ما چه رئیس جمهوری می خواهیم؟
یکی از ویژگیهای رئیسجمهور باید این باشد که دست بر روی مسائلی که حساسیت برانگیز است، نگذارد و کشور را با حاشیههای بیفایده مواجه نکند. این طور نباید که یکی بیاید بگوید "بگم یا نگم" و دیگری بگوید "لولهاش میکنم" و از این طریق رای مردم را جلب کند. با توجه به تعداد زیاد اشخاصی که برای کاندیداتوری ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ مطرح می شوند، ما باید تعدادی از این اشخاص را به کشورهای تازه استقلال یافته، صادر کنیم!
گفتوگو با محمدرضا باهنر را در ادامه میخوانید:
بسیاری از نمایندهها پیش از ورود به مجلس از دایره اختیاراتشان اطلاع دقیقی ندارند
*آقای مهندس با توجه به اینکه شما یکی از با سابقهترین نمایندگان ادوار گذشته مجلس هستید، ارزیابی شما از ترکیب نمایندگان فعلی مجلس چیست و فکر میکنید این مجلس که به نوعی مورد تایید رهبر انقلاب نیز قرار گرفت چقدر میتواند خلاهای قانونی موجود در کشور را مرتفع کند؟
تمامی مجالس از جمله مجلس یازدهم یکسری ویژگیهای عمومی دارند و یکسری ویژگیهای اختصاصی. مجلس یازدهم نیز از این قاعده مستثنی نیست و به هر حال نیروهای خوب، مقید، متدین، علاقهمند به خدمترسانی به کشور از سوی مردم انتخاب شدند و مقام معظم رهبری نیز تعریف جانانهای از مجلس یازدهم کردند و امید داریم که انشاءالله بتوانند قدم مثبت و قدمهایی که به ذائقه مردم بنشیند بردارند.
یکی از ویژگیهای مجالس این است که اصولاً چهار پنج ماه اول، زمان مفید مجلس صرف شکلگیری ارکان و بخشهای مختلف میشود، از جمله انتخابات هیاترئیسه، مشخص شدن اعضای کمیسیونهای تخصصی، انتخاب ناظران برای مجامع و شوراهای مختلف که بخشی از تمرکز مجلس را به خود اختصاص میدهد.
نکته دیگری که وجود دارد این است که ما یک سری اشکالات در نحوه پیادهسازی دموکراسی انتخاباتی در کشور داریم. به طوری که متاسفانه نیروهایی که به حق هم میآیند و وارد مراکز قدرت میشوند بسیاری از اینها در واقع اختیارات کامل پستی که اشغال میکنند و مسئولیتهای این سمت را نمیدانند. به همین جهت در دوران رقابتهای انتخاباتی وعدههایی را میدهند. حتی در روزهای ابتدایی مجلس نیز خیلی سرحال و شاداب و پرانگیزه برای تحقق این شعارها و وعدهها هستند ولی بعد از ۶ ماه میفهمند که از اساس امکاناتی برای تحقق وعدههای آنها وجود ندارد.
عدهای از نمایندگان به ناحق متهم به دروغگویی و اغواگری میشوند
بعد از اینکه نمایندهها میبینند که در مجلس امکان تحقق وعدههایی که به مردم دادهاند فراهم نیست اکثر آنها از کاندیداتوری پشیمان میشوند و پیش خود میگویند "من پیش از نمایندگی فرد محبوبی در بین مردم بودم ولی به دلیل عدم وجود ظرفیتهایی مناسب، امکان برآورده کردن وعدههایی که به مردم دادهام وجود ندارد. بنابراین نمایندگی حتی به محبوبیت و مقبولیت اجتماعی من نیز لطمه می زند".
وقتی نماینده از ورود به مجلس پشیمان میشود طبعاً مردم نیز از رای به او پشیمان میشوند و این اول مشکلاتی است که یک نماینده در طول ۴ سال باید با آن دست و پنجه نرم کند. متاسفانه جوی که علیه نمایندهها در جامعه وجود دارد این است که از آنجا که نماینده ظرفیت لازم برای تحقق وعدههای خود را ندارد، در افکار عمومی متهم به دروغگویی و اغواگری میشود در حالی که بنده معتقدم بسیاری از نمایندگان مجلس بویژه آنهایی که دوره اول ورودشان به مجلس را تجربه میکنند علیرغم اینکه قصد دروغ گفتن به مردم را ندارند و نیت شان نیز خیر است ولی از آنجا که اختیارات یک نماینده را نمیدانند، در نهایت در افکار عمومی متهم به دروغگویی و اغواگری میشوند.
«دلار جهانگیری» نشان داد پارامترهای اقتصادی دستور پذیر نیست
در روزهای اخیر مسئولان دولتی از فروش نفت به بخش خصوصی سخن گفتهاند. البته کار خوبی است و درآمد خوبی هم عاید دولت میکند ولی مشکل اینجاست که قبل از اینکه در عمل این اتفاق بیفتد، برای درآمدهای آن چاه کنده شده و ممکن است ۵ هزار میلیارد تومان به درآمدها اضافه شود ولی از سوی دیگر ۲۰ هزار میلیارد تومان خرج روی دست دولت گذاشته میشود.
واقعیت این است که پارامترهای اقتصادی به شکل قهری و دستوری از قوانین تاثیر نمیپذیرند و اینطور نیست که مجلس با تصویب قوانین و دولت با یک بخش نامه به طور مثال قیمت دلار را کنترل یا کاهش دهند. واقع امر این است که قیمت ارز به ۱۰ مولفه اقتصادی وابسته است و تا زمانی که فکری به حال اصلاح این ۱۰ مولفه به شکل ساختاری نشود، نمیتوان انتظار داشت که قیمت ارز تثبیت شود. مصداق این موضوع را در سال ۹۷ و قضیه دلار آقای جهانگیری به شکل محسوس دیدیم.
دوستان مجلس یازدهم علاقهمند، دلسوز، فداکار و دغدغهمند هستند ولی نباید اقداماتی انجام دهند که برای اقتصاد و زندگی مردم نتایج عکسی داشته باشد. ممکن است با اقداماتی مقطعی عدهای از مردم خوشحال شوند، ولی عوارض این اقدامات شاید در میان مدت و بلندمدت به ضرر کلیت کشور شود.
دوسوم از نمایندگان مجلس یازدهم اساساً سابقه نمایندگی ندارند
*یکی از بحثهایی که درباره مجلس یازدهم گفته میشود این است که به قدری مجلس دهم ضعیف عمل کرد که موجب شد ترکیب مجلس یازدهم به طور زیاد تغییر کند. یا اینکه گفته میشود مجلس دهم به قدری در بحث شفافیت ضعیف عمل کرد که توقعات از مجلس یازدهم در حوزه تحقق شفافیت را در افکار عمومی بالا برد؟ شما چقدر این گزاره را درست میدانید؟
به طور متوسط معمولا ۹۵ درصد نمایندهها در دوره بعدی انتخابات نیز ثبتنام میکنند که از این ۹۵ درصد ۶۰ درصد آنها رای نمیآورند. یعنی حداکثر ۳۰ درصد از نمایندههای یک دوره از مجلس در دوره بعد نیز میتوانند نمایندگی خود در مجلس را استمرار ببخشند و عموماً مردم به دنبال تغییر هستند.
اما در این دوره یک اتفاقات دیگری هم افتاد که قصد ورود به آنها را ندارم ولی به هر حال صلاحیت نزدیک به ۸۰ نفر از نمایندگان مجلس دهم مورد تایید قرار نگرفت. علاوه بر این در شرایطی که عرض کردم معمولاً ۹۵ درصد از نمایندگان یک دوره از مجلس برای انتخابات دوره بعدی نیز ثبتنام میکردند، در انتخابات اخیر مجلس حدود ۵۰ درصد از نمایندگانِ وقت حتی ثبتنام نیز نکردند. مضاف بر این برخی دیگر از نمایندگانی که بسیار هم لایق بودند و ما نیز اصرار فراوانی کردیم که برای نامزدی در انتخابات ثبتنام کنند، از آنجا که معتقد بودند میدان مجلس میدانی نیست که بتوان در آن به مردم خدمت کرد، از ثبتنام برای انتخابات صرف نظر کردند.
*منظور شما آقای لاریجانی است؟
خیر، قصد اسم بردن از شخص خاصی را ندارم.
*شما قبلاً گفته بودید که اصرار فراوانی به آقای لاریجانی کرده بودید که برای شرکت در انتخابات ثبتنام کند.
آقای لاریجانی یک مورد خاص است و بحث ایشان متفاوت است. برای مثال آقای فولادگر که سابقه ۴ دوره نمایندگی مردم اصفهان را داشت یا آقای دکتر شهریاری نماینده بوشهر که علی رغم تخصص و تواناییهای قابل توجه و بهرغم اصرار شخص بنده، ولی تصریح کردند که موقعیتهای دیگری وجود دارد که بتوان بهتر از نمایندگی در مجلس به مردم خدمت کرد.
بنابراین با در نظر گرفتن شرایطی که بیان شد، عملاً یک سوم نمایندگان مجلس دهم به میل خودشان از حضور در انتخابات مجلس یازدهم انصراف دادند. البته نکته جالب این است که نزدیک به دو سوم از نمایندگان این دوره اصلاً سابقه نمایندگی ندارند. در حالی که در برخی دورهها، پیش میآمد که افرادی موفق به ورود به مجلس میشدند که علی رغم این که در دوره گذشته نماینده نبودند ولی سابقه نمایندگی در دورههای گذشته را در کارنامه داشتهاند و به اصطلاح معروف، نماینده ادوار مجلس بودهاند.
باید تعدادی از کاندیدای ریاست جمهوری را به کشورهای تازه استقلال یافته صادر کنیم
* برخی کارشناسان و فعالان سیاسی در راستای همین گفتههای شما معتقدند که همراستا بودن دولت آینده با مجلس فعلی میتواند نقش موثری در هم افزایی قوا با یکدیگر داشته باشد؟ با توجه به فرصت چند ماهه که به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده و نفرات زیادی نیز به عنوان گزینههای بالقوه برای ریاست جمهوری مطرح میشود، نظر شما درباره اینکه بهتر است گزینه نهایی ریاست جمهوری فردی باشد که از نظر مشی سیاسی نزدیک به مجلس یازدهم باشد، چیست؟
پاسخ به این سوال را ابتدا با یک شوخی میدهم. واقع امر این است که با توجه به تعداد زیاد اشخاصی که برای کاندیداتوری ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ مطرح می شوند، ما باید تعدادی از این اشخاص را به کشورهای تازه استقلال یافته، صادر کنیم! از طرف دیگر اینکه عدهای می گویند رئیس جمهور آینده باید از نظر سیاسی هم راستا با مجلس باشد، مسئلهای صددرصد تبلیغاتی است.
همواره زمان انتخابات مجلس عدهای میگویند که مجلسی باید روی کار بیاید که از نظر سیاسی همراستا با دولت باشد و متقابلاً زمان انتخابات ریاست جمهوری نیز عدهای میگویند که باید دولتی روی کار بیاید که همراستا با مجلس باشد. اینها سخنان صرفاً تبلیغاتی است که در هر دوره بیان می شود. زمان دولت آقای خاتمی دولت اصلاح طلب و مجلس اصلاح طلب بارها با یکدیگر وارد درگیری شدند. به طوری که چند وزیر دولت آقای خاتمی توسط مجلس ششم استیضاح شد. به همین ترتیب علی رغم اینکه دولت و مجلس در دوره آقای احمدی نژاد از نظر مشی سیاسی به هم نزدیک بودند ولی در همین دوره نیز مجلس و دولت اختلافات زیادی با یکدیگر داشتند. بنابراین اصلاً این گزاره دقیق نیست.
ما رئیسجمهوری میخواهیم...
متاسفانه دولتهای ما اینطوری هستند که دوره اول آنها صرف خنثی کردن اقدامات دولت قبل میشود و در دوره دوم نیز کارهایی میکند که دولت آینده باید به خنثی کردن آن اقدامات بپردازد. همین رویه در مجلس نیز حاکم است. به عبارت دقیقتر مجلس و دولتهای ما از یکدیگر منفصل هستند. بنابراین ساختار حکمرانی ما باید به گونهای اصلاح شود که دولتها و مجالس مختلف در انفصال از یکدیگر نباشند.
ما رئیس جمهوری میخواهیم که علاوه بر علم به اختیارات و ظرفیتهای موجود کشور، حکمرانی خوب را نیز بلد باشد. اینطور نمیشود که رؤسای جمهور ما بلااستثنا در دوره دوم خود بگویند که اختیارات کافی برای اداره کشور را ندارند. اولین مسئله برای شخصی که رئیس جمهور میشود این است که بداند در تعیین سیاست خارجی مطلق العنان نیست. مشخص است که رئیس جمهور تنها فردی نیست که در حوزه سیاست خارجی نظر می دهد. بله، قطعا رئیس جمهور یکی از اشخاص تصمیم ساز در عرصه سیاست خارجی است ولی اینطور نیست که حرف اول و آخر را در این حوزه بزند.
براساس قانون اساسی، شورای عالی امنیت ملی که شامل سران سه قوه، وزرای امور خارجه، کشور و اطلاعات و فرماندهان نظامی و نمایندگان رهبری است درباره سیاست خارجی کشور تصمیم نهایی را می گیرد. البته تصمیمات نهایی اتخاذی این شورا نیز باید به تأیید رهبر انقلاب برسد. اینکه رئیس جمهور پس از هفت سال ریاست جمهوری بگوید که من به دلیل اختیارات محدودی که داشتم موفق به تحقق وعدههایم نشدم، اصلاً قابل قبول نیست.
کاندیداهای ریاستجمهوری به جای سخنان حاشیهای باید به تشریح برنامههایشان بپردازند
مضاف بر این یکی دیگر از ویژگیهای رئیسجمهور باید این باشد که دست بر روی مسائلی که حساسیت برانگیز است، نگذارد و کشور را با حاشیههای بیفایده مواجه نکند. این طور نباید که یکی بیاید بگوید "بگم یا نگم" و دیگری بگوید "لولهاش میکنم" و از این طریق رای مردم را جلب کند.
با وجود اینکه مناظرات انتخاباتی یکی از وجوه مثبت رقابتهای انتخاباتی است، ولی در دورههای گذشته به دلیل فراگیری مناظرات، نامزدهای انتخابات به جای تشریح برنامههای خود، به دنبال به کار بردن عبارات حاشیهای هستند تا با تحت تاثیر قرار دادن احساسات عمومی میلیونها رای را به سبد خود بریزند.
رئیسجمهور خوب، منافع مردم را فدای رضایت مقطعی آنها نمیکند
*این ویژگیهایی که شما برای رئیس جمهور به آن اشاره کردید منافاتی با دولت جوان و انقلابی ندارد؟
باهنر: اینکه رهبر انقلاب درباره رئیس جمهور آینده فرمودند که باید فردی جوان و انقلابی باشد، منظور ایشان از جوان بودن صرفاً از لحاظ سن نبود بلکه منظور ایشان این بود که شخصی که رئیسجمهور میشود باید چابک، با انرژی، امیدوار و فهیم باشد.
البته یکی دیگر از ویژگیهایی که یک رئیس جمهور برای موفقیت باید داشته باشد، این است که منافع مردم را به رضایت مقطعی آنها ترجیح بدهد و هیچگاه منافع مردم را فدای رضایت آنها نکند. مسئله ای که متأسفانه در اکثر دورههای ریاست جمهوری شاهد آن بودیم.
اطلاع دقیقی از برنامه لاریجانی برای کاندیداتوری ندارم/ نامزدهای ریاستجمهوری در ماههای پایانی گُر میگیرند
*شما از برنامه آقای لاریجانی برای انتخابات ۱۴۰۰ خبر دارید؟
باهنر: خیر، بنده اطلاع دقیقی از برنامه ایشان ندارم. مضاف بر اینکه هنوز خیلی زود است که درباره انتخابات ریاست جمهوری بخواهیم به شکل مصداقی سخن بگوییم. البته این هم یکی از مشکلات ساختار انتخاباتی ما است که رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری محدود به دو سه ماه آخر منتهی به انتخابات میشود و کاندیداهای ریاست جمهوری در ماههای پایانی منتهی به انتخابات اصطلاحاً گُر میگیرند. بنابراین درباره آقای لاریجانی نیز نمیتوان از هم اکنون اظهارنظری کرد.
قصدی برای کاندیداتوری در ۱۴۰۰ ندارم
*درباره شخص شما نیز برخی گمانه زنیها برای کاندیداتوری شنیده میشود.
باهنر: یکی از رسانهها شایعهای در این رابطه منتشر کرده بود که بنده همین جا قویاً تکذیب میکنم و برنامهای برای حضور در رقابتهای انتخاباتی برای ۱۴۰۰ ندارم.
ارسال نظر