دولت در بهترین شرایط ده پانزده درصد اختیارات اداره کشور را در دست دارد!
طبق قانون اساسی، دولت در بهترین شرایط ده پانزده درصد اختیارات اداره کشور را در دست دارد. دولت یازدهم و دوازدهم حتی آن ده پانزده درصد را هم نداشته و ندارد، اگر آن زمان دولت را به عنوان تدارکاتچی میخواستند، امروز به آن هم احتیاج ندارند، چون بخش زیادی از اقتصاد کشور را در اختیار دارند.
رئیسجمهور را درحد تدارکاتچی هم نمیخواهند!
بهزاد نبوی معروف به «چریک پیر»، در بخشهایی از مصاحبه خود گفت:
* هرگز با گرایشهای تخریبی برخی از افراد منتسب به اصلاحات برای تخریب کارگزاران، آیتا... هاشمی و خانواده ایشان موافق نبودم. معتقدم ما میتوانستیم آقای هاشمی را به عنوان پشتیبان قدرتمند اصلاحات پس از دوم خرداد داشته باشیم و با عملکردهای اشتباه، او را از خود دور کردیم. البته ایشان هیچگاه در مقابل اصلاحات نایستادند. رفتار آن زمان ما با آقای هاشمی، بسیار شبیه رفتار کنونی جناح تندرو در کنار هم قرار دادن اروپا و آمریکا در بحث برجام و تلاش برای سوق دادن اروپائیان به سمت آمریکاست.
* اگر اصلاحطلبان صندوق رای را از دست بدهند، حرفی برای گفتن ندارند و عملا باید حداقل۴ سال، در صحنه سیاسی کشور کم تاثیر باشند. دوستان درست میگویند که نامزدهای اصلی اصلاحات تایید صلاحیت نشدند، اما با دوره دهم مقایسه کنید، ببینید آیا در آن دوره شما کاندیدای اصلی داشتید که شرکت کردید؟ در آن دوره شما ناچار شدید از طریق آگهی اینترنتی نامزد اصلاحطلب جستجو کنید!
* وظیفه یک جریان پیشاهنگ آن نیست که در مسیر مخالفان اصلاحات که کارشان ناامید سازی مردم است، حرکت کند. کار، کار ده روز آخر نیست، کار ناامیدسازی را دوستان از مدتها قبل شروع کرده بودند. نمیبایست در این مدت، همراه و همگام با مخالفان اصلاحات، مردم را از انتخابات ناامید میکردیم. مردم علاقهمند به شرکت نبودند، ما هم با آنها همراهی کردیم.
* با آقای روحانی هیچوقت رابطه ویژهای نداشتهام. به نظر من دولت روحانی مظلوم واقع شده است. برخوردهای خصمانه تندروهای مخالف دولت که طبیعی است، ولی خود ما هم همه مشکلات را به گردن دولت میاندازیم. برجام را ترامپ به کمک و دعای خیر!! تندروهای داخلی به این روز انداخت، ما روحانی را شماتت میکنیم
* در دور دوم ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات، ایشان گفتند که عدهای میخواهند دولت تدارکاتچی باشد، امروز به مراتب وضع بدتر است. در دور اول دولت اصلاحات، در گفتوگویی با روزنامهسلام گفتم که طبق قانون اساسی، دولت در بهترین شرایط ده پانزده درصد اختیارات اداره کشور را در دست دارد. دولت یازدهم و دوازدهم حتی آن ده پانزده درصد را هم نداشته و ندارد، اگر آن زمان دولت را به عنوان تدارکاتچی میخواستند، امروز به آن هم احتیاج ندارند، چون بخش زیادی از اقتصاد کشور را در اختیار دارند.
* اصلاحطلبانی که در این شرایط به دولت بابت مشکلات انتقاد میکنند، بیشتر به دنبال جدا کردن خرج خود از دولت، به امید کسب رأی در انتخابات بعدیاند، که اخلاقی نیست. توصیه جدیای که به دولت دارم این است که مبادا در اثر این فشارها، از مواضع اصولی و صحیحی که در دور اول داشته عدول و عبور کند. نباید به اروپا حمله کند، همراه روسیه، چین و اروپا در برجام بماند.
* در دولتهای نهم و دهم، بالاترین درآمد ارزی را داشتیم. ما خودمان با سیاستهای بیمنطق و ماجراجویانه خود، سبب تحریم (یا به قول آقای احمدینژاد صدور کاغذ پارهها! ) علیه خود و ایجاد بحران عظیم در کشور شدیم، درآمد ارزی کشور به شدت کاهش یافته و با پرداخت درآمدهای ریالی مانند مسکن مهر، یارانه، طرحهایزود بازده و... خزانه ریالی کشور هم خالی شود.
* اول باید سیاست خارجی را سامان داد، البته منظورم این نیست که اگر فردا با آمریکا مذاکره کردیم، همه مشکلات حل میشود، بلکه معتقدم باید با تدابیری، نگذاریم وضع از این که هست بدتر شود. تاکید میکنم با وجود اینکه مشکل اصلی را در بحث سیاست خارجی میدانم ولی حل آن را الزاما از طریق مذاکره با آمریکا نمیبینم.
* به یاد دارم پس از بازداشت در بند ۲ الف زندان اوین، روزی بازجو مثل شما، از من خواست که برای برون رفت از آن اوضاع بهگونهای که طرفین احساس شکست نکنند و یا به عبارتی به راهحل برد- برد برسند (عین جمله بازجو)، پیشنهادی ارائه بدهم که بحران بخوابد. احساس کردم همین که به نتیجه رسیدهاند بحرانی هست و باید بحران را بخوابانند، خوب است. کاغذ و مدادی دادند و مرا به سلول فرستادند تا فکر کنم و راهحل پیشنهاد بدهم. من هم پس از فکر در این مورد، پیشنهادم را اینگونه ارائه دادم که رهبری، شورای نگهبان و مجلس را دعوت کنند و از ایشان بخواهند قانون انتخابات را بهگونهای اصلاحکنند که دیگر حوادثی نظیر حوادث۸۸ نتواند پیش بیاید. بهطور واضح و روشن و علنی از شورای نگهبان و مجلس بخواهند قوانینی در دفاع از انتخابات رقابتی و آزاد، تدوین و به تایید شورای نگهبان برسانند. متقابلا هم دو نامزد رقیب احمدینژاد اعلام کنند که با وجود اعتراضاتی که داریم، با توجه به اینکه شورای نگهبان یعنی عالیترین جایگاه قانونی رسیدگی به شکایات و تایید انتخابات است، چون نتایج انتخابات را تایید کرده است، ما هم باوجود بقای بر اعتراض، به نتایج «تمکین میکنیم». بازجو از این طرح استقبال کرد و از من خواست که خودم بیرون رفته و با آقایان کروبی و موسوی صحبت کنم، با توجه به اینکه صداهای دوستان را از بیرون سلول و در هنگام بازجوییها میشنیدم، میدانستم آقایان ابطحی و امینزاده در زندان هستند. ضمن رد پیشنهاد مذاکره خودم با آقایان، پیشنهاد کردم آقای ابطحی با آقای کروبی صحبت کنند و آقای امینزاده هم با آقای موسوی. بازجو به دنبال پیگیری پیشنهاد، چند روزی مرا ترک کرد و تا چند روزی به سراغ من نیامد و وقتی آمد نظرش تغییر کرده بود و معلوم بود که قرار نیست ماجرا به خیر و خوشی خاتمه یابد. من همیشه اعتقاد داشته و دارم، ما باید با حاکمیت و گروههای غیرهمفکر خودمان، اعم از اصولگرا و حتی اقتدارگرا به یک تعامل برسیم. معتقدم پیشنهاد رئیس دولت اصلاحات تحتعنوان گفتوگوی ملی در همین جهت و راهحلی برای همین بحران بود، که متاسفانه نه تنها پذیرفته نشد و بسیار تند با ایشان برخورد شد و روزبهروز از تعامل و گفتوگویملی دورتر شدیم.
منبع: آرمان ملی
ارسال نظر