زهرا ربانی املشی:
انتخابات روزنه دموکراسی است
انتخابات ۱۴۰۰ به دلایل بسیاری اهمیت ویژه دارد و درصد مشارکت مردم در آن کماکان در ابهام است. بخش بزرگی از مردم بلاتکلیف و بخش دیگری نیز حامی کاندیدای مطلوب نظام هستند.
ارزیابی جنابعالی از انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟
زهرا ربانی:«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم» خداوند عالم با نظر لطفی که بر بندگان خود دارد آنها را آزاد آفریده و به هیچ کس و هیچ نهادی این اجازه را نمیدهد که آزادی او را سلب کند.
انقلاب ۵۷ در واقع جوابی بود به آنهایی که اختیارات را از مردم سلب کرده بودند و به جای آنها تصمیم میگرفتند.
یکی از مواردی که حکومت از مردم سلب اختیار کرده بود دخالت در انتخاب نمایندگان مردم بود که با دخالت در صندوقها و آرا، افراد مورد نظر خود را به مجلس میفرستاد.
لذا پس از پیروزی انقلاب برای جلوگیری از دخالتهای مسئولین، در مجلس خبرگان قانون اساسی بر آن شدند که جلوی این دخالتها گرفته شود و رأیی که به صندوق انداخته میشود نظر واقعی مردم باشد. لذا اصل ۹۹ قانون اساسی را تصویب کرده تا عدهای فقیه و حقوقدان برجسته و متدین، نظارت بر انتخابات را به عهده بگیرند.
موانع انتخابات آزاد را در چه عواملی میبینید؟
مجلس پنجم قانون انتخابات را تغییرداد و یک قانون مندرآوردی تصویب کردند و نظارت بر صندوقها را به نظارت استصوابی بر کاندیداهای مورد نظر مردم اعمال نمود. در واقع شورای نگهبان خود را قیم مردم فرض کرده و ابتدا اشخاص مورد نظر خود را انتخاب نموده و سپس طی انجام یک انتخابات ... با صرف هزینههای هنگفت از ورود کاندیداهای مورد نظر مردم جلوگیری میکند.
این روند در انتخابات مجلس یازدهم و هم اکنون در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به بالاترین حد خود رسیده و قشری از مردم جان به لب شده بر اثر مشکلات عدیده و عصبانی از وضع موجود، بر آنند که به انتخابات نه بگویند تا بلکه صدای اعتراض خود را به حاکمین برسانند.
آیا شما بهعنوان یک فعال مدنی قهر با صندوق را قبول دارید؟
از نظر من، تحریم انتخابات به هیچ وجه در راستای منافع کشور نیست و نه تنها به بهبود شرایط کشور کمک نمیکند بلکه باعث میشود تمامیتخواهان با دست باز به هر چه میخواهند برسند و مشارکت پایین هیچ خللی در خواست و أراده آنان وارد نمیکند.
به گفته یکی از سران محافظهکار هر چه آراء خاموش بیشتر باشد به نفع کاندیدای مورد نظر آنهاست.
عملکرد شورای نگهبان باعث شده که در واقع اکثریت ملت ایران ردصلاحیت شوند. با تحریم انتخابات این اکثریت بیشتر شده و حتی انتخابات حداقلی هم نخواهیم داشت.
نباید بگذاریم نهاد انتخابات زوال کامل یابد و با وجود روزنههای هرچند باریک هم که شده در این تنور دمیده شود تا بلکه روزی برسد که تنور شعلهور شود و مردم بتوانند آزادانه به کاندیداهای مورد نظر خود رأی بدهند. از نظر قدرتهای جهانی چندان فرقی نمیکند که ما رئیس جمهور برخاسته از رأی اکثریت مردم داشته باشیم یا حاکمی خودکامه. بیگانگان تنها به منافع خود فکر میکنند نه منافع مردم ایران.
براندازان مردم را به عدم مشارکت در انتخابات ۲۸ خرداد فرا میخوانند، در صورت عدم شرکت مردم، چه پیامدهایی را برای کشور پیشبینی میکنید؟
احتمالا نه رأی دادن ما را از شرایط بد کنونی نجات میدهد و نه رأی ندادن ما را به قهقرا میبرد، اما اصلاح امور هرچند بسیار کند و تدریجی، همان روزنهای است به سوی بهتر شدن أمور. حتی رسول اکرم اسلام تا وقتی که در مکه بودند، علیرغم تلاش بسیار، تعداد یاوران بسیار اندکی داشتند.
اصولا اصلاح امور حرکتی تدریجی است و نیاز به مداومت و مقاومت دارد.
به حکم عقل و شرع ما مسئولیم که به وظیفه عمل کنیم و اگر چنانچه احتمال نتیجه و فایده باشد ولو اندک، نمیتوان تلاش نکرد و خود را کنار کشید.
تلاش و پیشرفت هرچند اندک بهتر از خمودی و خفتگی است.
وضعیت فعلی کشورمان از هر نظر اعم از اقتصادی، سیاسی، حقوق بشری، آزادیهای اجتماعی و فردی برای همه من جمله اینجانب ناخوشایند و زجرآور است ولی آیا قهر کردن و رأی ندادن به فردی که حتی درصد کمی هم از کاندیدای مورد نظر اقتدارگرایان بهتر است، به اصلاح امور کمک میکند؟
چگونه میتوان آرای اکثریت خاموش را به مشارکت فعالانه ترغیب کرد؟
چنانچه آرای خاموش و خاکستری بیدار شوند و در انتخابات شرکت کنند، میتوانند نقشهی مهندسین انتخابات را نقش بر آب کنند و سرنوشتی غیر از آنکه قرار است به ما تحمیل شود، رقم بزنند.
ارسال نظر