توافقنامه ایران و چین متوقف شده است
حقیقت پور میگوید: توافق ایران و چین به جای خوبی رسید و وزیر امور خارجه آمد و آن را امضا کرد اما به تغییر دولت برخورد. ما انتظار داشتیم دولت سیزدهم استمرار همان روند را تایید کند یا توقف آن را اعلام کند. مثلا تمام پروندهها را به شخص یا گروه دیگری منتقل کنند و کار مشخص شود اما کار متوقف شد ولی اقدامات آن منتقل نشد.
توافقنامه ایران و چین متوقف شده است
امیرحسین جعفری
سرویس سیاسی
فضای سیاست خارجی ایران پس از انقلاب همواره شاهد مناظره و تقابل دو گفتمان شرقگرایان و غربگرایان بوده است. پس از توافق هستهای در سال ۱۳۹۴ و لغو تحریمها، بسیاری از شرکتهای اروپایی برای سرمایهگذاری به ایران آمدند. اما این روی خوش دولت به اروپا مورد انتقاد شدید شرقگرایان قرار گرفت. با خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریمهای جدید، تمام شرکتهای اروپایی و غربی ناچار به ترک ایران شدند. در این بین و در دولت دوم روحانی بحث تدوین سند چشم انداز همکاری بلند مدت بین تهران و پکن مطرح شد تا اینکه در سال ۱۳۹۹ این قرارداد نهایی شد. مسئولیت اصلی این پروژه در ابتدا توسط علی لاریجانی و فراتر از وزارت امورخارجه پیگیری میشد اما در اواسط سال گذشته این مسئولیت به محمد مخبر واگذار شد.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم و عدم تمایل این دولت به همکاریهای اقتصادی با غرب و تمایل به شرق، وضعیت ایران در سازمان شانگهای از عضویت ناظر به عضویت اصلی تغییر یافت. اما همچنان برای بسیاری این سوال وجود دارد که در جهان پس از جنگ اوکراین و بازگشت به نظم زمان جنگ سرد آیا برجام برای ایران مفید است یا شانگهای؟
برای تبیین و تحلیل این مساله با منصور حقیقتپور نماینده مجلس نهم و از چهرههای نزدیک به علی لاریجانی گفتگو کردیم که از حضورتان میگذرد:
یکی از انتقادات جدی به توافقنامه ایران و چین، زمان ۲۵ ساله آن بود. درباره ابعاد سرمایهگذاری و زمان طولانی آن توضیحاتی بفرمایید.
معمولا این نوع توافقنامههای راهبردی زمانبر است.
در یک مقطعی این توافقنامه تایید و امضا شد که دنیای غرب آماده نبود در ایران سرمایهگذاری کند و منابع داخلی کشور هم به دلیل تحریم و به دلیل اینکه ما نمیتوانیم نفت را صادر کنیم محدود بود. استفاده از ظرفیتهای چین چه اشکالی دارد؟ چینیها ده تریلیون دلار در آمریکا سهام دارند در کشورهای همسایه نیز سرمایهگذاری سنگینی کردهاند و امارات سالانه ۷۰ میلیارد دلار سالانه با آنها توافقنامه دارد. یک در زمان هم مقام معظم رهبری یک تصمیم بسیار بلند و جسورانه گرفت و پیشنهاد دادند و این کار انجام شد. البته در دولت یازدهم و دوازهم گرایش جدی در مورد کار کردن با شرق نمیدیدیم اما مقام معظم رهبری تدبیر کرد و تدبیر این بود که فردی بیرون از دولت را مسئول اجرای این توافق نامه بگذارد که دکتر لاریجانی مسئول شدند. ستاد این توافقنامه در ایران توسط ۱۵ کمیته شروع به نیازسنجی واحدهای مورد نیاز کردند. راه، زیرساخت، آی تی، بهداشت و ... توافقنامه هم اشاره جدی بر سرمایهگذاری دارد و صرفا وام نیست بلکه سرمایهای خارج از ایران میآورند و در ایران در صنعت و معدن و انرژی و تکنولوژی و درمان سرمایهگذاری میکنند، سود خود را نیز میبرند.
یکی از ابهامات طرح ۲۵ ساله نتیجه آن است؛ بالاخره مشخص نشد این طرح چه مسیری را طی کرد و الان در چه مرحلهای قرار دارد، در اینباره توضیحاتی بفرمایید.
این اتفاق به جای خوبی رسید و وزیر امور خارجه آمد و آن را امضا کرد اما به تغییر دولت برخورد.
ما توافق داشتیم دولت سیزدهم استمرار همان روند را تایید کند یا توقف آن را اعلام کند. مثلا تمام پروندهها را به شخص یا گروه دیگری منتقل کنند و کار مشخص شود اما کار متوقف شد ولی اقدامات آن منتقل نشد. در حالیکه سالانه ۱/۵ میلیون گردشگر قرار بود از چین به ایران بیاید و صنعت گردشگری ما زنده میشد یا در صنعت خودرو قرار بود سرمایهگذاری کنند. پس از متوقف شدن کار نیز هیچ درخواست و مطالبهای بیان نشد. ما الان نمیدانیم پروندههایمان را به چه کسی بدهیم؟ چرا جمهوری اسلامی را سبک میکنید؟ ما مذاکره کردهایم الان نه طرف ایرانی میداند چه کار بکند نه طرف چینی!
هیچکس نیز در دولت سیزدهم تا الان اعلام نکرده مسئول اجرای موافقتنامه ایران و چین است. ما توافقنامه ایران و روسیه و تاجیکستان و قزاقستان هم میتوانیم داشته باشیم آیا قرار است این کشورها نیز به سرنوشت قرارداد ایران و چین دچار شوند؟الان بگویند یک سال از توافقنامه گذشته است چند برنامه اجرایی شده است؟ طرف چینی در تهاتر، سرمایهگذاری و ... میتواند با ایران کار کند اما این کارها باعث میشود چینیها به این نتیجه برسند که در ایران ارادهای برای کار با آنها وجود ندارد و پس از آن با ترکیه و عربستان و کشورهای دیگر قرارداد میبندد.
چین کشور بزرگ با سرمایههای بزرگ است و معطل بیارادگی و تنبلی ما که نمیماند آن وقت ما عناصر فرصت سوز میشویم.
اگر توافقنامه اجرایی میشد تضمین میلیونها شغل در چند سال آینده را میتوانستیم بدهیم. الان دولت بگوید مسئول این توافقنامه کیست؟
مسئول اجرای پروژه ۲۵ ساله همکاری ایران و چین کیست؟ در اجرا همه میگویند به ما ربطی ندارد بالاخره یک نفر باید مسئولیت برعهده بگیرد و به مردم گزارش دهد. از ۴۵۰ میلیارد دلار چند ریال در ایران سرمایهگذاری شده است؟
مطالبه ما از دولت این است اگر تشخیص میدهند دکتر لاریجانی مسئول این کار نباشد مسئلهای نیست اما مشخص کنند چه کسی آن را برعهده دارد؟ ما دنبال جوابیم و از دولت سیزدهم میخواهیم مشخص کند.
بنظر شما با وجود انسداد فعلی در برجام آیا ممکن است دولت دوباره براساس نگاه به شرق، خصوصا این توافقنامه را اجرایی کند؟
اگر برجام موفق نشود باید از این راه خود را اداره کنند. چین که آماده است همه جوره کار کند ما تحریم داخلی هستیم. با شرق کار کردن ساز و کار دارد، ما فرصتهای خوبی برای کار کردن با چین و روسیه داریم اما لازمه آن این است که آدمهای قوی در کابینه مسئولیت کار را برعهده بگیرند و به مردم گزارش دهند. سه هزار میلیارد دلار چینیها فقط برای کمربند یک جاده کنار گذاشتهاند؛ هزار میلیارد دلار آن را خرج کردهاند چرا یک ریال آن را در ایران خرج نکردند؟ چون مسئولین ما آدمهای خستهای هستند و بیانگیزه شدهاند. اگر خستهاید کار را به کسانی بدهید که جلو ببرند. ما مطالبه جدی از دولت داریم حالا که غربیها همکاری نمیکنند چرا با شرق جلو نمیروید؟ اتفاقا هر چقدر با چین جلو برویم غرب تحریک میشود برجام را حل کند، امتیاز میدهد که با چین کار نکنیم. وقتی کار کردن با چین باعث فشار به غرب است باید این کار را مضاعف کنیم. در هر وزارتخانه باید یک معاون برای توسعه همکاری با شرق باشد اما متاسفانه اراده در داخل ضعیف است.
پیشنهاد شما این است که باید تیم دکتر لاریجانی دوباره بر سر این طرح بازگردد؟
خیر من نمیگویم تیم آقای لاریجانی سر کار بیایند، آقایان خودشان تیم بگذارند. بگویند آقای فلان با ستادشان این پروژه را جلو ببرند. تیم آقای لاریجانی را که قبول ندارند اما خودشان این کار را بکنند. یکی از اعضای کابینه این کار را برعهده بگیرد روزی ۵ ساعت هم روی آن کار کند.
نکته آخر
موضوع دیگری که من تمایل دارم دولت مشخص کند این است که بالاخره جمهوری اسلامی ایران طرحهای اقتصادی موفق و ناموفق زیادی را اجرا کرده است از جمله طرح شهید رجایی که اجرا شد و باعث محرومیتزدایی از روستاها بود، طرحهای کوپنی و بعد هم ارز ترجیحی و در آخر نفهمیدیم بعضی از این طرحها حاصل تحولات فکری چه کسی است؟ هر طرحی یک امضا میخواهد، طرحهای اقتصادی هر کشور را یک مسئول امضا میکند طرح دلار ۴۲۰۰ متعلق به چه کسانی بوده است؟ اگر ظلم کردهاند که محاکمهشان کنید. الان نیز طرح جراحی اقتصادی را علیرغم تمامی مشکلات مردم تمکین کردند، من خواهشم از دولت این است که زیر این طرح یک امضا بیندازد تا سال آینده بخواهیم آن را نقد کنیم مشخص باشد چه کسی آن را مطرح کرده است.
ارسال نظر