نقد فیلم؛
یادداشتی بر فیلم «قصر شیرین» /افسوس برای فیلمی که در نزدیکی یک شاهکار سینمایی متوقف میماند
قصر شیرین فیلمی به کارگردانی و تهیهکنندگی رضا میرکریمی و به نویسندگی محسن قرایی و محمد داودی ساخته سال ۱۳۹۷ است. این فیلم برای نخستین بار در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر اکران شد و با نامزدی در هشت رشته، برنده دو سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و بهترین موسیقی متن شد.اما درخشش اصلی فیلم در بیست و دومین جشنواره فیلم شانگهای رقم خورد که فیلم با حضور در بخش مسابقه اصلی،برنده ۳ جام طلایی بهترین فیلم،بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد از این فستیوال شد. نگاهی کردهایم به این فیلم.
هادی حقانی - سرویس فرهنگی مستقلآنلاین:
در سینمای سالهای اخیر ایران تماشاگر به معنای تحتالفظیاش «تماشاگر» است، روی صندلی سینما لم داده و پاپکورن و چیپسخوران همه چیز را میبیند و میشنود. «ایجاز» در سینمای ما در حال انقراض است. همه شخصیتها همه چیز قصه را میگویند تا مخاطب درست چیزفهم شود.
بهترین واژه برای توصیف فیلم «قصر شیرین» آخرین فیلم رضا میرکریمی «کنترلشده» است. ایجاز فیلم یک سر و گردن بالاتر از استاندارد این روزهای سینمای ایران قرار میگیرد. داستان به تدریج تعریف میشود، از پرگوییهای مرسوم خبری نیست. شخصیتها به تدریج با رفتارشان در قبال یکدیگر معرفی میشوند. لحن، دیالوگها، بار دراماتیک وقایع، میزانسنها، حرکات دوربین و موسیقی به شکل حسابشدهای به قاعده و سرجایشان هستند. تعادل میان تلخی و شیرینی، بدی و خوبی و شخصیت منفی و مثبت به دقت در سرتاسر فیلم جاری است. حتی یه شکل حیرتانگیزی بازی حامد بهداد در فیلم نیز «بهاندازه» است. بهداد نقش پدری را بازی میکند که پس از مرگ همسرش و پس از مدتها دوری از فرزندانش به ناچار با آنها راهی سفری کوتاه میشود و به درک تازهای از خود و عشق و خانواده میرسد.
میرکریمی باتجربه که همواره فیلمهایش از آرامش و تعادلی دقیق بهرهمند بوده اینبار در اوج پختگیاش سفر درونی مرد فیلم را در هیئت سفری جادهای به تصویر میکشد و از این چالش سربلند بیرون میآید. اما همین ویژگی «بهقاعدگی» که فیلم قصرشیرین را نجات داده باعث میشود فیلم در نزدیکی یک شاهکار سینمایی متوقف شود. فیلم «بازگشت» ساخته آندری زویاگینتسف نمونه خوبی در این باره است. فیلمی جادهای که رابطه پرتنش پدری با دو فرزندش را در خلال سفری جادهای نشان میدهد. جسارت فیلمساز در رها کردن تلخی و شیرینی و لحن مینیمال و موجز فیلم تماشاگر را غافلگیر و شگفتزده کرده، فیلم را به شاهکاری به یادماندنی تبدیل میکند. «قصر شیرین» میرکریمی نیز میتوانست فیلم بسیار بهتری باشد اگر در بعد داستان و شخصیتپردازی کمی کمتر کنترلشده و محافظهکارانه بود. صحنه درخشان قهر زن داستان و سوار شدن به مینیبوس بینراهی با بازی «ژیلا شاهی» از همین دست صحنههاست، واجد تلخی عریانی که کاملا در خدمت قصه است و فیلمساز این بار استثنائاً تلاش نمیکند آن را کنترل کند یا زهرش را بگیرد.
بازی بازیگران کودک فیلم برخلاف تمجیدهایی که از سوی داوران و منتقدان شد به فیلم لطمه زده است. کودکان فیلم بیش از اندازه عاقل و شیرینرفتارند. خصوصا دختربچه فیلم که شیرینزبانیهایش ما را به یاد فیلمهای قدیمیتر میرکریمی چون «یک حبه قند» میاندازد و سانتیمانتالیسم اغراق شدهاش با تلخی ناگزیر و هوشمندانه درونمایه فیلم در تعارض است. ملاحتی که میرکریمی تلاش کرده در بازی کودکان فیلم جاری کند از لایههای ظریف فیلمنامه بیرون میزند و درونمایه آن را تحتالشعاع قرار میدهد. شخصیتپردازی و بازی بازیگران خردسال فیلم «بازگشت» از این لحاظ کماکان مثالزدنی است، واجد کمی بدجنسی، بدبینی و تلخی.
«قصر شیرین» از فقدان جسارت فیلمساز در پرداختن به تلخی و خشونت لطمه خورده است. میرکریمی تلاش کرده پس از ساخت چند فیلم شیرین و خوشآب و رنگ این بار موضوعی تلخ و متاثرکننده را دستمایه فیلمش قرار دهد اما بنظر میرسد در میانه راه مرعوب شده و تلاشش به جای روایت قصهای جسورانه صرف کنترل آن شده است. در نتیجه «قصرشیرین» در حد و اندازه ملودرامی محافظهکارانه از تنهایی و عشق باقی میماند. ملایم و متعادل و بیلکنت اما معمولی و از یاد رفتنی و این فرصت درخشان برای فیلمی که میتوانست پس از سالها شاهکاری در سینمای ایران باشد افسوسبرانگیز است.
ارسال نظر