خاتمی هیچگاه مدعی رهبری جریان اصلاحطلبی نبوده است
محمدرضا تاجیک، تئوریسین و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب میگوید: منش دیرینه ما، خصوصا ایرانیان اینگونه بوده است که همواره بتی ساختیم و بعد در جلوی آن تعظیم کردیم. سفرنامهنویسان مینویسند علت استمرار قدرت در ایران اصحاب قدرت نبودند، مردم بودند. مردمی که بالاخره یکی را بت میکردند، اسمش را میگذاشتند رستم و بعد خود میهراسیدند. طرف را به عرش میرساندند و میگفتند بالاتر و والاتر از تو یافت مینشود و بنابراین پیرامونش شروع میکردند به طواف کردن و کوتوله بودن خود را پیرامون آن چیزی که خود ساخته بودند و عظیم و بزرگ ساخته بودند، پوشش میدادند. به نظر من این صفت تاکنون ما ادامه پیدا کرده و ظاهرا ما بدون قطب، بدون رابطه بدون مرید و مرادی، نمیتوانیم، این فرهنگ شعبان کارگی به شکلی در ما بازتولید شده و ما بالاخره برخی از افراد را بولد میکنیم، از آنها مجسمه میسازیم، در دیوار خانهمان نصب میکنیم، صداهایشان را پژواک میدهیم و از همه حالاتشان روایتی و داستانی میسازیم. از خوابیدنش، از برخاستنش، از او یک اسطورهای میسازیم و انقدر بزرگ میکنیم که قابل پرستش باشد، انقدر بزرگ میکنیم که به تعبیر لکان، تبدیل به دیگری بزرگ میشود که دیگر تردیدی در آنچه میگوید، وجود ندارد. آنچه میگوید همان است که حق است، همان است که واقعیت است، نباید تردید کرد و هر کسی تردید کند، طرد میشود. این را چه کسانی میسازند؟
ارسال نظر