دکتر صدیقه حسینی استاد دانشگاه در گفتگو با مستقل‌آنلاین:

اپیدمی باعث رشد ناسیونالیسم و ملی گرایی شده

دکتر سیده صدیقه حسینی میگوید کرونا باعث تغییر در نظم نوین جهانی و به تبع آن قطب‌بندی نظام بین‌الملل شده است. او معتقد است: تاکنون کرونا باعث رشد ناسیونالیسم و ملی‌گرایی، تاکید بر خودکفایی داخلی، تضعیف اقتصاد ملی به خصوص اقتصادهای تک محصولی، رشد مصرف‌گرایی و ذخیره‌سازی و تاثیر بر تجارت خارجی و صادرات و واردات شده است.

اپیدمی باعث رشد ناسیونالیسم و ملی گرایی شده

"دکتر سیده صدیقه حسینی" دکترای تخصصی روابط بین‌الملل، در گرایش سیاست خارجی و امنیت بین‌الملل از دانشگاه تهران و استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه مفید می‌باشند. ایشان صاحب کتاب‌ها، ترجمه‌ها و مقالات متعددی در حوزه‌ی بین‌الملل، روابط ایران با آمریکا، اروپا، سازمان تجارت جهانی، و زمینه‌های متعدد مرتبط با این حوزه هستند. با ایشان درباره تحولات جهان پس از کرونا و روابط خارجی ایران در آینده‌ی نزدیک گفتگو کردیم.

 شیوع اپیدمی، تغییراتی را در توازن قوا و بلوک‌بندی‌های جهان به دنبال خواهد داشت، عمده‌ترین این تغییرات در حوزه بین‌الملل را چه می‌دانید؟

ویروس کرونا تاکنون بیش از ١٨٠ کشور دنیا را درگیر خود کرده است. با شیوع این ویروس ما شاهد تحولاتی در نظام بین الملل هستیم که یکی از این تحولات تغییر در توازن قوا و بلوک بندی‌های نظام بین‌الملل می‌باشد. از دیدگاه روابط بین‌الملل تبعات کرونا ویروس را می‌توان در سه سطح طبقه‌بندی کرد:

 سطح اول، سطح کلان روابط بین‌الملل است و اولین مولفه آن افول قدرت آمریکا در نظام بین‌الملل و به تبع آن تغییر در توازن قوا می‌باشد. افزایش میزان بیکاری در این کشور به چیزی حدود ۲۱ میلیون نفر رسیده است. از طرف دیگر بین ترامپ و فرمانداران ایالت‌ها در مورد شکستن قرنطینه و بازگشت به دوران قبل از شروع کرونا اختلافات جدی وجود دارد. ما در حال حاضر شاهد افزایش رکود در اقتصاد کشورها از جمله آمریکا و ریسک افزایش بیکاری و ریسک کاهش اعتبار هستیم. این مسئله باعث تغییر در نظم نوین جهانی و به تبع آن قطب‌بندی در نظام بین‌الملل شده است. والرشتاین در مقاله خود تحت عنوان انقلاب و سرمایه‌داری که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد عنوان کرد که از سال ۱۹۷۰ به این طرف شاهد افول قدرت آمریکا و افزایش قدرت ژئوپلیتیک چین هستیم. در حال حاضر نظام سرمایه‌داری و جهانی شدن به عنوان آخرین مرحله نظام سرمایه‌داری «از دیدگاه نظریه‌پردازان کمونیستی» با توجه به تعطیلی موقت فعالیت‌های غول‌های فناوری و تولید و فروش خودرو و غیره در آمریکا، چین و اروپا در حال افول است و همین مسئله باعث تغییر در بلوک‌بندی‌ها و توازن قوا در نظام بین‌الملل شده است.

ارزیابی شما از ایران در جهان پس از کرونا، چگونه است؟

در مورد سوال دوم باید عنوان کرد که درست است ویروس کرونا تغییرات بسیار زیادی را در حوزه سیاست، اقتصاد و جامعه ایجاد کرده، اما این به معنای تغییرات دائمی نیست. از آنجا که سطح دوم تاثیرات کرونا سطح خرد و جامعه و رابطه دولت_ ملت است می‌توان اجمالا گفت: عملکرد ایران در دوران کرونا در حوزه سیاست و اقتصاد تا حدی خوب است، هر چند که ابتدا به دلیل عدم هماهنگی بین دولت و نظام پزشکی کشور قانون منظم و مدونی در این حوزه نداشت اما پس از گذشت چند هفته به یک نظم منطقی رسید. در دوران پساکرونا مهم‌ترین عملکرد دولت باید تدوین الگوی مطلوب حکمرانی باشد. از طرف دیگر تمرکز سیاست‌گذاران کشور باید روی بهبود معیشت اقشار فرودست جامعه باشد تا از این طریق زمینه‌ساز ترمیم اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی باشد.

با توجه به تاثیر جدی کرونا بر اقتصادهای در حال توسعه، کدامیک از همسایگان ما موقعیت بهتر و ثبات بیشتری دارند؟

 

 باید عنوان کرد که با توجه به ضعیف بودن دولت‌های همسایه ایران و بی‌‌ثبات بودن آن‌ها در زمینه اقتصاد و سیاست «به جز ترکیه و عربستان با اغماض» فکر نمی‌کنم که همسایگان موقعیت بهتر و باثبات‌تری را در دوران پساکرونا داشته باشند.

آیا می‌توان تهدید ویروس کرونا را به فرصت تبدیل کرد؟

باید گفت بله. در دوران پساکرونا با توجه به تحولاتی که در حوزه نظام بین‌الملل رخ داده و با توجه به تغییر در موازنه قوا، دولت‌ها می‌توانند از فرصت پیش آمده در جهت افزایش مشروعیت داخلی خود بهره برده و در خارج از کشور هم با یافتن هم‌پیمانان جدید به ویژه در خصوص ایران؛ در راستای افزایش امنیت ملی منطقه‌ای و کاهش تحریم‌ها و به نوبه آن افزایش قدرت منطقه‌ای استفاده نمایند.

از آنجا که دوستی و دشمنی در حوزه بین الملل بر مبنای منافع ملی تعریف می‌شود، ۱. دوستان و دشمنان ما در آینده نزدیک کدام کشورها هستند؟ ۲. آیا تقویت ارتباط با چین و روسیه را شرط بندی روی اسب برنده می‌دانید؟

 باید گفت، مورگنتا معتقد بود که منافع ملی چراغ راه سیاست خارجی دولت‌هاست. بنابراین دوستان و دشمنان دائمی در حوزه سیاست خارجی وجود ندارد. در ادامه تحلیل سه سطحی پیامدهای کرونا باید گفت سطح سوم، تاثیرگذاری آن بر دولت‌هاست. کرونا ویروس باعث تقویت تئوری‌های واقع‌گرایی در روابط بین‌الملل شده است. واقع‌گرایان و زیرمجموعه‌های این دسته نظریات، معتقدند که بازیگران اصلی نظام الملل دولت‌ها هستند. کنت والتز معتقد است عامل پویایی نظام، نحوه توزیع قدرت بین دولت‌ها می‌باشد و مهم‌ترین مولفه در سیاست خارجی دولت‌ها نیز مسئله امنیت می‌باشد. پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ و تشکیل سازمان ملل متحد، شاهد افول نظریات واقع‌گرایی و تقویت نظریات لیبرالیستی بودیم. اما در حال حاضر پس از شیوع ویروس کرونا نظریات لیبرالیستی دیگر کارآیی لازم برای تحلیل روابط بین‌الملل و تحولات مربوط به آن را ندارند. تاکنون کرونا باعث رشد ناسیونالیسم و ملی‌گرایی، تاکید بر خودکفایی داخلی، تضعیف اقتصاد ملی به خصوص اقتصادهای تک محصولی، رشد مصرف‌گرایی و ذخیره‌سازی و تاثیرات بر تجارت خارجی و صادرات و واردات شده است. بنابراین من معتقدم که دوستان و دشمنان جمهوری اسلامی ایران در دوران پساکرونا تغییری نخواهند کرد و جبهه‌گیری دولت‌های دوست و دشمن در قبال ایران تغییری نخواهد داشت. در ارتباط با چین و روسیه همان‌گونه که گفتم دولت‌ها به دنبال منافع ملی خود هستند، بنابراین معتقدم این دولت‌ها هیچ‌گونه سود و بهره‌ای برای ایران نخواهند داشت. بنابراین تقویت ارتباط با این دو کشور فایده‌ای به حال ایران نخواهد داشت. همانگونه که تجربیات تاریخی در این سال‌ها این مسئله را به اثبات رسانیده است.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها