عطریانفر عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی:
باید به اینگونه رفتار شورای نگهبان عادت کنیم
برخی از مشکلات جامعهی ایران فراتر از اختیارات و اراده دولتها است
عطریانفر میگوید: به اینگونه رفتار شورای نگهبان و با رویکرد انقباضیاش باید عادت کنیم و در گذشته هم بدان خو گرفته بودیم. اگرچه با همان شرایط دستاوردهای خوبی هم داشتیم. چارهای نداریم باید فعال باشیم و برای هر جریان انتخاباتی خودمان را بهصورت توانمند در مظان رای بگذاریم. معتقدم در انتخابات باید فعال بود.
امیرحسین جعفری/خبرنگار
هم اکنون که انتخابات با نتیجهای بحث برانگیز به پایان رسید و اصلاحطلبان دراین زمینه به شرایطی سخت برخوردند وقت طرح این پرسش است که چرا آن سرمایه اجتماعی به این شکل فرو ریخت؟ به جهت بررسی نتیجهی انتخابات برای اصلاحطلبان گفتگو کردیم با محمد عطریانفر فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران که مشروح آن را میخوانیم:
تحلیل شما از شکست اصلاحطلبان در ریاست جمهوری چیست؟ آیا دفاع از همتی نتیجهی خاصی داشت؟
انتخابات با توجه به مجموعه شرایط و رفتار نظارت انقباضی شورای نگهبان در عدم احراز صلاحیتها و حوزه تصمیمی که برخی نیروهایی که پیام اصلاحطلبانهی قوی به جامعه میدادند با نتیجهای نه چندان مطلوب پایان یافت. مشارکت ۴۸ درصدی پایینترین مشارکت در ۴۲ سال اخیر است. با توجه به شرایطی که وجود دارد و اگر موضوع نظارت سختگیرانه شورای نگهبان را یک امر مفروض بگیریم که در رد صلاحیتها سخاوتمندانه رفتار میکند و با توجه به شرایط کرونا و اینکه اصلاحطلبان هم نتوانستند نامزد مشخصی را مطرح کنند به هرحال باکمی تسامح قابل دفاع است اما یادمان باشد که غیرقابلانتظار بود.
آیا این شکست منجر به یک انشعاب در اصلاحطلبان و انحلال نهاد اجماعساز خواهد شد؟
خیر نتیجهی انتخابات، پیام روشنی را برای اصلاحطلبان داشت و آن اینکه باید کمر همت را برای امر سیاستورزی محکم بست و در امر مشارکت در سرنوشت ملت متکی بر خروجی صندوق و شرکت در انتخابات سامانه مناسبتری طراحی و دقیقتر عمل کرد. البته این مسئله ممکن است نیروهای اصلی و کیفیتر را در جبهه اصلاحات با هم متحدتر کند و برخی نیروهای رادیکال و عافیتطلب را از این طیف خارج کند.
این فاصله نوعی ماهیتی و فکری است؟
متکی بر مبانی اصلاحطلبانه، یک نوع بازخوانی و قرائت جدید برای آینده خواهیم داشت.
چرا در شوراهای شهر و روستا که اصلاحطلبان مدعی عملکرد خوب در آن هستند هم هیچ کرسی در کلانشهرها بهدست نیاوردند؟
معمولا برگزاری انتخابات شوراها مقارن با انتخابات ریاست جمهوری است بهطور طبیعی روی هم اثرگذارند. طبیعی است وقتی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری با مشارکت جدی رو به رو نشدند و افراد زیادی هم از آنها نتوانستند تاییدصلاحیت بگیرند در شوراها هم اقبال چندانی نداشته باشند.
آیا اصلاحطلبان میتوانند در ۴ سال آینده به جامعه برگردند؟
به اینگونه رفتار شورای نگهبان و با رویکرد انقباضیاش باید عادت کنیم و در گذشته هم بدان خو گرفته بودیم. اگرچه با همان شرایط دستاوردهای خوبی هم داشتیم. چارهای نداریم باید فعال باشیم و برای هر جریان انتخاباتی خودمان را بهصورت توانمند در مظان رای بگذاریم. معتقدم در انتخابات باید فعال بود.
یک سوالی که جامعه با آن در مقابل اصلاحطلبان رو به روست، بحث ماهیت اصلاحات است که اصلاحطلبان دقیقا چه چیزی را به چه شکل میخواهند اصلاح کنند؛ نظر شما در این باره چیست؟
بارها اشاره شده مبانی مدیریتی اصلاحطلبی چیست. اصلاحطلبان جهتگیری بهبودخواهی در روند زندگی شهروندان و جامعه دارند در زمینهی معیشت مردم، روندهای ارتباطی، رویکردهای فرهنگی، موضوع ضرورت پیگیری جهان عاری از خشونت، موضوع همگرایی و ایجاد افق مشترک برای تامین منافع ملی با پیرامون، عموما مفاهیمی بوده و هست که اصلاحطلبان روی آن تاکید دارند هم در مباحث اقتصادی، هم در مباحث اجتماعی هم در موضوعات خارجی و بین الملل بارها اشاره شده است که مبانی مدنظر اصلاحطلبان چه بوده است. این جبهه در بحث توسعه همه جانبه و متوازن تعریف خود را دارد و عدالت از نظر اصلاحطلبان عدالت توسعهگرایانه است و نه توزیعی! ضرورت حفظ آزادیهای فردی و اجتماعی و پاسخ گفتن به بسیاری از حقوق فردی و اجتماعی مردم. ضرورت پاسخگویی مسئولین، توجه به نقش ذاتی مردم در انتخابات و تعیین سرنوشت و مشارکت آنها در مدیریت، اصولی و مرامی است که اصلاحطلبان بر آن تاکید دارند و این نوع نگاه با رویکرد رقیب، متفاوت است.
حالا که قدرت در دست اصلاحطلبان نیست چگونه میخواهند این آرمانها را به اجرا درآورند؟
در آینده مسلما موقعیت اصلاحطلبان تقویت میشود حتی اگر اصلاحطلبان کاری نکنند. چون حالا که تمام قدرت سهگانه و قدرتهای فراتر از امر انتخاب، مشترک و یکپارچه شده است آنها باید به نیازهای مردم پاسخ دهند و اینطور که شعار میدهند بهنظر نمیرسد به ادعاها عمل کنند چون برخی از مشکلات جامعهی ایران فراتر از اختیارات و اراده دولتها است. خود به خود همین فاصلهای که در واقعیت اجتماعی رخ داده به جامعه این پیام را میدهد که اصلاحطلبان آنگونه که مورد تضعیف از ناحیه رقیب قرار گرفته، نبودهاند و این واقعیت، خود زمینهای برای اقبال مجدد مردم به اصلاحطلبان است و ضمن اینکه باید ارتباط را با جامعه برقرار و طبقه متوسط شهری و نخبگان را فعال کنیم که زمینههای کار برای آینده است.
++ بهنظر شما در این دوره محدودیتهای اصلاحطلبان بیشتر خواهد شد؟
محدودیت که همیشه بوده است و مثل گذشته نیز خواهد بود اما اینکه محدودیتی متفاوت با گذشته باشد را نمیتوان الان برشمرد.
ارسال نظر