سبا بابایی؛ مادر شهید، معلم، کنشگر صلح و مترجم ادبیات کودک و نوجوان

خانم یامامورا در خانواده‌ای بودایی در ژاپن متولد شد و در ۲۰ سالگی با جوانی مسلمان و ایرانی آشنا شد و تحت تاثیر اخلاق این جوان به دین اسلام مشرف شد و با الهام از قرآن کریم، نام «سبا» را برای خود برگزید.

سبا بابایی؛ مادر شهید، معلم، کنشگر صلح و مترجم ادبیات کودک و نوجوان

مریم بهادری؛ دبیر کمیسیون علمی، فرهنگی و آموزش

جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان

متاسفانه همانطور که در خبرها خوانده‌اید، روز جمعه ۱۰ تیرماه خانم سبا بابایی (با اسم ژاپنی کونیکو یامامورا) که خیلی‌ها او را با  عنوانِ مادر شهید محمد بابایی یا تنها مادر شهید ژاپنی می‌شناختند، به دلیل مشکلات تنفسی در بیمارستان خاتم الانبیا درگذشت.

خانم یامامورا در خانواده‌ای بودایی در ژاپن متولد شد و در ۲۰ سالگی با جوانی مسلمان و ایرانی آشنا شد و تحت تاثیر اخلاق این جوان به دین اسلام مشرف شد و با الهام از قرآن کریم، نام «سبا» را برای خود برگزید. ایشان پس از ازدواج به ایران مهاجرت کردند و صاحب سه فرزند شدند که آخرین فرزندشان به نام محمد بابایی در بیست و دوم فروردین ماه ۱۳۶۲ بر اثر اصابت ترکش توسط نیرو‌های عراقی در منطقه فکه به شهادت رسید.

در همین چند روز اخیر و به واسطه درگذشت خانم‌بابایی، شرح زندگی‌‌شان را در حد کوتاه و به اندازه چندخط در فضای مجازی و سایت‌های خبری کم و بیش خوانده‌ایم و آنطور که در خبرها آمده است البته شرح حال ایشان از کودکی تا تقریبا پایان حیات پرثمرشان در یک‌ کتاب در سال ۱۳۹۹ با عنوان «مهاجر سرزمین آفتاب» توسط حمید حسام و با همکاری مسعود امیرخانی گردآوری و تنظیم شده و از سوی انتشارات «سوره مهر» هم اکنون در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد که امید است مطالعه شود و در دسترس علاقمندان قرار گیرد.

با این حال در تهیه گزارش‌ها و اطلاع‌رسانی‌ها جای برخی سطور برجسته زندگی ایشان خالی است که برخی خبرگزاری‌ها سعی کرده‌اند تا حدی به کنشگری ایشان در مقوله صلح و نقش موثر ایشان در موزه صلح ایران بپردازند‌ که تنها گوشه‌ای از فعالیت‌های ایشان پس از شهادت فرزند برومندشان است.

به طور مثال خبرگزاری‌های کمی به نقش معلمی و استادی ایشان در مدارس و دانشگاه‌ها اشاره داشتند. خانم‌بابایی در سال‌های ابتدایی راه‌اندازی رادیو ژاپنی، فعالانه در پایه‌گذاری این رسانه نقش‌آفرینی کردند و پس از آن تا پایان عمرشان به عنوان کارشناس با این رادیو همراه بودند.

ایشان سالها معلم‌ خط و نقاشی و استاد مترجمی زبان ژاپنی در دانشگاه‌ها بودند؛ همچنین سالهای سال، فعال مهم و موثر در خصوص اعزام جانبازان و مجروحان شیمیایی که نیاز به درمان داشتند، بودند و زحمت مترجمی گروه‌های اعزامی از جانبازان و مجروحان را به ژاپن نیز می‌کشیدند. خانم بابایی به این فعالیت‌ها حتی بسنده نکردند و همراه همسرشان، در شهر یزد حسینیه و مدرسه‌ای با نام‌ فرزندشان ساختند و بازارچه‌های خیریه با همکاری سازمان‌های مردم نهاد ژاپنی در ایران برگزار می‌کردند.

در تمام مواردی که تاکنون در خصوص فعالیت‌های زنده‌یاد خانم بابایی ذکر شد شخصیتِ بزرگ، شهیدپرور، صلح‌دوست، معلم و مثال‌زدنی ایشان هویداست اما شاید این‌ بخش از زندگی‌ ایشان‌ که برای سالهای سال مترجم‌ کتاب‌های‌ کودک‌ و نوجوان‌ از زبان ژاپنی به فارسی بوده‌اند و هرکدام از ما بچه‌های ایرانی، به تواتر چند نسل حداقل چند کتاب از ترجمه‌های ایشان را خوانده‌ایم، برگ زرین فرهنگی کارنامه وزین این بانو باشد و توجه برجسته‌ی ایشان را به مقوله فرهنگ و ادبیات کودک و نوجوان در کنار دیگر فعالیت‌هایشان به ما نشان بدهد ...

از آثار ایشان می‌توان به ترجمه داستان‌های پینوکیو، ایکیوسان، هاچ زنبور عسل، دختری که از ماه آمد و ... از زبان ژاپنی به زبان فارسی اشاره کرد.

روحشان شاد که از فرزندپروری تا دانش‌آموز و دانشجوپروری برای این کشور و ملت از جان مایه گذاشتند و چند نسل از راه فرهنگی که ایشان ساختند بهره‌ بردند.

روحشان شاد و با موالیان و شهدا محشور باد.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها