محبعلی کارشناس بینالملل در گفتگو با مستقل:
باید سیاست خارجی مناسب و متوازن با همهی کشورها داشته باشیم
محبعلی میگوید: کشور ما نیازمند توسعه اقتصادی است، برای این کار باید یک سیاست خارجی مناسب و متوازن با همهی کشور ها برقرار کنیم. در این چارچوب، چین هم یک کشور مهم است و آیندهای که در انتظار چین و ایران و مناسبات این دو با غرب است باید طوری تنظیم شود که بتوانیم بهترین استفاده را از روابط با شرق و غرب داشته باشیم.
باید سیاست خارجی مناسب و متوازن با همهی کشورها داشته باشیم
امیرحسین جعفری
با اعلام حسین امیرعبداللهیان اجرای قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین از چند روز پیش آغاز شد. قرارداد و یا آنگونه که دولت قبل اعلام میکرد «سند همکاری با چین» تفاهمی است که هیچ بندی از جزئیات آن منتشر نشده است و افکار عمومی به همین دلیل به آن بدبین است. بسیاری معتقدند پذیرفتن چنین توافقاتی زیر پا گذاشتن منافع ملی است و برخی دیگر با این سند موافقند و معتقدند این، تنها راه خنثیسازی تحریمها است.
برای بررسی بیشتر این موضوع با قاسم محبعلی از مدیران سابق وزارت امور خارجه گفتگو کردیم:
قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین تاکنون به تصویب مجلس نرسیده است اما در معرض اجراست؛ بنظر شما دستگاه سیاست خارجی در حال یک کار غیرقانونی است؟
اساسا این یک قرارداد نیست بلکه یک تفاهمنامه است و یادداشت تفاهم هم نیازمند تصویب در هیئت دولت و مجلس نیست.
یادداشت تفاهم جنبه الزام و تعهد برای دو کشور ندارد وقتی الزامآور میشود که بندهای مورد تفاهم با طرف مقابل به قرارداد تبدیل شود. اگر این اتفاق افتاد در صورت دولتی بودن نیازمند تصویب مجلس و اگر شرکتی بود قواعد آن در قانون تجارت خارجی بررسی میشود. لذا این مسئله چون یک یادداشت تفاهم است نیازی به تصویب مجلس نخواهد داشت.
ایران هنوز برخی چارچوبهای مالی جهانی را نپذیرفته است از جمله FATF که پذیرفتن آن دارای چالشهای خاص خود است. بنظر شما نپذیرفتن FATF ایران را در تبادل تجاری با چین دچار مشکل میکند؟
طبیعی است اگر قرار است موقع اجرا بندهایی که در سرمایهگذاری، همکاریهای دیگر و.. انجام شود، مسائلی مانند نقل و انتقال مالی نیز حل خواهد شد.
اما اگر این محدودیتها باقی بماند مثلا اگر این مسائل به حوزه بانکداری مربوط شود (نه حوزه اجرای تفاهم) طبیعتا ایران به صورت عادی مقدور به اجرا نیست و اجرای قرارداد به مشکل برمیخورد. در حوزه سرمایهگذاری نیز به خاطر تحریمهای آمریکا به مشکل بر میخورد یا اگر برنامه خرید و فروش نفت باشد همینطور و یا انتقال دلار که باید از طریق بانکهای آمریکایی تایید شود و چون ایران جز تحریمهای اول آمریکا قرار دارد عملا چنین چیزی ممکن نیست. اگر ریسک سرمایهگذاری در ایران باقی بماند سرمایهگذاران جذب ایران نخواهند شد.
در صورتی که آمریکاییها برای عدم ارتباط با ایران به چین فشار بیاورند احتمال کنار کشیدن چین از این تفاهمنامه وجود دارد؟ یا در صورتیکه ما با آمریکا دارای یک روابط تجاری رو به رشد باشیم احتمال دارد ما طرف چینی را کنار بزنیم؟
سیاست خارجی هر کشوری بر چارچوب منافع ملی است. طبیعی است که آمریکا برای چین پراهمیتتر از ایران است و اگر سطح مبادلات ایران و آمریکا را در چین مقایسه کنید مشخص است که برای چین کدامیک اهمیت بیشتری دارد و نمیتوان به چین اعتراض کرد.
رابطه با چین برای منافع ملی ما اهمیت دارد اما هنگامی میتوانیم از این سیاست بهرهبرداری مناسب کنیم که سیاست خارجی ما با طرف مقابل همسو باشد. در شرایطی که ما در تحریم هستیم و با آمریکا و غرب روابط مناسبی نداریم طبیعتا قاعده بازی این است که طرف قدرتمند خواستههای خود را اعمال میکند.
این یک واقعیت و تجربه در جهان سوم است که کشورهایی که مناسبات با کشورهای بلوک شرق از جمله چین و روسیه داشتهاند توسعه پیدا نکردهاند، مثل کره شمالی و کشورهایی در خاورمیانه که متحد شرق بودهاند مثل سوریه و عراق یا در آمریکای جنوبی مثل نیکاراگوئه و ونزوئلا و.. همه درگیر فقر هستند. لذا طبیعی است اگر این ارتباط بین ایران و غرب شکل بگیرد به توسعه کمک میکند و این امکان به وجود میآید که تکنولوژیای را انتخاب کنیم که کیفیت بهتری نسبت به کالاهای شرقی دارد، طبیعی است به دلیل تضاد اقتصادی شاید چینیها تمایل نداشته باشند ایران با غرب ارتباط مناسبی داشته باشد.
اساسا چین چه نتایج مثبت اقتصادی و سیاسی برای ما خواهد داشت؟ چرا اینقدر به بلوک شرق بها داده میشود؟
چین یک قدرت بزرگ است و بزرگترین تولید کننده کالا در دنیاست و دارای یک توان سرمایهگذاری بسیار بالاست. بیش از سه هزار میلیارد دلار توان ذخیره ارزی دارد و طبیعتا قدرت سرمایهگذاری خارجی بسیار بالایی را در اختیار دارد. چینیها از لحاظ کیفیت شرکتها این امکان را دارند که سرمایهگذاری مثبتی در ایران داشته باشند.
جزییات این یادداشت تفاهم هنوز در ابهام است؛ بنظر شما ایران و چین بر سر چه مواردی توافق کردهاند؟
چون متن یادداشت تفاهم منتشر نشده است دقیقا نمیتوان راجع به آن قضاوت کرد که در چارچوب منافع ملی ما هست یا نیست! لذا باید هرگونه اظهار نظر درباره این مسئله را با متن انجام داد.
البته این هم یک سوال است که چرا چینیها و مسئولین ما تمایلی به انتشار متن این یادداشت تفاهم ندارند. احتمالا میخواهند در مقابل رقبای چین و ایران طوری این یادداشت را نشان دهند که قرارداد تاثیرگذاری است تا بتوانند امتیاز بگیرند، بخصوص چینیها که هدف بزرگترشان توسعه روابط با کشورهای اروپایی و خصوصا کشورهای حاشیه خلیج است. علاقهمند هستند این یادداشت را در ابهام قرار دهند تا بتوانند نوعی امتیاز را از شرق و غرب کسب کنند.
نکته آخر
کشور ما نیازمند توسعه اقتصادی است، برای این کار باید یک سیاست خارجی مناسب و متوازن با همهی کشور ها برقرار کنیم. در این چارچوب، چین هم یک کشور مهم است و آیندهای که در انتظار چین و ایران و مناسبات این دو با غرب است باید طوری تنظیم شود که بتوانیم بهترین استفاده را از روابط با شرق و غرب داشته باشیم. اگر بتوانیم روابط متوازنی داشته باشیم حتی میتوانیم از رقابت میان چین و آمریکا استفادههای تجاری مدنظرمان را داشته باشیم.
ارسال نظر