فاضل میبدی استاد حوزه و دانشگاه در گفتگو با مستقل:
نظام جمهوری اسلامی نیاز به جراحی دارد
فاضل میبدی میگوید: هر چیزیکه یک مشکلی پیدا کرد نیاز به جراحی دارد. بنظر من جراحی نظام جمهوری اسلامی هم این است که اصلاحش کنیم و برخی بخشهای سیاست خارجی ما که در این چهل سال جواب نداده باید در آن تجدید نظری شود و خیلی از مسائل دیگر، حتی نظام اقتصادی و آموزشی نیاز به اصلاحات دارد.
سرویس سیاسی
انتشار گفتگوی کتبی میان سیدمصطفی تاجزاده و سعید حجاریان در فضای رسانههای مجازی این سوال را مطرح کرد که آیا میتوان به اصلاح ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران فکر کرد و متهم به براندازی و تضعیف نظام و توهین به مقدسات نشد؟ آیا اصلاح ساختارها اقدامی ممکن و در جهت بهبود عملکردها ارزیابی میشود یا همچنان در محدودهی خط قرمزهاست؟ اصلاح ساختار چگونه میتواند قانونی تلقی شود و چرا ضروری است؟ آیا اصلا این ساختار کارآمد و پویاست؟ سوالی که پس از دو دهه هنوز جامعهی ایران را با خود درگیر کرده است آسیبشناسی و سپس اصلاحات سیاسی در نظام سیاسی است، گرچه در چگونگی این امر هنوز هم در جامعه اختلاف نظر وجود دارد. کارآمدی و وفاق اجتماعی با تغییر و تحول رو به جلو مقدور است و ابزارهای سیاسی مانند صندوق انتخابات، مطبوعات، احزاب، گروهها و دانشگاه در این مسیر از ارکان اصلی رسیدن به یک جامعه با زیست مسالمت آمیز سیاسی است.
به جهت بررسی موضوع فوق با محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین قم، پژوهشگر و استاد دانشگاه گفتگو کردیم که مشروح آن را میخوانیم:
آیا بنظر شما ساختار جمهوری اسلامی نیاز به بازنگری و اصلاح دارد؟
بله من بر این باورم که نظام جمهوری اسلامی در جهت فلسفه سیاسی نیاز به اصلاحات دارد. از بعضی از موارد قانون اساسی تا ساختارها نشان داده در پارهای از موارد پاسخگو نیست و من بر این باورم که در یک فرآیند خیلی خیلی مسالمت آمیز و حکیمانه و عالمانه اصلاحاتی در آن صورت بگیرد و چارهای هم جز اصلاحات نیست. بالاخره هر چیزیکه یک مشکلی پیدا کرد نیاز به جراحی دارد. بنظر من جراحی نظام جمهوری اسلامی هم این است که اصلاحش کنیم و برخی بخشهای سیاست خارجی ما که در این چهل سال جواب نداده باید در آن تجدید نظری شود و خیلی از مسائل دیگر، حتی نظام اقتصادی و آموزشی نیاز به اصلاحات دارد.
آیا انتخابات مسیر رفع مشکلات اساسی مردم است؟
اگر انتخابات آزاد باشد و نظارت استصوابی در آن نباشد و مردم بتوانند کاندیداهای خودشان را انتخاب کنند بنظر من خیلی از مشکلات ما برطرف میشود. مشکل این است که انتخابات ما انتخابات صد درصد آزاد نیست که نمونهاش انتخابات ریاست جمهوری اخیر بود که کسانیکه صلاحیت برای این سمت داشتند حذف شدند. (برای حذف آنها) چند دلیل آوردند که مردم خیلی از آنها را قبول نداشتند. بنابراین اگر انتخابات دموکراتیک برگزار شود این یکی از راههاییست که میتواند خیلی از مشکلات کشور را پاسخ دهد و حل کند.
اصولا مبارزات مدنی چگونه راهگشای اصلاحات ساختاری نظام خواهد شد؟
من چون در جریان مبارزات مدنی تخصصی ندارد وارد این مبحث نمیشوم.
امروزه چه سبک کنشگری سیاسی را توصیه میکنید؟
کار کنشگری سیاسی اگر در قالب احزاب باشد جواب میدهد؛ البته کارهای فردی خوب است ولی آن تاثیر خودش را ندارد. سخنرانی و نشر مقاله و فعالیت در شبکههای اجتماعی خیلی خوبند اما به هر حال کنشگری سیاسی اگر در قالب احزاب پیش رود، نقد و اصلاح میشود و موثر خواهد بود.
اگر در کشوری احزاب آزاد و مطبوعات آزاد وجود نداشته باشد بنظر من کنشگریهای سیاسی در آنجا به نتیجه مطلوب نمیرسد.
چگونه میتوان یا باید اصلاحاتی متناسب با آرمانهای انقلاب را در نظام ایجاد کرد؟
واژه متضاد و ضد اصلاحات فساد است، یعنی چیزیکه نتیجهای ندارد. ما باید ببینیم که در چهل سال گذشته کدام یک از سیاستها مقبول و مطبوع بوده و کدام نبوده است. نقد گذشته بنظر من از چیزهاییست که در هر سیستمی لازم است. ما از فرمایشات مرحوم امام تا شعارهای اولیه انقلاب را نقد کنیم. بنظر من نقد هر چیزی مقدمه اصلاحات آن چیز خواهد بود ما باید ببینیم که اشکال کار کجا بوده است و این ممکن نیست مگر اینکه اجازه دهند کارشناسان در رسانه ملی کشور بحث کنند. یعنی هر چیزی که بخواهد اصلاح شود و هر پدیدهای که بخواهد در آن تجدید نظری صورت بگیرد اول باید روی آن کاملا بر اساس گفتگوی آزاد بحث شود و اگر گفتگوی آزاد در کشور صورت گرفت و در صدا و سیما پخش شد و مردم نیز آگاه شدند مطلوب است ولی اگر بدون آگاهی مردم و گفتگوهای آزاد بخواهیم کاری انجام دهیم بهتر است نباشد.
دولت رئیسی برای حل معضل فساد مدیران دولتی اقدام به تقسیم مناصب دولتی بین فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق کرد، آیا منشأ مشکلات کشور و مردم به دلیل نبود مدیران و مسئولان دلسوز و انقلابی است؟
بنظر من خیر. من کاری به دانشگاه امام صادق ندارم هر دانشگاهی فارغ التحصیلان خوب و ضعیف دارد، اما شاید انتخابهایی که آقای رئیسی از این دانشگاه کرده بر اساس جهتگیریهایشان و همان جهتگیریهای فکری خاص باشد که این جالب نیست. اگر آقای رئیس جمهور بخواهد با فساد مبارزه کند باید ببیند منشأ فساد چیست. هیچوقت مدیر فاسد نمیتواند منشأ فساد باشد البته ممکن است موید باشد اما مسئله ساختار است. ما اگر ساختاری اقتصادیمان درست بود و ساختار روابط خارجیمان نیز درست بود این فسادها درست نمیشد. اگر کشور تحریم باشد، ارز هم چند نرخیست و برخی هم اطلاعات اقتصادی دارند در این ساختار فساد ایجاد میشود. نه تنها مدیران ناسالم بلکه مدیران سالم نیز در این ساختار شاید فاسد شوند. از زمان احمدی نژاد به این طرف که خیلی از مدیران در حال محاکمهاند و علت آن ساختار غلط است. تا زمانی که ما با آمریکا و جهان گفتگوی رو در رو مذاکره مستقیم انجام ندهیم و این تحریمها لغو نشود و اقتصاد به این شکل باشد ممکن است عدهای دنبال فساد بیفتند و فساد نیز از بین نرود. الان آقای رئیسی چند ماه است که بر سر کار آمده قیمتها مداوم بالا رفته و مردم نیز حس میکنند مبنای کار درست نشده است. پس با تغییر افراد چیزی عوض نمیشود اما اگر رویکردها تغییر کنند آنجا تعویض افراد موثر واقع خواهد شد.
در جهت جایگزینی مدیران نسل قبلی و اصلاح در روشهای مدیریتی بهترین راهکار چیست؟
جا به جایی افراد در کشور کار را حل نمیکند. تا زمانیکه مبنای سیاسی در کشور روشن نشود، چه سیاست خارجی و چه اقتصادی روشن نباشد چیزی حل نمیشود. ما خیلی از مسائل را در کشور حل نکردیم. یکی مدیریت آب است و هر مدیری روی کار بیاید با رویکرد قبلیها (کار کند) فرقی ایجاد نمیشود. کلیدواژه حل مشکلات در این کشور تعویض رویکرد در سیاست خارجیست. این سیاستهای ایدئولوژیک را باید کنار بگذاریم و باید گفتگو را دنبال کنیم تا تحریمها کنار بروند و در آن صورت تعویض مدیران شاید موثر باشد. با این سیاست خارجی قفل شده قویترین مدیر هم روی کار بیاید اتفاقی نمیافتد.
بیشترین آسیب از تصمیمات هیجانی و بیتدبیری به کدام وجوه جامعه ایران وارد شده است؛ فرهنگ، اقتصاد، آموزش، مدیریت یا دیگر عرصهها؟
من الان بزرگترین آسیبهایی که در جامعه میبینم آسیبهای اخلاقی و فرهنگی است. چرا امروز ما تعداد مهاجرینمان به خارج از کشور بیشتر شده است؟ چرا نخبگان ما از کشور فرار میکنند و چرا تقاضای پذیرش برای کشورهای خارجی زیاد شده است؟ چون وضع امروزی جامعه نمیتوانست این افراد را قانع کند. ما نتوانستیم در این جامعه یک سیستم فرهنگی خوب جا بیندازیم تا جوانان در کشور بمانند. جامعهای که اخلاق و فرهنگ آن بههم ریخت و گرفتار فساد شد، بر همه جا تاثیر میگذارد، البته فساد فرهنگی با فساد اقتصاد سیاسی رابطه متقابل دارد و این رابطه متقابل بسیار خطرناک است. در جامعه هیچوقت آمار طلاق اینقدر بالا نبود حالا چطور؟ چون جوانان ازدواج میکنند و با بیکاری و نرخ تورم و گرانی مواجه میشوند و پاسخگوی زندگی نیستند و مشکلات روحی به وجود میآید آن زندگی دیگر زندگی نمیشود. الان متاسفانه آسیبهای اجتماعی ما از هر جهت رو به فزونی است. از اعتیاد و طلاق و دعوا و قتل و... چون کسی تا به حال این جامعه را آسیب شناسی نکرده است. یکی از بلاهای عجیب که زیاد شده تعدد نهادهای مذهبی و تعدد شعارها است که صدا و سیما نیز در آن نقش دارد، از آن سو مشکلات اساسی مردم مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
ارسال نظر