نگاهی به زندگی و کارنامه ادبی فروغ فرخزاد + تصاویر
فروغ فرخزاد مشهورترین شاعر زن معاصر ایران است. او پنج دفتر شعر منتشر کرد که از آثار قابل توجه شعر معاصر فارسی به شمار میآیند. او در ۳۲سالگی و در اوج جوانی بر اثر واژگونی اتومبیل درگذشت.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین: فروغ فرخزاد ۸ دیماه ۱۳۱۳ در تهران، خیابان عینالدّوله (خیابان ایران فعلی)، کوچه مهدیه، چشم به جهان گشود. پدرش سرهنگ محمد فرخزاد اهل تفرش و مادرش توران وزیریتبار اهل کاشان بود. تاریخ تولد فروغ تا مدتها بهاشتباه مطرح شده بود اما پوران فرخزاد، خواهر بزرگتر او، اخیراً اعلام کرد تاریخ صحیح تولد فروغ هشتم دیماه است و از اهل همگان خواست تا این اشتباه را تصحیح کنند.
فروغ فرزند چهارم خانواده بود. دیگر اعضای خانواده او نیز کموبیش شناختهشده هستند و برادر کوچکترش، فریدون فرخزاد خواننده و مجری سرشناس و خواهر بزرگترش، پوران فرخزاد است.
ازدواج فروغ فرخزاد با پرویز شاپور
فروغ فرخزاد خیلی زود ازدواج کرد. او در سال ۱۳۳۰ در سن ۱۶ سالگی با پرویز شاپور، طنزنویس ایرانی که پسرخاله مادرش بود پیوند ازدواج بست. پرویز شاپور حدوداً یازده سال از فروغ بزرگتر بود و خانوادههای آن دو با ازدواجشان مخالف بودند. فروغ چندی بعد به دلیل شغل همسرش به اهواز رفت و در همین این ایام بود که وی به دنیای شعر روی آورد و برخی از سرودههایش در مجله خواندنیها به چاپ رسید. زندگی مشترک آنها بیش از 4 سال به طول نینجامید و در سال ۱۳۳۴ به طلاق منجر شد. ثمره این ازدواج، یک پسر به نام کامیار بود.
این ازدواج در سال ۱۳۳۴ به دلیل اختلافات خانوادگی به جدایی انجامید و فروغ از دیدار تنها فرزندش محروم ماند.
فروغ پیش از ازدواج با شاپور، با او مکاتبات عاشقانهای داشت که قلم مستعد و درخشان فروغ از خلال این نامهها بهخوبی هویداست. این نامهها همراه با نامههای فروغ در زمان ازدواج این دو و همچنین نامههای وی به شاپور پس از جدایی از وی، بعدها توسط کامیار شاپور و عمران صلاحی در کتابی به نام «اولین تپشهای عاشقانه قلبم» به دست چاپ سپرده شد.
سفر فروغ فرخزاد به اروپا
فروغ فرخزاد پس از جداییاش از پرویز شاپور، برای دور شدن از هیاهوی طلاق، زندگی ملالانگیز و یکنواختش به سفری دورودراز به اروپا رفت. او در این سفر، تلاش کرد تا با فرهنگ اروپا آشنا شود. با آنکه امورات زندگیاش بهسختی میگذشت مرتباً به تئاتر، اپرا و موزه میرفت. او در حین این سفر زبان ایتالیایی، فرانسه و آلمانی را یاد گرفت. سفر فروغ به اروپا و آشناییاش با فرهنگ، هنری و ادبیات اروپا، تأثیر فراوانی در اندیشه و ذهن او گذاشت و او را برای تحولی عظیم در زندگی مهیا کرد.
زندگی ادبی فروغ فرخزاد
نخستین مجموعه شعر فروغ فرخزاد با عنوان «اسیر» در سال ۱۳۳۱ درحالیکه هفده سال بیشتر نداشت زمانی منتشر شد که او در ازدواج با پرویز شاپور بود. فروغ در این مجموعه با جسارت و بدون پردهپوشی و بیتوجه به سنتهای آن زمان عواطف خود را که در واقع زندگی تجربی اوست بیان میکند. اندوه و تنهایی و ناامیدی و ناباوری که براثر سرخوردگی در عشق در وجود او رخنه کرده است در سراسر اشعار او موج میزند.
مجموعه شعر «دیوار» فروغ فرخزاد
مجموعه دیوار دومین اثر از فروغ فرخزاد بود که در سال ۱۳۳۵ به چاپ رسید. این مجموعه شعر در دوران خودش جنجالی و سرکشانه بود و در کنار تمجیدهایی که از آن شد فروغ به خاطر برخی از سنتشکنیها در این مجموعه مورد نقد و سرزنش نیز قرار گرفت.
«عصیان» فروغ فرخزاد
سومین اثر فروغ فرخزاد با نام «عصیان» در سال ۱۳۳۶ و باوجود نقد و ملامتهای فراوان به مجموعه «دیوار» منتشر شد.
این مجموعه عصیان دیگری بود بر فرهنگ و سنت زمانه خود. فروغ فرخزاد در مجموعه دیوار و عصیان به بیان اندوه، تنهایی، سرگردانی و ناتوانی و رؤیاهای بیمارگونه و تخیلی خود پرداخت.
فروغ فرخزاد و مجموعه شعر «تولدی دیگر»
چهارمین مجموعه شعر با نام «فروغ تولدی دیگر» در زمستان ۱۳۴۲ منتشر شد و بهراستی تولدی دیگر در زندگی ادبی فروغ فرخزاد به شمار آمد. این کتاب مجموعهای بود از اشعاری که فروغ از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۲ سروده بود و انتشار آن بحثهای ادبی فراوانی را موجب شد. فروغِ در آثار قبلی شاعری دردمند و صمیمی اما سانتیمانتال و کمعمق بود، وی ناگهان در تولدی دیگر به شاعری کاملاً متفاوت تبدیل شد و در ردیف بزرگترین شاعران نیمایی انسانگرای آن زمان، اخوان و شاملو قرار گرفت.
فروغ فرخزاد و مجموعه شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»
اولین نسخه این کتاب، هفت سال پس از درگذشت شاعر، در سال ۱۳۵۲ منتشر شد.
شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد اینگونه آغاز میشود:
«و این منم
زنی تنها
در آستانه فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده زمین
و یأس ساده و غمناک آسمان
و ناتوانی این دستهای سیمانی»
آشنایی فروغ فرخزاد با ابراهیم گلستان
آشنایی با ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او موجب نقطه عطف مهمی در زندگی فروغ فرخزاد بود و موجب تغییر دیدگاههای اجتماعی او و در نتیجه تحول فکری و ادبی فروغ شد.
در سال ۱۳۳۷ سینما توجه فروغ را جلب کرد. کمی بعد او با ابراهیم گلستان آشنا شد که صاحب استودیوی مشهور گلستان بود و این آشنایی مسیر زندگی فروغ را تغییر داد و آغازی بر دورانی جدید و پربار در زندگی ادبی و هنری فروغ بود. این دو چهار سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۱ فیلم مستند «این خانه سیاه است» را در آسایشگاه جذامیان باباباغی تبریز جلوی دوربین بردند.
فروغ در سال ۱۳۴۲ در نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی نویسنده اثر لوئیجی پیراندلو به کارگردانی پری صابری ایفای نقش کرد و بازی درخشانی از خود نشان داد. در زمستان همان سال خبر رسید که فیلم خانه سیاه است برنده جایزه نخست جشنواره اوبر هاوزن شده و باز در همان سال مجموعه تولدی دیگر در تیراژ بالای سه هزار نسخه توسط انتشارات مروارید به چاپ رسید کرد.
فروغ در سال ۱۳۴۳ به آلمان، ایتالیا و فرانسه سفر کرد. در سال 1344 در دومین جشنواره سینمای مؤلف در پزارو شرکت کرد که تهیهکنندگان سوئدی ساختن چند فیلم را به او پیشنهاد کردند و ناشران اروپایی نشان دادند که مشتاق انتشار آثارش در اروپا هستند. پس از این دوره، وی مجموعه تولدی دیگر را منتشر کرد. اشعار وی در این کتاب تحسین فراوانی را برانگیخت؛ او پس از آن «مجموعه ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» را منتشر نمود.
ابراهیم گلستان در مصاحبهای با سعید کمالی دهقان از روزنامه گاردین در بهمن سال ۱۳۹۵ - پنجاه سال پس از درگذشت فروغ - گفت که رابطه او با فروغ دوطرفه بوده است. او درباره اینکه آیا فروغ تبدیل شده بود به یک عضو خانواده، گفت: «خانواده چیست؟ اصلاً خانواده معنی ندارد. [تبدیل شده بود به] یک عضو شخصیت من.»
مرگ فروغ فرخزاد
رابطه فروغ فرخزاد و ابراهیم گلستان سرشار از تلاطم و تنش بود. در حدود سالهای ۱۳۴۲–۴۳ فروغ یکبار دست به خودکشی زد که خدمتکارش در هنگام غروب متوجه شد و او را به بیمارستان البرز برد و او نجات یافت.
سرانجام فروغ فرخزاد، در ساعت ۴:۳۰ بعدازظهر دوشنبه ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵ هنگام رانندگی خودروی جیپ ابراهیم گلستان، در مسیر بین دروس و قلهک خیابان لقمانالدوله ادهم (شهید کماسایی فعلی) چهارراه مرودشت (شهید سوری امروزی) تصادف کرد و کمی بعد در بیمارستان جان سپرد.
به گفته ابراهیم گلستان فروغ قرار بود برای امور فنی فیلمی را به استودیوی گلستان ببرد. تصادف در مسیر برگشت و در صد متری استودیو اتفاق افتاد. مستخدمی که همراه فروغ بوده گلستان را خبر کرد و او را به بیمارستان هدایت که در بیستمتری استودیو بود بردند اما به این علت که او بیمه کارگری نداشت در آن بیمارستان پذیرفته نشد و درنهایت او را به بیمارستان رضا پهلوی (بیمارستان شهدای تجریش) منتقل کردند که در آن بیمارستان فروغ به دلیل شدت جراحات جان سپرد.
روز چهارشنبه ۲۶ بهمن جسد او را در امامزاده اسماعیل (زرگنده) غسل دادند و در حضور خانواده، دوستان و علاقهمندانش در گورستان ظهیرالدوله تهران به خاک سپردند. صادق چوبک، ابوالقاسم انجوی شیرازی، جلال آلاحمد، مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، بهرام بیضایی، نجف دریابندری، احمدرضا احمدی و بسیاری دیگر از هنرمندان و نویسندگان در این مراسم حاضر بودند.
فروغ فرخزاد در آینه دیگران
مهدی اخوان ثالث شاعر همعصر فروغ درباره او گفته است:
«او زنی معترض به ستمی که بر زنان میرفت بود و میخواست به ظلمی که به نیمی از افراد جامعه میشد اعتراض کند. این را در کتابهایش میتوانیم ببینیم، از «اسیر» گرفته تا «دیوار» و زندگی و طرز فکر خیامیاش را در «عصیان». بعد هم که خواست اسلوب و کار تازهای را ارائه دهد بسیار لطیف و پرشور و حال شعر میگفت. او شاعر خوبی بود، بهخصوص شعرهای آخرش بسیار لطیف و پرشور و حال بود، شعر ناب و نجیب بود»
احمد شاملو شاعر معاصر هم درباره فروغ چنین گفته است:
«شاعری که پس از تولد دوباره خویش بیش از پنج یا شش سال نزیست، اما با مجالی که بیرحمانه اندک بود توانست بهصورت یکی از درخشانترین چهرههای شعر امروز تثبیت شود. با مرگ او موسیقی درخشانی که خاص شعر معصومانهاش بود غیرقابل تقلید ماند و از گسترش بازایستاد»
محمدرضا شفیعی کدکنی شاعر معاصر درباره فروغ فرخزاد گفته است:
«میبینیم که فروغ با گسترشی که در کیفیت افاعیل قائل شده است بیشتر از نیما که اغلب به توسعه کمی افاعیل گراییده بود وزن شعر را گسترش داده است و یکی از خصوصیات فراموششده شعر قرن چهارم را که به علت کلیشهوار شدن زبان شعری در دورههای بعد فراموش شده بود زنده کرد و از حد رایج و مشخص آن هم توسعه بیشتری بخشید»
سیروس نیرو، شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی در مورد فروغ فرخزاد چنین گفته است:
«فروغ شعر فارسی نگفته، چیزهایی برای خودش گفته که قشنگ هم هست، ولی با فرهنگ ما اینها شاعر نیستند. شعر ما همان شعر حافظ است که نمیتوان یک کلمه از آن را جابهجا کرد.»
آثار ادبی فروغ فرخزاد
- ۱۳۳۱ – اسیر، شامل ۴۳ شعر
- ۱۳۳۵ – دیوار، شامل ۲۵ قطعه شعر
- ۱۳۳۶ – عصیان، شامل ۱۷ شعر
- ۱۳۴۱ – تولدی دیگر، شامل ۳۵ شعر
- ۱۳۴۲ – ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، شامل ۷ شعر
ترجمه آثار فروغ فرخزاد
- عربی: محمد الامین - غسان حمدان
- آذری: صمد بهرنگی
- انگلیسی: شعله ولپ-علی سلامی- حسن جوادی و سوسن سالیی- جاشکا کیسلر و امین بناتی- فرزانه میلانی- دیوید مارتین
- فرانسوی: مهشید مشیری و سیلویا میلر
- آلمانی: آنه ماری شیمل
- ایتالیایی: دومینیکو اینگینیتو
- کردی: حیدر خضری
- ترکی: هاشم خسروشاهی
- اردو: فهمیدا ریاض
- ازبک: خورشید داورن
ارسال نظر