در سوگ مجاهدی نستوه به نام "اعظم"
بانویی پر از خاطرات ترک خورده که دل به پاییز نسپرده بود؛ گلدان او پر بود از پیام هاجر و پیام ابراهیم... بانویی که به قدر روزهای عمرش خواند و نوشت و ایستاد و مبارزه کرد.
تقدیم به پدر طالقانی که ابوذر زمان بود...
ابوذر همان بود که مژده آمدن بهار را به پیامبر داد و پیامبر گفت او اهل بهشت است و امروز بانویی به پدر مهربان این انقلاب پیوسته است؛
یاد «قیصر امین پور» در این سال روزها که گفت:
دلی سربلند و سری سر به زیر
ازین دست عمری به سر بردهایم...
بانویی پر از خاطرات ترک خورده که دل به پاییز نسپرده بود؛ گلدان او پر بود از پیام هاجر و پیام ابراهیم... بانویی که به قدر روزهای عمرش خواند و نوشت و ایستاد و مبارزه کرد؛ بانویی مصلح و نماد مقاومت و مجاهدت و ملیت و اسلامیت؛
بانویی که اقیانوس بود آرام اما عظیم؛ دختر بزرگ پدر و بانویی بزرگترین؛
بازار کلمات داغ است؛ هرکس از خودش میگوید و در تنور آتش این هجران میدمد اما یک آرمان هرگز نمیمیرد؛ زن باشی یا مرد فرقی نیست؛ وقتی جانت فدای وطن و اندیشهات، آزادی است، تو زندهای؛ تو به اندازه روزهایی که فدا شدهای آزادهای؛ تو ماندگار خواهی بود مثل نامت «اعظم».
میراث پدر طالقانی، فرزندانی است که همه با هر تفکری او را دوست دارند و به نام اخلاق و مجاهدت او هزار بار میایستند و سر تعظیم خم میکنند؛ بانو اعظم طالقانی نزدیکترین این فرزندان بود؛
تسلیت به تمام فرزندان ابوذر زمان، به تمام اهالی ملیت و اصلاحات به تمام مردمانی که هنوز که هنوز است قدر و قیمت پاکی و مبارزه در وطن و خاک اجدادی را میدانند و به راست قامتان افتخار میکنند؛ تسلیت به خانواده محترم طالقانی که من و همه مدیون لطف و صبوری ایشان بوده و هستیم و مردمان شریف دیار طالقان و دعا برای خودمان که روزی باشد به نام ما مثل روز بانویی به نام "اعظم طالقانی".
سر ز حسرت به در میکدهها برگردم
چون شناسای تو در صومعه یک پیر نبود...
یادش جاودان
قاسم میرزایی نیکو-نماینده دماوند در مجلس شورای اسلامی
ارسال نظر