9 واقعیت جذاب از زندگی میکل آنژ هنرمند مشهور دوران رنسانس که جالب است بدانید
از علاقمندان هنر کسی نیست که نام میکل آنژ را نشنیده باشد. این نقاش، مجسمهساز و شاعر نابغه دوره رنسانس ایتالیا از برجستهترین هنرمندان تاریخ است. نگاهی داریم به حقایقی جذاب و کمتر شنیده شده در باره زندگی او.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین:
۱- میکل آنژ در جوانیاش یک شارلاتان هنری بود
میکل آنژ کارش را با کلاهبرداری هنری آغاز کرد. او که مجسمهسازی جوان بود یکی از آثار خودش را بهعنوان مجسمهای عتیقه متعلق به یونان باستان جا زد و آن را به قیمت گزافی به یک مجموعهدار فروخت. او در این زمان فقط ۱۹ سال داشت. نام آن مجسمه «کوپید خفته» بود که اکنون مفقود شده است. او آن را ساخت و با کمک خانواده مدیچی طوری آن را تغییر داد تا کاملاً شبیه یک مجسمه قدیمی عتیقه به نظر برسد. او حتی مدتی آن را زیر خاک دفن کرده و سپس بیرون آورد تا قدیمی و کهنه به نظر بیاید.
نقشه او گرفت و او توانست آن را به قیمت بسیار خوبی بفروشد. در دوران رنسانس ایتالیا، کپی کردن از روی آثار هنری کلاسیک نهتنها ناپسند نبود بلکه نشانه استعداد و مهارت هنرمند نیز به شمار میرفت. بود. ازاینرو وقتیکه خریدار که کاردینال رافائل ریاریو نام داشت متوجه شد مجسمهای که خریده واقعی نیست نهتنها عنوان ناراحت نشد. بلکه میکل آنژ را نیز به رُم دعوت کرد و از او پیشنهاد کار داد. این همکاری آینده هنری میکل آنژ را هموار کرد.
۲- میکل آنژ علاوه بر نقاش و مجسمهساز شاعر نیز بود
بر اساس رسم مرسوم در دوران رنسانس، میکل آنژ فقط یک هنرمند مجسمهساز، نقاش یا معمار نبود. او همچنین یک شاعر مشهور نیز بود که غزلها و اشعار عاشقانه زیادی سروده بود. اشعار او که در بهصورت نامه نوشته میشدند اغلب خطاب به دوستان خودش بود و حاوی سخنانی حکیمانه در باب عشق بود. به همین دلیل وقتی با انتشار اشعار او پس از مرگش در قرن هفدهم مرجع ضمیرهای برخی توصیفهای عاشقانه او که مربوط به مردان بود تغییر داده شد. سپس ترجمههای انگلیسی این اشعار از ضمیرهای اصلی استفاده کرده و شعرهای میکل آنژ در دوره ویکتوریا بهشدت محبوبیت پیدا کرد. کتاب اشعار «اشعار و نامهها» حاوی گزیدههایی از اشعار میکل آنژ درباره عشق و مذهب است.
۳- در ساخت مشهورترین مجسمه میکل آنژ از تکهای سنگ مرمر بلااستفاده شد
مجسمه داوود اثر میکل آنژ شاهکاری با ارتفاع ۱۷ فوت است که بهنوعی از نمادهای هنر دوران رنسانس ایتالیا بهحساب میآید. این مجسمه که در کلیسای اصلی شهر فلورانس واقع شده، به خاطر اینکه از دور نیز قابلدیدن باشد دارای قطعاتی بسیار عظیم است، اما ساخت این اثر جاودانه کار آسانی نبود، چرا که در آن دوران سنگ مرمر بسیار گرانقیمت بود و اگر با مهارت و تجربه از آن استفاده نمیشد ممکن بود در حین ساخت ترک بردارد. داستان سنگ مرمری که از آن برای ساخت مجسمه داوود استفاده شده خود ماجرایی جالب است. این تکه سنگ مرمر که به خاطر اندازه غولپیکرش «غول» نامیده میشد در ابتدا برای ساخت یک اثر هنری توسط هنرمندی دیگر برای این کلیسا در نظر گرفته شده بود.
به دلایلی نامشخص آن هنرمند هرگز ساخت اثر خودش را شروع نکرد و آن تکه بزرگ سنگ مرمر برای حدوداً 40 سال در حیاط کلیسا بلااستفاده مانده بود. تا اینکه کشیشهای کلیسا تصمیم به استفاده از آن گرفتند. هنرمندان زیادی از جمله لئوناردو داوینچی برای بررسی این تکه سنگ فرا دعوت شدند اما این میکل آنژ جوان بود که توانست اعتماد آنها جلب کند و مشغول ساخت مجسمه داوود شود. در زمان آغاز ساخت این شاهکار هنری میکل آنژ فقط ۲۶ سال سن داشت.
۴- میکل آنژ علاقهای نداشت آثارش را امضا کند
تنها یک اثر از میکل آنژ است که توسط او امضا شده، آنهم اولین اثری از اوست که در معرض نمایش عمومی قرار گرفت. پس از آمدن میکل آنژ به رم او پیشنهاد شد مجسمه حضرت مریم (The Pietà) را سازد. این مجسمه مریم مقدس را نشان میدهد که در حال سوگواری برای عیسی مسیح است که روی پاهای مادرش قرار گرفته است.
ساخت این مجسمه در سال ۱۴۹۹ پایان یافت و اکنون در کلیسای سنت پیتر باسیلیا قرار گرفته است. برای نشان دادن علاقه و افتخار خود به این اثر هنری، میکل آنژ حمایلی را روی سینه حضرت مریم کشید که روی آن به زبان لاتین نوشته شده است: «میکل آنجلو بوناروتی فلورنتین این اثر را خلق کرده است.» به گفته جورجیو واساری، نویسنده زندگینامه میکل آنژ او پسازاینکه شنید برخی افراد در مورد سازنده اثر اشتباه میکنند عصبانی شد و به همین دلیل این عبارت را روی مجسمه حک کرد.
البته او بعدها از این کار پشیمان شد و دیگر هیچکدام از آثارش را امضا نکرد. البته این به این معنی نیست که او راه دیگری برای نشان دادن اینکه خالق آثارش کیست نداشته است. در تعدادی از نقاشیهای او چهره خودش وجود دارند. از جمله تابلوی مشهور «رستاخیز» که در آن او از صورت خودش برای نشان دادن تصویر سنت بارتولومئو بر روی یک تکه پوست کندهشده استفاده میکند.
۵- کنار آمدن با میکل آنژ آنچنان ساده نبود
نگاه خلاقانه میکل آنژ و ذهنیت هنرمندانه و کمالجوی او باعث شده بود که میکل آنژ حتی در دوران زندگیاش نیز بسیار مورداحترام و تمجید باشد، اما این ویژگیهای وی در مواردی باعث دلخوری اطرافیانش نیز میشد. برخلاف هنرمندان خوشاخلاقی مانند رافائل، سروکار داشتن با میکل آنژ اصلاً آسان نبود. به همین خاطر در روزگاری که داشتن دستیار برای هنرمندان بزرگ امری مرسوم بود میکل آنژ دستیاران زیادی نداشت و خودش تقریباً تمامی کارهای مربوط به ساخت آثارش را بر عهده میگرفت. او همچنین فردی صریح بود و هنگامی شدن خلاقیتش زیر سؤال میرفت ابایی از مخالفت حتی با چهرههای مشهور و شناختهشده عصر خود نداشت.
۶- پشتکار و سختکوشی میکل آنژ مثالزدنی بود
این جمله از اوست: «بسیاری بر این باورند و خود نیز بر این باورم که من توسط خداوند برای این کار انتخاب شدهام. باوجود کهولت سن، نمیخواهم از کار دست بردارم، من به خاطر عشق به خداوند کار میکنم و همه امیدم متوجه اوست».
میکل آنژ عمری طولانی داشت و در سن ۸۸ سالگی درگذشت؛ اما باوجود پیری هیچوقت دست از کار نکشید و سالهای پایانی عمر خود را به معماری کلیسای سنت پیتر باسیلیا گذراند و هرگاه احساس خستگی میکرد دستورالعملهایی برای کارگران کلیسا میفرستاد. اگرچه این شغل بخش زیادی از وقت او را به خود اختصاص میداد، اما او همچنان مجسمهسازی را رها نکرده بود. در واقع او تا ۶ روز پیش از مرگش روی مجسمه «Rondanini Pietà» که اکنون در شهر میلان نگهداری میشود کار میکرد. با توجه به عمر طولانی و شهرت و اعتبار هنریاش، چندان عجیب نیست که میکل آنژ هنگام مرگ مرد ثروتمندی بود.
او در دوران عمرش برای ۹ پاپ کاتولیک مختلف کار کرده بود اگرچه پاپهای قدرتمند آن دوران که هم رهبری مذهبی و هم سیاسی و نظامی کشور یا ایالات را در دست داشتند، با رسیدن به قدرت معمولاً هنرمندانی که کار ساختوساز آثار کلیسایی را بر عهده داشتند تغییر میدادند.
البته کارکردن با این کارفرماهای مقدس همیشه هم جالب نبود! دراینبین رابطهاش با پاپ جولیوس دوم فراز و نشیب بیشتری داشت. یا مثلاً برای ساخت سردری از مرمر برای پاپ لئوی پنجم، ۳ سال زمان صرف کرد و سرانجام پاپ پروژه را نیمهکاره لغو کرد!
در این میان کار کردن با پاپ پاول سوم، برایش لذتبخشتر بود؛ در این زمان بود که نقاشی «قضاوت نهایی» را بر دیوار کلیسا به تصویر کشید.
7- میکل آنژ ثروتمند بود اما مثل ثروتمندان زندگی نکرد
او موقع مرگ ثروتی در حدود ۵۰.۰۰۰ فلورانسی از خود باقی گذاشته بود که معادل ۳۵ تا ۵۰ میلیون دلار امروزی است. با وجود این ثروت فراوان، میکل آنژ هرگز مانند یک مرد ثروتمند زندگی نمیکرد. برای مثال میگویند که او بهشدت از حمام کردن بیزار بوده و زندگی بسیار سادهای داشته است.
8- در نوجوانی میکل آنژ رقیبی حسود بینی او را شکست
در دوران نوجوانی، میکل آنژ را به خانه لورنزو د مدیچی که بعدها یکی از مشهورترین حامیان هنر اروپا شد، فرستادند تا به تحصیل هنر بپردازد. مهارت نقاشی او آنچنان بهسرعت پیشرفت کرد که حسادت بسیاری از همدورهایهایش را برانگیخت.
یکی از همین رقبای جوان به نام پیترو توریجانو، بهقدری از هنر استثنایی میکلآنژ (و احتمالاً زبان تندوتیزش) عصبانی بود که با مشتی محکم به دماغش، صورت میکل آنژ را برای همیشه از شکل انداخت.
8- استحکامات دفاعی شهر فلورانس طراحی میکل آنژ بود
در سال ۱۵۲۷، شهروندان شهر فلورانس، خانواده مدیچی را از حکومت خلع کردند و یک دولت دموکراتیک را جایگزین آن کردند. باوجوداین که میکل آنژ در استخدام پاپ کلمنت هفتم بود، از این اقدام مردم فلورانس حمایت کرد و برای طراحی استحکامات شهری به کار گرفته شد.
او برای این کار انرژی زیادی گذاشت و طرحهای بسیاری برای آن کشید. برای بهتر کردن کارش حتی به شهرهای اطراف سفر کرد و در مورد دیوارهای حفاظتی آنها نیز اطلاعاتی را جمعآوری کرد. طراحی او وقتی نیروهای پاپ برای تسخیر شهر به آن بازگشتند، کارایی خود را نشان داد و شهر فلورانس توانست به مدت ۱۰ ماه در برابر فشار آنها مقاومت کند. هرچند که در آگوست سال ۱۵۳۰ این دیوار بالاخره فروریخت.
کاری که میکل آنژ انجام داده بود از نظر پاپ وقت میتوانست یک خیانت محسوب شود و جزای چنین کاری اعدام است اما پاپ کلمنت هفتم به دلیل خدماتش به کلیسا او را مورد عفو قرارداد و حتی دوباره او را استخدام کرد.
میکل آنژ تا زمان مرگ پاپ، در سال ۱۵۳۴، در این کار باقی ماند و سپس شهر رُم را برای همیشه ترک کرد و هرگز به آن بازنگشت.
9- دو اثر معروف میکل آنژ مورد خرابکاری قرار گرفتند.
در سال ۱۹۷۲، زمینشناسی به نام لسزلو توث که از نظر ذهنی نامتعادل بود از نردههای محافظ کلیسای سنت پیتر به آنطرف پرید و با چکش، ضربههایی به مجسمه «مریم مقدس» وارد کرد. این ضربه باعث شکسته شدن بینی و پیشانی و بخشی از پلک مادر مقدس شد.
تیم بازسازی در حین تعمیر مجسمه دریافتند که تکههای بسیاری از سنگ مرمر مربوط به این مجسمه گم شده؛ از جمله قطعهای که یک توریست آمریکایی در هیاهوی به وجود آمده برداشته بود و البته بعداً آن را به واتیکان برگرداند.
بازسازی و ترمیم پیتا ۱۰ ماه به طول انجامید و پس از این اتفاق آن در پشت یک محافظ شیشهای قراردادند تا از دسترس خرابکاران در امان باشد.
اتفاقی مشابه نیز برای مجسمه داود در سال ۱۹۹۱ رخ داد و یک خرابکار دیگر با چکش بخشی از انگشت شست پای چپ مجسمه قطع کرد.
ارسال نظر