معرفی 10 فیلم عاشقانه برتر تاریخ سینما که همیشه در خاطرهها ماندگارند
فیلم عاشقانه از پرطرفدارترین ژانرهای سینمایی است که قصه عشق و دلدادگی را از میان زندگی به روی پرده سینما میکشاند. تاریخ سینما پر است از فیلمهای عاشقانه جذاب و خاطرهانگیز. مروری داریم بر ده فیلم عاشقانه برتر تاریخ سینما.
سرویس فرهنگی مستقل آنلاین: با مستقل آنلاین همراه باشید با ده فیلم عاشقانه برتر قرن که تماشایشان بر هر شیفته سینما واجب است.
1- کازابلانکا / Casablanca
اگر بخواهیم فهرستی از فیلمهای عاشقانه تاریخ سینما تهیه کنیم بیشک شاهکار مایکل کورتیز به نام کازابلانکا در صدر این لیست خواهد بود. فیلمی سیاهوسفید ساخته سال ۱۹۴۲ که روایتی عاشقانه است در گیرودار جنگ دوم جهانی.
فیلم داستان مردی است به نام ریک (با بازی همفری بوگارت) داستان مردی است که میان «عشق و انسان خوب بودن» در حال در هم شکستن است. او مجبور است بین «عشق به زن موردعلاقهاش» و «کمک به فرار مبارزی از دست حاکمیت وابسته به فرانسه ویشی در جهت مبارزه با نازیها» تنها یکی را انتخاب کند.
کازابلانکا با هنرنمایی دو هنرپیشه نامدار تاریخ سینما همفری بوگارت و اینگرید برگمن درخشید و در شمار ماندگارترین فیلمهای کلاسیک سینما جای گرفت.
کازابلانکا را میتوان اوج شکوه و جلال ژانرِ عاشقانه در تاریخ سینما بهحساب آورد. دیالوگهای عاشقانهای که میان همفری بوگارت و اینگرید برگمن در کازابلانکا ردوبدل میشود، هنوز بعد از گذشت بیش از 70 سال، جذاب و تازه است؛ اما کازابلانکا تنها یک نامه عاشقانه به سینما نیست؛ ادغام موضوع جنگ و عشق یکی از تلخترین و درعینحال زیباترین مضامینی است که در کازابلانکا به چشم میخورد. دیالوگهای تیز و کنایهدار فیلم، چه در وصف عشق آتشین بین ریک و ایلسا و چه در بعد جنگ، تجربهای وصفناپذیر از قدرت کلمات را در عالم سینما به رخ تماشاگر میکشد. تنها درباره کازابلانکا میتوان گفت که عاشقانهترین فیلم تاریخ سینماست که هر عاشق سینما باید آن را ببیند.
هشت نامزدی اسکار و سه جایزه اصلی بهترین فیلم سال، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه تنها بخشی از موفقیتهای فیلم کازابلانکاست.
2- بربادرفته / Gone With The Wind
فیلم عاشقانه بربادرفته یکی از پرفروشترین و پربینندهترین فیلمهای ساخت هالیوود است. این فیلم جوایز متعددی را از آن خود کرد همینطور این فیلم با احتساب نرخ تورم، پرفروشترین فیلم تاریخ سینما است.
اگر این فیلم را بزرگترین ملودرام عاشقانه تاریخ سینما بدانیم، اغراق نکردهایم: «بربادرفته» محصول جاهطلبی تهیهکننده بزرگی به نام دیوید اُ. سلزنیک است. فیلمی در حدود ۲۳۸ دقیقه که بهنوعی عظیمترین نمایش تاریخ امریکا بر پرده سینماست.
فیلم روایت عشق یک دختر جنوبی در خلال جنگ داخلی آمریکا را به تصویر میکشد. فیلم بر اساس رمان جاودانه مارگارت میچل به همین نام ساخته شده است و بسیار به آن نیز وفادار است. ویکتور فلمینگ، کارگردان فیلم در سال ۱۹۳۹ آن را بی هیچ کم و کاستی به پرده سینماها کشاند. بربادرفته یادگاری از روزهای طلایی و درخشان هالیوود است. داستانهای عاشقانه بزرگ همیشه پسزمینههای بزرگ داشتهاند و چه پسزمینهای بزرگتر و مهمتر از وقایع خونبار جنگهای داخلی امریکا. فیلم در 13 رشته نامزد اسکار شد و توانست هشت جایزه اصلی اسکار شامل چهار جایزه اسکارِ بهترین فیلم، بهترین کارگردان برای ویکتور فلمینگ، بهترین هنرپیشه نقش اول زن برای ویوین لی و بهترین نقش مکمل زن برای هتی مکدنیل را به دست آورد. فیلم تا پایان ماه مه ۱۹۴۱، در سینماهای آمریکا و دنیا بیست میلیون دلار فروش کرد و از موفقترین فیلمهای تاریخ سینما در گیشه شد.
3- سابرینا / Sabrina
یکی از لطیفترین ملودرامهای تاریخ سینما، شاهکاری از بیلی وایلدر کبیر که در سال ۱۹۵۴ جلوی دوربین رفت.
داستان فیلم ازاینقرار است: در یک خانه بزرگ و مجلل به مناسبت جشن هفتادمین سالگرد تولد «هنری لارابی» که یکی از ثروتمندترین تاجران نیویورکی است جشنی برپا شده است. هنری لارابی دو پسر دارد، یکی لاینس لارابی (با بازی همفری بوگارت) که تحصیلکرده و همهکاره شرکت است و دیگری دیوید لارابی (با بازی ویلیام هولدن) که عیاش است و وقت گذراندن با دختران جوان را ترجیح میدهد. خدمتکاران زیادی برای خانواده لارابی کار میکنند که یکی از آنها رانندهشان به نام فیر چایلد (با بازی جان ویلیامز) است که دختری زیبای به نام سابرینا (با بازی آدری هپبورن) دارد. سابرینا دلباخته لاینس است اما اختلاف طبقاتی آنها و عدم توجه لاینس به او باعث افسرده شدن سابرینا شده است. فیر چایلد که از عشق سابرینا به لاینس مطلع است، تصمیم به فرستادن سابرینا به فرانسه میگیرد اما...
فیلم حتی امروز هم به همان قوت سابق تماشاگرش را مسحور میکند. فیلم با زیبایی هر چه جلوهای طراحی شده و اُدری هیپبورن بازی مسحورکنندهای دارد. فیلم پر است از برازندگی و جذابیت، یک درام عاشقانه که آرامآرام زیر پوست تماشاگرش تزریق میشود و او را قلقلک میدهد. فیلم یک همفری بوگارت جدی و بداخلاق دارد که در کنار یک ویلیام هولدن سرزنده و شوخ هم به فیلم طراوتی ویژه بخشیده است. نامزدی شش جایزه اسکار و کسب اسکار از جمله موفقیتهای این فیلم است. «سابرینا» بیشک از ماندگارترین عاشقانههای تاریخ سینماست.
4- بلندیهای بادگیر / Wuthering Height
این فیلم عاشقانه اقتباسی است درخشان از رمان جاودانه امیلی برونته، نویسنده مشهور انگلیسی با نام بلندیهای بادگیر که در سال ۱۹۳۹ مقابل دوربین ویلیام وایلر رفت. بسیاری از منتقدین بر این عقیدهاند که همزمانی نمایش این فیلم با «بربادرفته» آن را به ناکام بزرگ اسکار تبدیل کرد؛ اما فیلم از لحاظ اصالت و جذابیت چیزی از «بربادرفته» کم ندارد. این عشق تراژیک دوره ویکتوریایی با فیلمبرداری سیاهوسفید و اسکاری گرگ تولند روی پرده کاری بسیار دیدنی است. لارنس اولیویه کبیر درباره این فیلم گفته است که او در این فیلم از ویلیام وایلر یاد گرفت چگونه بازی کند. فیلم لحظات بهیادماندنی بسیاری دارد. «بلندیهای بادگیر» در ۱۹۵۴، ۱۹۷۰ و ۱۹۹۸ هم در هالیوود بازسازی شده است اما هیچکدام موفقیت نسخه کلاسیک وایلر را تکرار نکردند.
5- تعطیلات رُمی / Roman Holidays
اثر جاودانه دیگری از ویلیام وایلر که در سال 1953 ساخته شد. فیلم سرشار از لحظات ناب رمانتیک است و بازیهای درخشان گریگوری پک و رادی آلبرت به آن جذابیتی ویژه بخشیده است. شاید بتوان ادعا کرد این فیلم بهترین عاشقانه فانتزی تاریخ سینماست. ویلیام وایلر ماهرانه این فانتزی کلاسیک را به تصویر میکشد. یکی از شاخصههای اصلی ملودرام وایلر بیمرز بودن آن است که هر سن و ملیتی را با خود همراه میکند و به شبهای مسحورکننده رم پیوند میزند.
داستان فیلم ازاینقرار است: پرنسس آنا (با بازی آدری هپبورن)، شاهزاده کشوری ناشناخته در یک تور اروپاگردی به سر میبرد. به سبب وظایف سنگین دولتیاش، به پزشک مراجعه میکند و دارویی آرامبخش برایش تجویز میشود. آنا شبانه از سفارتخانه کشورش فرار میکند ولی با تأثیر دارو، روی یک نیمکت عمومی به خواب میرود. یک خبرنگار آمریکایی به نام جو بردلی (با بازی گریگوری پک) او را بیدار میکند تا برای رفتن به خانه به او پولی بدهد، ولی چون آنا جواب درستی نمیدهد، او را به خانه خود میبرد. فردای آن روز جو در دیدار با رئیس خود، با دیدن عکس پرنسس متوجه هویت او میشود اما به رئیس خود چیزی نمیگوید…
نامزدی اسکار و سه جایزه برای بهترین بازیگر زن، بهتــریــن فیلمنامه و بهترین طراحی لباس، عیار این عاشقانه ماندگار را کاملاً مشخص میکند.
6- رومئو و ژولیت / Romeo and Juliet
از نظر بسیاری از منتقدین این فیلم بهترین اقتباس از تراژدی عاشقانه ویلیام شکسپیر است. فرانکو زفیرلی کارگردان در این فیلم که در سال ۱۹۶۸ مقابل دوربین رفت با ظرافت و مهارت لایههای زیرین شاهکار شکسپیر را برجسته کرده و آن را به تصویر میکشد. اوج نبوغ زفیرلی در هدایت بازیگرانش هویداست: الیویا هوسی ۱۷ ساله و لئونارد ویتینگ ۱۵ ساله با هدایت او بهترین بازیهای عمر خود را در نقش اسطورههای عشق و معصومیت به نمایش میگذارند. داستان کلاسیک شکسپیر با فیلمبرداری درخشان دی سانتیس و موسیقی درخشان و سوزناک نینو روتا در این فیلم عمق و درخششی تازه یافته است. فیلم نامزد چهار جایزه اسکار و برنده دو جایزه اسکار برای فیلمبرداری و بهترین طراحی لباس شد.
7- داستان عشق / Love Story
به خاطر اقتباسهای متعددی که بعدها از این فیلم شد امروز داستان آن ممکن است کمی تکراری به نظر برسد اما فیلم در زمان نمایش خود انقلابی به پا کرد. این فیلم از آن دسته آثاری است که اقتباس سینماییاش از خود کتابش بهتر از کار درآمد. موسیقی فوقالعاده فرانسیس لای که تنها اسکار فیلم را به دست آورد بعدها حتی از خود فیلم هم مشهورتر شد. «داستان عشق» که در سال ۱۹۷۰ توسط آرتور هیلر ساخته، از آن دسته ملودرامهای تراژیک است که تمام تلاشش را معطوف کرده که اشکهای تماشاگرش را جاری کند و البته در این راه هم موفق بوده است. کارگردانی هوشمندانه و دقیق آرتور هیلر، به داستان اریک سیگل را روحی تازه بخشید و توجه او به جزییات داستان و هدایت خوب بازیگرانش، اثری قابلقبول را روی پرده سینماها فرستاد. بسیاری از منتقدین موسیقی داستان عشق را برترین موسیقی عاشقانه تاریخ میدانند.
«داستان عشق» با بازی درخشان رایان اونیل و الی مک گراو در هفت رشته نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
8- در یکشب اتفاق افتاد / It Happened One Night
یک درام عاشقانه به کارگردانی فرانک کاپرا که در سال ۱۹۳۴ ساخته شد.
«در یکشب اتفاق افتاد» نخستین فیلمی است که توانست هر پنج جایزه اصلی اسکار را دریافت کند. (بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین نویسنده، بهترین بازیگر نقش اول مرد و زن).
فیلم داستان دختر شاد و ملوس خاندان «اندروز» به نام «الی» است که با وجود مخالفت پدر تصمیم دارد با شاهزاده «وستلی» که مرد جدی و خشک است ازدواج کند و برای این منظور مجبور به فرار از دست پدر میشود، ازآنجاییکه پدر «الی» شخص ثروتمند و معروفی است این خبر توسط رسانهها داغ میشود. پیتر وارن خبرنگار تازه اخراج شده روزنامه او را در حین فرار دیده و تصمیم میگیرد از این اتفاق یک مقاله اختصاصی برای اثبات تواناییهای خود تهیه کند.
بازی کلارک گیبل و کلود کولبرت در این فیلم درخشان است. فیلمنامه عالی روبرت ریسکین که بر اساس داستان «اتوبوس شب» اثر ساموئل هاپکینز آدامز نوشته شده پر از گفتوگوهای ظریف و جذاب است.
9- غرور و تعصب / Pride and Prejudice
داستان عاشقانه و پرفرازونشیب جین آستین با این جمله آغاز میشود: «این حقیقت را همه دنیا قبول دارند که مرد مجردی با ثروت مناسب باید به دنبال همسر بگردد.» «غرور و تعصب» ساخته سال 2005 به کارگردانی جو رایت روایت ماجراهای عاشقانه و پرشور میان الیزابت بنت (با بازی کایرا نایتلی) و آقای دارسی (با بازی متیو مکفادین) است.
داستان فیلم ازاینقرار است: زمانی که سروکله جوان ثروتمند و خوشسیمایی به نام بینگلی و دوستش آقای دارسی در همسایگی آنها پیدا میشود، خانواده بنت سخت دچار هیجان میشود. بهزودی جین با آقای بینگلی دوست میشود و به نظر میرسد که الیزابت نیز به آقای دارسی بیتوجه نیست؛ اما رفتار آقای دارسی خودپسند الیزابت هوشمند را که در سایه پرورش پدری دختری باشهامت و خودگردان بار آمده، خوش نمیآید. ازاینرو بهزودی کشمکش و درگیری زبانی میان آنان آغاز میشود.
کایرا نایتلی بازیگر انگلیسیتبار هالیوود برای بازی در این فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
10- پیش از غروب / Before Sunset
پیش از غروب فیلم عاشقانهای به کارگردانی ریچارد لینکلیتر و محصول سال ۲۰۰۴ آمریکا است. فیلمنامه فیلم نوشته مشترک ریچارد لینکلیتر کارگردان و ایتان هاوک و ژولی دلپی دو بازیگر اصلی فیلم است. فیلمنامه فیلم در سال ۲۰۰۴ نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شد.
داستان فیلم ادامه پیش از طلوع ازاینقرار است: در پایان قسمت قبلی فیلم، جسی (ایتان هاوک) و سلین (ژولی دلپی) قرار شد که پس از شش ماه در همان مکان با یکدیگر ملاقات کنند. پس از شش ماه جسی به وین میرود اما سلین در آنجا نیست. پس از این اتفاق شروع به نوشتن کتاب خاطرات خود در تنها روزی که با سلین در خیابانهای وین قدم میزد. پس از نوشتن این کتاب او به پاریس رفته و بهطور اتفاقی سلین را در یک کتابفروشی میبیند.
ارسال نظر