مصطفی ایزدی فعال سیاسی از سرانجام طرح صیانت می‌گوید:

مگر ترامپ زورش به توئیتر رسید؟

مصطفی ایزدی می‌گوید: مگر ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا زورش به توئیتر رسید که مرکز آن هم در کشور خودش بود؟ اگر اولیای امور می‌خواهند از اخلاق مردم و معنویت جامعه صیانت کنند، باید به تولید محتوا برای این ابزارهای ارتباطی توجه کنند.

مگر ترامپ زورش به توئیتر رسید؟

سرویس سیاسی 

 

طرح صیانت اگرچه پس از فراز و نشیب بسیار از دستور کار مجلس خارج شد اما هنوز در دستور مجریان است و ظاهرا بصورت غیرعلنی اجرا می‌شود.

ما مسئله این است که به واقع چرا اصولگرایان بدنبال چنین طرحی هستند؟ آیا جبهه پایداری از درون جامعه و اعتراضات آن نسبت به محدودیت‌ها باخبر نیست؟

به جهت بررسی ابعاد مختلف طرح صیانت گفتگو کردیم با مصطفی ایزدی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی و نویسنده که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

 

اصلا چرا صیانت؟ به نظر شما کدام دلیل باعث ارائه، پیگیری و تصویب این طرح شد؟

هنوز که طرح صیانت از کاربران اینترنت تصویب نشده است، اما شک نباید کرد که یک روزی با کم و زیادش تصویب شود. این طرح به دلیل پائین و بالا رفتن آبروی نمایندگان مجلس یا مقامات دیگر از طریق فضای مجازی، وارد دستور مجلس می‌شود یا از آن خارج می‌شود. مثل « سیلی زدنِ» آقای عنابستانی به گوش یک سرباز در حین خدمت یا « سیسمونیِ» نوه آقای قالیباف یا « ناهارخوردیِ؟» آقای رئیسی! شاید هم دوباره و چندباره با دو فوریت و سه فوریت، کار را یکسره کنند.

در هرصورت چندسالی است که فضای مجازی که بر دوش اینترنت سوار است و به همه جای جهان رخنه کرده و هر روز جدیدتر از روز آپدیت پیش می‌شود ، بدجوری عده‌ای از مقامات و صاحبان قدرت را در کشور ما و شاید بعضی دولت‌ها را در دیگر کشورها عصبانی و ناراحت کرده و آن‌ها را به فکر انداخته که یک جوری افسار این مزاحم چموش را بکشند و در اختیار خود بگیرند.

راستش تکنولوژی یا به قول ما فناوری، همیشه برای خیلی‌ها دردسرساز بوده است.

در کشور اسلامی ما بیشتر از جاهای دیگر، مذهب را هم برای کمک مبارزه با ضایعات احتمالی این پدیده نو و رو به پیشرفت، وارد میدان کرده‌اند.

از قدیم الایام هم همینگونه بوده است. در گذشته‌های نه چندان دور که دولت و حکومت در ایران به تکنولوژی گیر نمی‌داد، علمای طراز اول پای مخالفت با آن می‌ایستادند و مومنین و مومنات را از نزدیک شدن به آن منع می‌کردند و با انگ تحریم روی آن رنگ می‌پاشیدند.

پس از انقلاب که علما بر صدر نشستند و عنان حرام و حلال هر چیز از جمله تکنولوژی‌های جدید یا همان فناوری‌های نو در اختیارشان قرار گرفت، سختگیری و حرمت را با وضع قانون، عملیاتی کرده و لذا بیشتر از گذشته این نوع بایدها و نبایدها پاپیچ مردم می‌شود. برق که آمد با مخالفت رو به رو شد، ماشین که آمد با مخالفت رو به رو شد. بلندگو که آمد با مخالفت مواجه شد. رادیو که آمد همینطور، سینما که آمد همینطور، تلویزیون که آمد مخالفت شدیدتر شد، ویدئو که آمد خیلی بیشتر. سر و کله دیش‌های ماهواره‌ها که نمایان شد، مخالفت چنان بالا گرفت که حاکمیت حاضر شد صد ها هزار میلیارد هزینه صرف کند و هواداران زیادی از حکومت خود را از دست بدهد، شاید بتواند مردم را از داشتن دیش‌ها و دیدن تلویزیون‌های خارجی باز دارد، اما نشد که نشد! چرا؟ چون مردم می‌خواهند.

قریب به اتفاق مردم می‌فهمند که چگونه از تکنولوژی استفاده کنند تا به زندگی‌شان لطمه وارد نشود. همه این مخالفت‌ها از صد سال پیش تا حالا به این دلیل است که حاکمان سیاسی و متولیان ... مردم را صغیر می‌پندارند و خود را وظیفه‌مند می‌دانند که دست صغیران را بگیرند و راه را نشانشان بدهند. علت بی‌اعتنایی مردم و پا نگرفتن تمامی آن مخالفت‌ها از آمدن برق و وسائل برقی بگیر تا ماهواره، همه به دلیل این است که مردم می‌خواهند به اولیای امور و رجال بلند پایه بگویند ما صغیر نیستیم و می‌فهمیم چگونه از دین و اخلاق و کیان خانواده و شئونات ارزشی خود دفاع کنیم. کج‌تابی مردم همیشه در برابر کج‌فهمی مدعیان صاحب منصب بروز پیدا می‌کند.

اما امروزه اینترنت و فضای مجازی موضوعش فرق می‌کند. فضای مجازی پرده‌ها را کنار می‌زند و درهای بسته را باز می‌کند. اینترنت دیگر بلندگو نیست که یک عالم دینی اجازه ندهد در مجلس سخنرانی‌اش از آن استفاده شود با این استدلال که اگر خدا می‌خواست خودش صدای ما را بلندتر می‌کرد! و اختراع بلندگو دخالت کفاّر در کار خداست. اینترنت دیگر ویدئو نیست که مقامات فکر کنند که این قوطی شیطانی فقط می‌تواند نوار فیلم‌های مبتذل را نشان دهد! اینترنت و فضای مجازی دیگر ماهواره نیست که صرفا با دیش یک متر مربعی بتوان از آن استفاده کرد! اینترنت و محموله‌های رنگارنگ و فراوان آن از ایمیل گرفته تا انواع و اقسام اپلیکیشن‌ها و ابزارهای ارتباطی، امروزه در جیب هر که بخواهد، هست و فرد یا قانونی نمی‌تواند مردم را از داشتن آن محروم کند. اگر کسی مثل آن بازپرس معزول، دستور فیلتر کردن مثلا تلگرام را صادر کرد، بلافاصله مردم به فیلترشکن رو می‌آورند و دوباره استفاده می‌کنند. چرا این بدیهیات مورد توجه تصمیم‌گیران قرار نمی‌گیرد؟ به این بهانه که باید فضای مجازی را مدیریت کرد. من به نمایندگان مجلس عرض می‌کنم به هر شیوه‌ای متوسل شوید که بر فضای مجازی مدیریت کنید، شکست می‌خورید و نتیجه‌اش این می‌شود که مردم قانون‌گریز می‌شوند. اتفاقی که بر سر قانون عدم استفاده از تجهیزات ماهواره و نیز حکم قضائی بازپرس معزول مبنی بر فیلتر کردن تلگرام افتاد. مگر ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا زورش به توئیتر رسید که مرکز آن هم در کشور خودش بود؟ اگر اولیای امور می‌خواهند از اخلاق مردم و معنویت جامعه صیانت کنند، باید به تولید محتوا برای این ابزارهای ارتباطی توجه کنند، اما نه مثل برنامه‌های صدا و سیما که جز زدگی و رویگردانی، برای جوانان فایده دیگری ندارد. کم کردن سرعت اینترنت و فیلتر کردن فضای مجازی، هزاران میلیارد تومان و شاید بیشتر از آن، ارز خارجی از بیت المال مسلمین را هدر می‌دهد، این پول را در راهی بهتر از این آزارها هزینه کنید تا نتیجه بگیرید. اما اگر تصمیم‌گیران نگران آبروی خود هستند که گاهی بر اثر یک اشتباه، طبل رسوایی‌شان در فضای مجازی به صدا در می‌آید و برای جلوگیری از در آمدن این صدا می‌خواهند محدودیت ایجاد کنند، بهتر است رفتار خود را تغییر دهند و سعی کنند اشتباه نکنند و اگر احیانا یا سهوا اشتباهی را مرتکب شدند، خودشان پیش از آن که در فضای مجازی صدایش در آید، آن را اصلاح و عذرخواهی کنند. اگر مردم از آن‌ها صداقت و شجاعت عذرخواهی دیدند، قطعا به فضای مجازی متوسل نمی‌شوند که اشتباهات آنان رادر بوق کنند.

آیا بنظر شما جامعه با وجود این طرح‌ها دچار لجبازی می‌شود؟

جامعه هیچ وقت با کسی لجبازی نمی‌کند. امکان دارد افرادی یا جمعی از مردم با دولت یا حکومتی یا تشکلی لجبازی کند، اما کل جامعه با کسی لجبازی ندارد. جامعه خواسته‌هایی دارد که باید به آن توجه شود. اگر توجه نشود، راه خودش را می‌رود. اگر دستگاه‌های حکومتی مانع راه جامعه و حرکت جامعه به سمت و سوی خواسته‌اش بشوند، مردم یا راهشان را عوض می‌کنند و از طریقی دیگر به طرف خواسته‌هایشان می‌روند و یا به اصطلاح گارد می‌گیرد. گاهی اوقات گارد گرفتن، مقاومت منفی است. در مورد همین طرح صیانت اگر تصویب شود و مانع استفاده آزاد از اینترنت و فضای مجازی شود، قطعا جامعه لجبازی نمی‌کند، بلکه به فیلترشکن روی می‌آورد. اگر بر اساس این طرح سرعت اینترنت کم شد، مردم چون کاری نمی‌توانند بکنند، یا حوصله به خرج می‌دهند و یا اعتراض می‌کنند. بستگی به شرایط دارد. برای درگیر شدن با کسانی که از شرایط عمومی دنیا و مردم ایران، جمع‌بندی درستی ندارند و فکر می‌کنند کار فضای مجازی، فقط افشای اشتباهات و عملکرد غلط مقامات یا ترویج ابتذال و فساد است، کسی به خیابان نمی‌آید که اعتراض خود را با فریاد و شرکت در تظاهرات به نمایش بگذارد.

جوانان با توجه به تسلطشان بر علوم مربوط به اینترنت و آی تی به آسانی طرحی نو در مقابل سختگیری‌های قانونی مقامات، در می‌اندازند و کارهای روزمره خود را که کسب و کار حلال و مورد نیاز جامعه است پیش می‌برند. پس باید که مجلسیان به این واقعیت برسند و از تصویب قانون بی‌فایده و مضّر بگذرند و گر نه این پندار پیش می‌آید که این طراحان طرح صیانت هستند که دارند با جامعه لجبازی می‌کنند. 

چقدر احتمال می‌دهید طرح صیانت اجرائی شود؟

تجربه نشان داده است که این گونه طرح‌ها و برنامه‌ها در میان مدت و دراز مدت، از دستور کار مردم خارج می‌شوند.

قطعا وقتی طرح صیانت تصویب شود، یک سری تمهیداتی اندیشیده می‌شود و برای ماندگاری و فراگیری آن، دستور العمل‌هایی برای ارگان‌ها و گروه‌های همفکر مجلس شورای اسلامی ارائه می‌شود. وقتی قانون منع استفاده از تجهیزات ماهواره تصویب شد، به صدا و سیما و وزارت ارشاد و دیگر مراکز فرهنگی تبلیغی، تکالیف و وظایفی را تعیین کردند تا مردم به جای استفاده از ماهواره به برنامه‌ها و فیلم‌های تولیدی داخلی روی بیاورند، اما چون این ارگان‌ها و نهادها نتوانستند محصولاتی ارائه کنند که بتواند جایگزین برنامه‌های تلویزیون‌های فارسی زبان خارجی بشود و با آن‌ها رقابت کند، ماهواره از رونق نیفتاد و بر عکس، تعداد مخاطبان صدا و سیما به شدت افت کرد، چرا که به قول مهندس ضرغامی رئیس اسبق صدا و سیما بیش از ۶۵ در صد مردم برنامه های ماهواره را می‌بینند.

البته در قانون مذکور، تکالیفی هم برای نیروی انتظامی تعیین شده بود که می‌بایست هر جا دیش ماهواره می‌دید، آن را جمع آوری کند. این وظیفه در زمان اجرایی شدن خیلی سرو صدا کرد. نیروهای کادر و وظیفه ناجا مرتبا بر بام ساختمان‌های بلند و کوتاه به برداشتن دیش‌ها مشغول بودند. آن قدر این اقدام طولانی شد و توی ذوق همه می‌خورد و گلایه‌های مردم را در پی داشت که یواش یواش از روی بام رفتن پلیس کاسته شد و به مخالفت با مردم پایان داده شد تا رسید به امروز که تقریبا در تمامی منازل و ادارات و دفتر شرکت‌ها و حتی در آلونک‌های حاشیه شهرها، ریسیور استفاده از ماهواره و تلویزیون‌های برون مرزی متعلق به منتقدان و مخالفان و دشمنان نظام اسلامی وجود دارد و کسی یا نیرویی نیز قادر به جمع‌آوری آن‌ها و منع مردم از استفاده آن‌ها عملا وجود ندارد. در واقع آن طرح کلا شکست خورد. از اول هم معلوم بود که این گونه طرح‌ها بعد از هزینه‌های فراوان مادی و لطمات زیاد حکومتی، شکست می‌خورد. تجربه دیگر فیلتر کردن تلگرام بود که وقتی اعلام شد، خیلی از هواداران نظام، طرح‌های جایگزین دادند و و ابزارهایی چون سروش و هاتف و انواع و اقسام اپلیکیشن با نام‌های گوناگون را طراحی و فعال کردند و مردم را به استفاده از آن‌ها تشویق کردند. خیلی‌ها هم تلگرام را ترک کردند و وارد ابزارهای ایرانی شدند. اما پس ناتوانی این گونه ابزارها، تلگرام آهسته آهسته رونق گذشته خود را باز یافت و دوباره استفاده از آن همه‌گیر شد، تا به امروز رسیدیم. اتفاقی که در نهایت افتاد و هنوز هم جریان دارد، استفاده همگان از فیلترشکن است که سود بسیار بسیار زیادی به جیب شرکت‌های تولیدکننده فیلترشکن، سرازیر می‌شود. همان وقت‌ها یکی از این شرکت‌ها اعلام کرد که بیشترین درآمد ما از ایران است. هنوز هم معلوم نیست چرا دستگاه قضائی آن حکم بی فایده و شکست خورده را لغو نمی‌کند تا لااقل برای مردم هزینه نداشته باشد؟! 

با توجه به این سابقه‌ها و تجربه‌های گذشته پیش بینی می‌شود که این طرح هم پس از مدت کوتاهی شکست بخورد و مردم به مرور فراموش کنند که چنین قانونی هم هست زیرا خیلی از جوانان و به خصوص زنان خانه دار و افراد بدون شغل رسمی، از این طریق هزینه‌های زندگی‌شان را در می‌آورند و این‌ها با هر قیمتی که شده از مبارزه با طرح صیانت دست بر نمی‌دارند. البته خبرهایی هم شنیده می‌شود که قرار است در سطح بین الملل یک ماهواره بسیار قوی مورد استفاده قرار گیرد که همه قاره‌ها را تحت پوشش خود داشته باشد (استارلینک) و هیچ کشوری هم قادر به کم و زیاد کردن سرعت آن و یا پارازیته کردن آن نیست. 

 آیا احتمال می‌دهید که دولت با طرح صیانت مخالف باشد یا آن را مسکوت بگذارد؟

از آنجا که تمام ارکان دولت در تمام نقاط کشور از اینترنت استفاده می‌کند و کم شدن سرعت آن، خدمات‌رسانی دولت را با مشکل رو به رو می‌کند و از طرفی دولت باید پاسخگوی بیکارانی باشد که بر اثر اجرای طرح صیانت، شغل خود را از دست می‌دهند، بهترین کار این است که دولت با تمام قوا از تصویب آن جلوگیری کند. قوه قضائیه هم همینطور، کم شدن سرعت اینترنت، به مردمی که کارشان را با این قوه از طریق فضای مجازی پیش می‌برند ضرر می‌رساند. لذا به نظرم عقلای دولت و قوه قضائیه با آن مخالفت خواهند کرد. اما اگر این طرح در مجلس تصویب شد و شورای نگهبان هم آن را تائید کرد، دولت و سایر قوا موظف به اجرای آن هستند و نمی‌توانند آن را مسکوت بگذارند. والسلام

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها