل برای رسیدگی به خشونت جنسی در عرصه سینمای ایران را پیشنهاد کرد. حالا چیستا یثربی انگشت اتهام را به سمت این زنان سینماگر گرفته است.
واکنش چیستا یثربی به بیانیه زنان سینماگر
چیستا یثربی، فیلمنامهنویس و نمایشنامهنویس در واکنش به بیانیه زنان سینماگر ایرانی علیه آزارگران جنسی نوشت: چطور اکنون جرأت کردهاید ولی آن موقع به من گفتید: خفه شو!
پس از افشاگری یک دستیار و برنامهریز سینما از رفتار نامناسب یک بازیگر مرد و مشکلات زنان در پشتصحنه تولیدات سینمایی، جمعی از زنان دستاندرکار سینما در اعتراض به خشونت علیه زنان در این عرصه بیانیهای صادر کنند.
بلافاصله پس از انتشار این بیانیه، «چیستا یثربی» نویسنده تئاتر و سینما در واکنش به بیانیه زنان سینماگر ایرانی در اعتراض به خشونت و آزارگری و اعمال قدرت بر زنان در محیط سینما، متنی را با عنوان «تا آخر عشق با من برقص» در صفحه شخصی خود منتشر کرد.
او نوشت:
یک مشت دروغگوی ترسوی موقعیت طلب؛ چطور اکنون، جرأت پیدا کرده اید؟ ولی آن موقع به من گفتید: خفه شو! و آن مرحومه خانه سینما گفت: حرف بزنی؛ خودم ساکتت میکنم!
من حرف دارم و میزنم.
۱۵ سال با وحشت، پنیک و استرس؛ زندگی کردم. و شما صیغه شدید!
معشوقه یکروزه و یکساعته شدید! جایزه فجر گرفتید.
به عنوان خانم باوقار، متین و خوشحجاب سینما از شما یاد شد! روحتان و جسمتان را فروختید و مرا مجنون جلوه دادید و پولدار شدید!
۱۵ سال در وحشت، زیستم. با ocd [وسواس فکری-عملی] حاد. فرزندم را بزرگ کردم، و همکاران روانپزشکم با دارو و صحبت؛ کمکم کردند که فراموش کنم و به زندگی برگردم. اما کدام زندگی؟ همه؛ همه چیز را میدانند.
حالا بیانیه میدهید و لیدر و رهبر جنبش خشونت علیه زنان هم شدهاید؟ شما که اول از همه؛ مرا بایکوت و تهدید کردید خانمها!
پیشکسوتتان فرمود: ساکت شو چیستا! در هر صنفی پیش میآید. برای ما هم پیش آمده، جایی نگفتیم و رشد کردیم. من اما خفه نشدم! نوشتم... رمان، نمایشنامه، فیلمنامه، مصاحبه کردم و شما ویرانم کردید!
همه جا، رد پای این وحشت بود. فکر کردید حرفهایتان یادم رفته است؟ مگر ۱۵ سال پیش به من نگفتید: چیستا خفه شو! در هر شغلی پیش میآید. ممنوع الکارت میکند! او وصل است. قدرت دارد تو نه!
من یکجا گفتم. مصاحبه کردم و جواب دادم. بعد در اوج ناباوری؛ ممنوعالکار شدم! و شما فیلم ساختید؛ فیلم بازی کردید؛ جایزه فجر گرفتید! به عنوان خانمهای با وقار و متین سینما از شما یاد شد، در حالی که صیغه بودید!
تنفروشی؛ روحفروشی؛ و بایکوت یک زن تنهای مظلوم که بخاطر بیپناهی و آینده فرزندش؛ مجبور به سکوت شد و پنیک تنفسی گرفت! من یک بار مُردهام. مُرده دیگر از هیچ چیز نمیترسد! فراموش نکنید! ۱۵ سال با وحشت، پنیک؛ ممنوعالکاری و فشار مالی و روحی زندگی کردم. یکتنه با همه آنها که وصل بودند جنگیدم؛ اما جسم و روحم را نفروختم! از شرفم دفاع کردم.
فقط خدا به شما رحم کند با آن سکوت عمدیتان! مشارکت در ظلم، یا انکار آن؛ خودِ ظلم است. شما که میدانید؛ همه شریک جرمید. میخندم فقط به شما باید خندید! تاریخ به شما رحم کند...»
ارسال نظر