گپ و گفتی با عبدالرضا داوری پیرامون چهره جنجالی سیاست:

احمدی‌نژاد معتقد است ۶ ماه دیگر فروپاشی رخ می‌دهد/می خواهد یلتسین باشد

داوری می‌گوید: احمدی نژاد در سال‌های اخیر و مشخصا سال ۱۳۹۶ (حداقل تا اسفند ماه سال گذشته که با وی در ارتباط بودم) یک تلقی و باوری دارد مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی به زودی فرو خواهد پاشید. بارها گفته است که تا ۶ ماه بعد این اتفاق خواهد افتاد.

احمدی‌نژاد معتقد است ۶ ماه دیگر فروپاشی رخ می‌دهد/می خواهد یلتسین باشد

سرویس سیاسی

احمدی‌نژاد ۸ سال پس از پایان ریاست جمهوری همچنان خبرساز است و خود را در کانون توجه رسانه‌ها قرار می‌دهد. جنجال‌های جدید مرد بیقرار سیاست مربوط بود به حضور او در اکسپوی دوبی و تصاویرش کنار زنان ایرانی بی‌حجاب، دیپورت او از دوبی و ماجرای سیلی سرداری که دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد اسیر داعش شده بود. 

اما همچون همیشه بخش غیرقابل توضیحی نیز وجود دارد. عبدالرضا داوری، مشاور رسانه‌ای سابق احمدی نژاد در توئیتی نوشت: «توئیت‌های دقیق و مستند آقای کوروش علیانی، نشان می‌دهد که محمود احمدی نژاد در پاویون (اسرائیل) حضور یافته و با مدیر آن گفت‌وگو کرده است.» عکسی از حضور احمدی نژاد در کنار یک دختر هم ضمیمه این توئیت است. کیانوش جهانپور سخنگوی سابق وزارت بهداشت این توئیت را منتشر کرد که «از انکار هولوکاست تا پاویون صهیونیست‌ها در اکسپو ۴، انگشت فاصله است.»

در سالروز تولد محمود احمدی‌نژاد با عبدالرضا داوری دکترای اقتصاد، چهره فعال رسانه‌ای و از یاران و مشاوران سابق احمدی‌نژاد گفتگو کردیم.

 

از او پرسیدیم؛ امروز سالروز تولد ۶۵ سالگی محمود احمدی‌نژاد است. می‌خواهیم در گفتگو با شما ارزیابی‌ای از فراز و فرود ایشان داشته باشیم: 

اگر شما مسیر حرکت و کنش‌های اجتماعی احمدی نژاد، حتی پیش از انقلاب و از زمانی تعاملات اجتماعی‌اش را شروع کرده بررسی کنید می‌بینید ایشان با محوریت یک مسئله بنیادی حرکت می‌کند و آن قدرت است. آقای احمدی‌نژاد سال ۵۴ وارد دانشگاه علم و صنعت شد در دوره‌ای که جنبش‌های دانشجویی اعم از جنبش‌های دانشجویان مسلمان و دانشجویان چپ در دانشگاه‌های اصلی کشور خیلی فعال بودند. در آن دوران دانشجویان بازداشت می‌شدند و درگیری داشتند با ساواک و گارد دانشگاه و دانشجویانی که آن دوران فعال بودند حتما سابقه بازداشت و محکومیت دارند یا حتی برخی حکم اعدام گرفتند.

احمدی‌نژاد از سال ۵۴ تا ۵۷ که در دانشگاه علم و صنعت بود نه تنها یکساعت سابقه بازداشت ندارد بلکه حتی یک سیلی هم نخورده یعنی در آن دوران ایشان کاملا در یک فضای سنتی مشغول برگزاری جلسات قرآن و دعا و اینطور فعالیت‌ها بود. شما هیچوقت اکت سیاسی از احمدی‌نژاد نمی‌بینید. شاید تنها فعالیت احمدی نژاد شرکت در نماز عید فطر در تپه‌های قیطریه تهران است. زمانی که خاطرات ایشان را ضبط می‌کردند ایشان قبل از انقلاب تنها فعالیت علنی‌اش حضور در نماز عید فطر قیطریه در شهریور ۵۷ بود و خانواده ایشان هم همینطور بودند. یعنی مطلقا یک خانواده‌ای نبودند که در مسائل سیاسی مشارکتی داشته باشند یا مخالفت علنی داشته باشند. 

 

آیا اتصالی به قدرت داشتند؟

بنظرم اعتقادی به مبارزه نداشتند. ایشان اصولا اهل درگیری نیستند. بشدت در مناسبات خودش و در خط مشی خودش محافظه‌کار است. تا آن حد قدرت برایش مسئله است که من باب مثال وقتی خاطراتش را برای ما تعریف می‌کرد؛ ایشان در دوران کودکی و نوجوانی وقتی در کوچه با هم سن و سال‌های خودش بازی می‌کرد و درگیر می‌شد، خودش مستقیما با کسی مواجه نمی‌شده، میرفته برادران بزرگترش را می‌آورده و با گروه همسالان خودش درگیر می‌کرده. همیشه در طول ۶۵ سال زندگی‌اش اتکا به قدرت برای ایشان یک مسئله‌ای بوده است. این اتفاق را باید روانشناسی کرد. این کنش‌ها را شما از سال ۵۷ به بعد هم بطور مشخص می‌بینید. 

آقای احمدی‌نژاد از طریق آقای ثمره هاشمی به شبکه‌ای در حزب جمهوری متصل می‌شود که آن شبکه در راسش مرحوم شهید باهنر بوده. آقای احمدی نژاد بنوعی فعالیت‌هایش را متصل می‌کند به جناح راست حزب جمهوری اسلامی.

از طریق همان شبکه که آقای ناطق نوری و آقای هاشمی در آن بودند آقای احمدی نژاد تا پیش از شهرداری تهران خودش را به آقای هاشمی نزدیک می‌کرد. حتی به مقام رهبری سعی می‌کرده خیلی خودش را نزدیک کند. 

در این مسیر رشد بوروکراتیک خودش را در جمهوری اسلامی شروع می‌کند. 

می‌آید بخشدار ماکو می‌شود به فرمانداری در شهرهای مختلف آذربایجان می‌رسد. بعدها معاونت امور استانداری تا بنیاد مستضعفان، با حمایت آقای محسن رفیقدوست می‌شود مدیرعامل شرکت آتی ساز و با آن شبکه جناح راست ایشان رشد بوروکراتیک خودش را ادامه می‌دهد. 

یک ویژگی که آقای احمدی نژاد از همان ابتدا داشته این بوده که در ایجاد تضاد و دوقطبی خیلی متبحر است. 

مثلا در موضوع اشغال سفارت آمریکا در اختلافاتی که بین جناح چپ و راست بود و یا در دوره‌ای که ایشان استاندار بود همیشه در مجموعه دوقطبی سازی خیلی متبحر عمل کرده است. می‌تواند تشخیص دهد کجا بایستد کجا به قدرت تکیه کند و به اعتقاد من در سال‌های اخیر در محاسبات دوقطبی‌اش دچار اشتباه شده است. البته منابع قدرت بحثی است که بعدا آن را توضیح می‌دهم.

بنظر من ایشان تا سال ۸۸ در ایجاد دوقطبی برای حذف رقبای خودش آدم متبحری بود. 

 آیا حقیقت دارد که ایشان با حمله به سفارت آمریکا مخالف بود؟

 

ایشان آن موقع برآوردش این بود که دولت بازرگان مورد تایید امام است و فکر می‌کرده امام از اشغال سفارت حمایت نخواهد کرد و فکر می‌کرده نهاد اصلی قدرت در جامعه که آن زمان بیت امام بوده مخالف این حرکت است، محاسبه‌اش این بوده و بر همین اساس می‌خواسته سمت قدرت بایستد. 

ایشان همیشه سمت جریان قویتر و سمت قدرت می‌ایستاده. ایشان تا یک دوره‌ای انقدر به آقای هاشمی نزدیک بوده که آقای هاشمی ایشان را استاندار می‌گذارد. ایشان را در سال ۷۵ کاندید می‌کنند به عنوان عضو هئیت موسس حزب کارگزاران و قرار بوده که آن بیانیه اعضای موسس کارگزاران را امضا کند، منتها آن مقطع برآورد ایشان آن بوده که جریان آقای ناطق بالا می‌آید و جریان کارگزاران افول می‌کند این است که بیانیه مذکور را امضا نمی‌کند.

می‌خواهم بگویم تا این حد مورد توجه بوده که حتی قرار بوده عضو هیئت موسس کارگزاران بشود. 

خط سیر تاریخی آقای احمدی‌نژاد را باید با قدرت بسنجیم نسبت ایشان با قدرت مهم است.

احمدی نژاد همیشه جایی می‌ایستد که فکر می‌کند آن‌بخش قویتر است و ابزارها و اهرم‌های قدرت را در اختیار دارد.

آیا درست که آقای احمد ناطق نوری گفته بود که آقای احمدی نژاد سال ۸۲ برای منصب شهرداری تهران ردصلاحیت می‌شود و شیخ اکبر ناطق وساطت تائید صلاحیت ایشان را می‌کند؟

بله بخاطر تخلفات استانداری اردبیل پرونده‌ای در سازمان بازرسی برایش تشکیل می‌شود و وزارت اطلاعات آقای یونسی استعلام ایشان را پاسخ نمی‌دهند و با وساطت شخص آقای علی اکبر ناطق نوری ایشان صلاحیت عمومی‌اش توسط وزارت اطلاعات احراز می‌شود. 

 در سال ۸۴ بعد از دو سال حضور در شهرداری تهران، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در مقابل می‌شود. آقای رفیقدوست می‌گوید قبل از انتخابات ۸۴ سفرای خارجی در تهران مهمان سفیر انگلیس بودند و بحث این بوده که چه کسی پیروز انتخابات خواهد شد؟ یکنفر از قالیباف و یکنفر از هاشمی نام می‌برد ولی سفیر انگلیس می‌گوید پدیده این دوره احمدی‌نژاد است.

 

ببینید امروز وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم فکت‌های دیگری هم هست که بنده یک بخشی را در کتاب خاطراتم هم می‌آورم. 

ظهور احمدی‌نژاد در ساختار جمهوری اسلامی بنظر من بیشتر یک توطئه بوده است. یک توطئه برای اینکه جمهوری اسلامی را در یک ماشین دوران گذار قرار بدهند و احمدی‌نژاد یک یلتسین بشود برای ایران. این طرح هم مال قبل از سال ۸۴ است، فکت‌های زیادی هم هست که من یک بخشی را در کتابم گفتم. 

 اگر در سال ۸۴ احمدی‌نژاد نمی‌آمد چطور می‌شد؟

من اعتقاد دارم احمدی‌نژاد قرار بوده یک نقش یلتسین‌گونه یعنی یک دوران گذار را برای جمهوری اسلامی اجرا بکند که جمهوری اسلامی در این دورانی که از حیث مدیران وارد دوران تغییر نسلی می‌شود با یک نوع براندازی نرم مواجه شود. من اعتقاد دارم احمدی‌نژاد عامل پروژه براندازی نرم محافل ... است. 

از سال ۸۲ که آمد به شهرداری تهران اینها این ظرفیت‌ها را در احمدی‌نژاد پیدا کردند که نظام را با یک چالش جدی مواجه بکند. 

بحث عبور از اصول قانون اساسی مثل اصل ولایت فقیه درواقع تغییر ماهوی که تصور می‌کردند برای دوره گذار ضروری است در برنامه‌شان بود.  کاری که به نوعی یلتسین رقم زد در دوران گذاری شوروی سابق. فکت هم زیاد است. بعضی‌اش را در توئیتر گفتم مثل جریان حمایت حسین د از احمدی‌نژاد اگر رصد بکنید می‌بینید که یک طراحی (خارجی) بوده. بعلاوه اینکه من یک فکتی دارم از یکی از مدیران سابق جمهوری اسلامی از گفتارهای شرکت‌های نفتی اروپایی که پیش بینی می‌کردند در سال ۸۴ فردی در ایران می‌آید که شرایط اقتصاد ایران را به شرایط نابسامانی می‌رساند و تحریم‌ها تشدید می‌شود. 

چرا مقامات ایرانی جلوی این اتفاق را نگرفتند 

 متاسفانه یکی از کارهایی که احمدی‌نژاد کرد انقدر اختلاف در سران نظام ایجاد کرد، اختلافاتی که بین مقام معظم رهبری و آقای هاشمی ایجاد شده بود بخش زیادیش به دلیل کنش‌های آقای احمدی‌نژاد بود که طیف‌های مختلف حوزه سیاسی کشور را به جان هم می‌انداخت شخصیت‌های مختلف نظام را. مقام معظم رهبری بعد از سال ۸۶ و ۸۷ متوجه بودند دارد چه اتفاقی میفتد ولی روند بسیار پرشتاب بود. از سال۹۰ دیگر ترمز او را کشیدند.

 ادعای آقای مطهری که گفتند سال ۸۷ رهبری هم موافق نبود احمدی نژاد کاندیدا بشود، درست بود؟

بله من این را تائید می‌کنم و تحلیلم همین است. یکی از اشتباهاتی که شاید آقای هاشمی در سال ۸۸  مرتکب شد این بود که حضور مهندس موسوی به نفع آقای احمدی نژاد شد، یعنی باعث شد که مجموعه نظام در تحلیل‌هایشان نگران شوند.

شاید اگر در یک شرایط آرامتری مثلا که امکان کاندیداتوری حسن روحانی یا قالیباف در سال ۸۸ اگر فراهم بود یعنی رقبایی که نوعی ساختار شکنی را در گفتارهایشان شما نمی‌دیدید (ماجرا به سمت وقایع ۸۸ نمی‌رفت.)

ولی جریان آقای موسوی که آمد پشت سرش، مشارکت اینها وارد شدند و در این گونه دوقطبی طبیعی بود که نظام خیلی روی خوشی به آن‌ها نشان ندهد. 

خود نظام از آن جهت هم نگران بود که بین جریان بد و بدتر اصلا از منظر امنیتی گرفتار شود. این سال ۸۸ بود و از منظر امنیتی عرض می‌کنم، شاید اگر این فضا ایجاد میشد که قالیباف روحانی و رئیسی بیایند، تیپ‌هایی از این جنس که ته دل نظام نلرزد (اگر چنین شخصیتی می‌آمد) و نگرانی از آلترناتیو احمدی‌نژاد ایجاد نمی‌شد، قطعا احمدی‌نژاد را نمی‌گذاشتند کاندیدا شود. نهی‌ای که رهبری در سال ۹۵ کردند می‌شد در سال ۸۷ اتفاق بیفتد و بگویند شما نیایید.

ولی بنظرم می‌رسد احمدی نژاد اجازه نداد این فضای رقابتی سالم شکل بگیرد و انقدر فضا را تند و تخریب کرد نگذاشت چنین رقابتی شکل بگیرد. او دنبال چنین دوقطبی در سال ۸۸ بود. 

من اعتقاد دارم در تله‌ای که احمدی نژاد در سال ۸۸ گذاشت موسوی هم سوخت، اصلا احمدی نژاد با توجه به سوابق اختلافات دهه ۶۰ خیلی خوشحال بود که رقیبش موسوی است.

او درواقع ظرفیتی ایجاد کرد که در حاشیه امن قرار بگیرد و خیلی از مسائل کمتر دیده شود.

 از سال ۸۸ به بعد احمدی نژاد شیطان بزرگش از آقای هاشمی شیفت می‌کند به سمت علی لاریجانی و خاندان لاریجانی.

اینجا چه اتفاقی افتاد؟

احمدی نژاد متخصص این کار است، آمد درواقع با همه دوقطبی ساخت با آقای هاشمی با آقای لاریجانی با سپاه با رهبری. 

در هر مرحله فکر می‌کند منابع قدرت کجاست برود دوقطبی ایجاد بکند تخصصش این است. متخصص دوقطبی سازی و برهم زدن فضاست. اصولا احمدی نژاد در فضای آنارشی و به هم ریخته و یک فضای غیرسیستماتیک می‌تواند ایفای نقش کند و برنامه‌اش را پیش ببرد، در فضای منظم بوروکراتیکی که نظم و انضباط حاکم است او کارکردهایش را از دست می‌دهد.

این است که تحلیل من این است که توطئه‌ای در کار بود و آنارشی را حاکم کردند فکت‌های زیادی دارم که احمدی نژاد برآمده از یک جریان .... است و آن‌ها بالا آوردندش.

چه سودی می‌برند از ایشان؟

موقعیت ایران را در یک دهه اخیر ببینید ما سال بسال تخریب شده‌ایم کنش‌های احمدی نژاد یک اجماع جهانی علیه ایران ایجاد کرد و نهایتا این اجماع تبدیل به یک بحران اقتصادی شد که شروعش در دولت احمدی نژاد کلید خورد و در یکسال قیمت ارز ۳ برابر شد و در دولت روحانی تداوم پیدا کرد. 

من معتقدم او این محدودیت را خواسته یا ناخواسته پیاده کرد در ایران یعنی یک هدفی را برای ایجاد بحران و دوقطبی‌های کاذب بین نظام و مردم، بین نظام و نخبگان ایجاد کرد. شما ببینید که از دوران احمدی نژاد از این دوقطبی‌ها شکل گرفت. طبقه متوسط و نخبگان مقابل نظام قرار گرفتند. 

من فکر می‌کنم اگر تدبیر مقام معظم رهبری نبود احمدی نژاد واقعا داشت نظام را به سمت فروپاشی هدایت می‌کرد و تدبیر رهبری باعث شد نظام نجات پیدا کند.  تحرکاتش را که می‌بینید یک کنشی که فرقه‌گونه است به چشم می‌آید.

یادداشتی اخیرا آقای جوانفکر نوشته برای آقای احمدی نژاد که "هیچکس مثل تو نیست" این یک فضای فرقه‌گونه است و یکسری محاسبات خطا دارد وانمود می‌کند که یک بستر اجتماعی برایش فراهم است، که اینگونه نیست. 

احمدی نژاد امکان یک کنشگری اجتماعی را که بتواند جمعیت‌های انبوه را به کف خیابان بیاورد ندارد. اینجاها یکسری محاسبات اشتباه دارد، دلیل آن این است که در حوزه مسائل سیاسی اجتماعی دانش ندارد، احمدی نژاد مطالعات اجتماعی سیاسی ندارد برخلاف آقای خاتمی یا آقای موسوی، اصولا کتاب نمی‌خواند. 

من سالها با ایشان کار کرده‌ام بیشتر اطلاعاتش شفاهی است و اطلاعات محفلی که بهش می‌دهند انسان عمیق و اهل مطالعه و تعمقی نیست. اینطور نیست که تاریخ را عمیق خوانده باشد، جامعه شناسی، اقتصاد خوانده باشد. اطلاعاتش کاملا محفلی است و بستگی به ترکیب محفلش دارد.

 در ۲ سال اخیر و مشخصا در دولت دوم روحانی، احمدی نژاد دچار تغییر می‌شود، در نشستی که چندی قبل در کلاب هاوس داشتید روایتی بیان کردید از نشستی که در منزل مهدی خزعلی برگزار شد او خطاب به احمدی نژاد می‌گوید شما از این پس حذف شدید حالا چه برنامه‌ای برای مجلس دارید، شما گفتید احمدی‌نژاد می‌گوید که باید صبر کرد و دید امسال چگونه خواهد گذشت. وی چگونه خبر از وقایع سال ۹۸ داشته است؟

 

احمدی نژاد در سال‌های اخیر و مشخصا سال ۱۳۹۶ (حداقل تا اسفند ماه سال گذشته که با وی در ارتباط بودم) یک تلقی و باوری دارد مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی به زودی فرو خواهد پاشید. بارها گفته است که تا ۶ ماه بعد این اتفاق خواهد افتاد.

 

در آن جلسه که مرداد سال ۱۳۹۸ و در منزل آقای خزعلی برگزار شد، آقای احمدی نژاد خطاب به خزعلی گفت که "شما ببین اینها به انتخابات مجلس می‌رسند یا خیر" وی منظورش این بود که تا ۶ ماه دیگر این سیستم نخواهد بود.

یعنی ایشان از حوادث آبان و پس از آن اطلاع داشت؟

نه اطلاع نداشت، می‌خواهم بگویم تصور و پیش بینی او همواره بر این اساس است که طی ۶ ماه آینده جمهوری اسلامی سقوط می‌کند و از هم می‌پاشد و کنش سیاسی خود در این ۲ سال اخیر را نیز بر این پایه قرار داده است.

اگر چنین اتفاقی رخ دهد تبعات آن برای احمدی نژاد هم خوشایند نیست، نگرانی از این بابت ندارد؟

 

نه ایشان مدلی دارند و معتقدند همانگونه که یلتسین فروپاشی شوروی سابق را مدیریت کرد یک یلتسین با ارتباطات خوب با طرف غربی در ایران می‌تواند آلترناتیو جمهوری اسلامی باشد.

 یعنی حضور در اکسپوی دبی در راستای پروژه "یلتسین ایرانی" است؟

 

بله، اگر در دو سال اخیر دقت کنید متوجه می‌شوید حتی یک کلمه هم علیه اسرائیل صحبتی نکرده است. حتی زمانی که در دوبی بود و خبری منتشر شد مبنی بر اینکه در پاویون اسرائیل شرکت کرده است یک کلمه هم نمی‌گویند که ما غرفه اسرائیل نرفتیم، می‌گویند خبرسازی شده است و این خبرسازی ها را تکذیب می‌کنیم.

 پس واقعا رفته بود؟

من نمی‌خواهم قضاوت کنم چون آنجا نبودم اما بالاخره این خبر منتشر شد اما هیچ تکذیبیه رسمی وجود ندارد. یعنی وقتی شما به راه ارتباطی دفتر ایشان، کانال دولت بهار و یا آقای جوانفکر مراجعه می‌کنید اینها هیچکدام نمی گویند ما غرفه اسرائیل نرفتیم می‌گویند خبرسازی شده است، باند فاسد امنیتی چنان کرده و...

آقای احمدی نژاد قصد دارد مرزبندی‌های خود با جمهوری اسلامی را علنی کند. می‌خواهد بگوید با جمهوری اسلامی مرزبندی دارم اما نه با اسرائیل.

 پس چرا با ایشان برخوردی نمی‌شود و ایشان همچنان عضو مجمع تشخیص است؟

 

به نظرم یک ملاحظه‌ای می‌شود، اما فکر می‌کنم دیگر حکم ایشان برای مجمع تمدید نخواهد شد. در همین دیدار اخیر مقام معظم رهبری در ۱۷ ربیع الاول با مقامات کشور آقای احمدی نژاد دعوت نشده بود. از این می‌شود فهمید که آقای احمدی نژاد دوره بعد مجمع تشخیص یعنی تابستان ۱۴۰۱ تمدید نخواهد شد.

 پس سفر به دبی در راستای بازتعریف ایشان از خود بود؟

هدف ایشان از این سفر این بود که خودنمایی رسانه‌ای انجام شود به دلیل شکستی که در انتخابات متحمل شد و نتوانست به هدف خود برسد. چون ایشان فکر می کرد که اگر اعلام تحریم انتخابات بکند مشارکت به زیر ۳۰ درصد می رسد اما در این راهبرد شکست خورد. احمدی نژاد اگر فکر می کرد نزدیک به ۵۰ درصد در انتخابات شر کت می کنند هرگز این کار را نمی‌کرد و این از اشتباهات محاسباتی او بود.

در شرایط فعلی بسیاری از وزرا و نیز مدیران میانی دولت آقای رئیسی از نیروهای دولت آقای احمدی نژاد بودند، به نظر شما این افراد با ایشان در ارتباط هستند؟ یعنی ممکن است از وی خط بگیرند؟

در سال ۹۷ نامه ای منتشر شده بود که ۴۳ تن  از وزرا و معاونین ایشان در دولت های نهم و دهم خطاب به وی نوشتند و از او اعلام برائت کردند. تمام افرادی که آن نامه را امضا کردند امروز پست گرفتند. یکی از شرایط حضور این افراد در دولت آقای رئیسی این است که ارتباط خود با احمدی نژاد را قطع کنند. اصلا اینگونه نیست که شما فکر کنید اینها با آقای احمدی نژاد ارتباطی دارند. اگر ارتباطی وجود داشته باشد تردید نکنید از دولت خارج خواهند شد.

آیا افرادی را می‌شناسید که در دولت ایشان حضور داشته اند اما در سال ۸۸ به مهندس موسوی رای داده باشند؟

 

نه،طبیعی است کسی که وزیر ایشان باشد و بخواهد بماند طبیعی است که به ایشان رای داده است. من چنین فردی سراغ ندارم اما در اوایل دولت نهم آقای پرویز کاظمی که وزیر رفاه بودند از آقای مهندس موسوی حمایت کردند.

 الان برای بسیاری سوال شده است که چرا احمدی نژاد مانند آقای خاتمی یا سایر سیاستمداران ممنوع الخروج نمی شود؟ این ملاحظه را چگونه ارزیابی می کنید؟

مقام معظم رهبری در 6 دی ماه 1396 یک سخنرانی داشتند و در آنجا آقای احمدی نژاد را به یک کودک تشبیه کردند که سنگ پرتاب می‌کند و شیشه می‌شکند. نگاه نظام به احمدی نژاد با نگاهی که به خاتمی دارد متفاوت است؛ آقای خاتمی یک شخصیت شناخته شده فرهنگی از قبل انقلاب است که در مسجد امام علی(ع) هامبورگ جانشین شهید بهشتی می شوند و پس از انقلاب مناصب مختلفی داشتند از جمله در ستاد تبلیغات جنگ و در وزارت ارشاد بودند.

آقای خاتمی یک شبکه بزرگ نخبگانی دارند. وزن سیاسی آقای خاتمی را با آقای احمدی نژاد مقایسه کنید؛ آقای احمدی نژاد مرتب ویدیو منتشر می‌کنند چند درصد نخبگان جامعه تحت تاثیر این پیام ها قرار می گیرند؟ چقدر جلب توجه می‌کنند؟ آقای احمدی نژاد با عکس‌هایی که در کنار زنان نیمه برهنه می‌گیرد جلب توجه می کند.

این عکس‌ها هم در راستای پروژه یلتسین ایرانی است؟

بله دقیقا می‌خواهم همین را بگویم. آقای احمدی نژاد آن ریشه‌های نخبگانی را ندارند حتی ریشه های اجتماعی هم ندارند. آقای احمدی نژاد هرگز شبکه اجتماعی ندارد، ایشان یک فرقه ایجاد کرده است. فلذا از جانب احمدی نژاد خطری متوجه نظام نیست و به همین خاطر سختگیری در برابر وی وجود ندارد.

برآورد من این است که احمدی نژاد در سفر دبی بسیار آسیب دید. احمدی نژاد خود را در قامت یک سلبریتی ظاهر کرد و نه در قامت یک رجل سیاسی.ایشان امروز با دوربین مردم زنده هستند، دیشب تولد وی بوده است در تصاویر افراد را بشمارید حداکثر 20 نفر در منزل ایشان جمع شدند!

وی نه پایگاه اجتماعی دارد و نه پایگاه نخبگانی. او یک بوروکرات بوده است اما امروز جایگاه خود را گم کرده است و به یک سلبریتی تبدیل شده است.او باید حد و اندازه خود را بشناسد؛ وی نه تئوریسین است و نه تئوری دارد و نه ظرفیت شخصیتی او در حد آقای خاتمی است. او یک فرد بسیار خود محور و خودخواه است که همه چیز منتهی به خودش می شود. او مشخصا پس از انتخابات امسال به یک بن‌بست روشن رسید و با این کنش تحریم کار خود در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی تمام کرد. شما آقای تاجزاده را ببینید؛ چه مخالف ایشان باشید چه موافق به هر حال در فضای عمومی جامعه یک شبکه دارد. دارای ایده، کنش و حرف‌های قابل توجه است که این حرف‌ها مخاطب دارد؛ چه مخالف چه موافق. احمدی نژاد هرگز چنین جایگاهی ندارد. من معتقدم او درک و شناختی از جایگاه خود ندارد.

برای بسیاری سوال شده است که در چنین شرایط اقتصادی ایشان توانسته با چندین نفر همراه خود به دبی برود و این بیانگر تمکن مالی بالای ایشان است، این حرف را تایید می‌فرمایید؟

اختلاس‌هایی که آقای بقایی کرده و منابع مالی که از دولت خارج کرده و نیز شبکه‌های مالی که ساخته و افرادی که در آن 8 سال از نظر مالی حمایت شده‌اند امروز در کنارش هستند. حکم آقای بقایی را هیچکس کامل نخوانده است.

اما دیوان محاسبات بقایی را تبرئه کرد...

نه اصلا اینگونه نیست. آقای بذرپاش بحث دانشگاه ایرانیان و صندوق شهید رجایی را تبرئه کرد. در مورد اختلاس چند میلیون یورویی هیچ حکمی نداد. آقای بقایی اختلاس کرده و با آن منابع مالی زمین خریده و سرمایه گذاری کرده اند.

پس چرا قوه قضائیه این اموال را مصادره نمی کند؟

پس نمی‌دهند! ایشان را به زندان برده‌اند اما در زندان برای خود پرونده بیماری درست کرده‌اند و به زندان بر نمی‌گردند از طرفی احمدی نژاد و بقایی این کار را به خوبی بلدند که اموال خود را به نام همسرانشان کنند و رد اموال را گم کرده‌اند.

 به نظر شما احمدی نژاد این پروژه را تا کجا ادامه می‌دهد؟

احمدی نژاد تمام شد و به آخر راه رسیده است و در انتخابات امسال متحمل شکست راهبردی شد. و باید به کلاس‌های درسی خود در دانشگاه قناعت کند، او دیگر نمی‌تواند کنشگری اجتماعی داشته باشد.

از طرفی موقعیت هم دیگر طوری نیست که وی مجالی بیابد. آینده جمهوری اسلامی رقابت بین نیروهای جدید است.

برای مثال رقابت در آینده بین بذرپاش و آذری جهرمی خواهد بود. نسل پیش از احمدی نژاد هم کنار رفته است.

در 1408 چه کسی خواهد آمد؟ آن زمان دیگر آقای قالبیاف هم نیست. در آن زمان یکسوی میدان فردی چون مهرداد بذرپاش و در مقابلش محمد جواد آذری جهرمی است. یعنی آقای احمدی نژاد از نظر نسلی نیز تمام شده‌اند زیرا ظرفیتی ندارند و حتی نتوانست یک نفر را جایگزین خود کند که در آینده راه او را طی کند. ایشان فرقه‌گون و همچون منافقین عمل کرده است. همانطور که رجوی به دلیل همان رفتار فرقه‌گون نتوانست موفق باشد و جایگزین برای خود داشته باشد،احمدی نژاد نیز همین است

 تحلیل شما با توجه به شناختی که از ایشان دارید از رفتار و اعمال ایشان تا پایان سال چیست؟

به همین  اقدامات سلبریتی وار ادامه خواهند داد! مانند عکس انداختن با زنان بدحجاب. فلذا معتقدم ایشان را باید در قامت یک سلبریتی دید و او دیگری ظرفیت کنشگری و تاثیرگذاری ندارد. و به یک چهره فان برای مردم تبدیل شده است!

آیا ایشان از امارات دیپورت شد؟

بله به خاطر اینکه اکسپو را به حاشیه برد و برای این نمایشگاه چند میلیارد هزینه شده بود تا جنبه اقتصادی داشته باشد و به نزاع های سیاسی تبدیل نشود ایشان را دیپورت کردند و مانع  از برگزاری کنفرانس خبری ایشان شدند.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها