چرا احمدی نژاد با رسانهای که از سعودی پول میگیرد، مصاحبه میکند؟
میخواهد به هر قیمتی دیده شود
احمدینژاد بسیار دوست دارد در سطح جهان به عنوان چهرهای متفاوت دیده شود، توئیت چند وقت پیش او در سالگرد درگذشت "مایکل جکسون" خواننده پاپ مشهور آمریکایی که اتفاقا زمان مرگ او همزمان با اعتراضهای مردم به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بود از این دست اقدامات اوست. همچنین بخشی از دوران ریاست جمهوری او مصادف با ریاست جمهوری "باراک اوباما" رئیس جمهور وقت آمریکا بود و تلاش هیات همراه احمدی نژاد این بود که دو رئیس جمهور به شکلی در راهروهای سازمان ملل با یکدیگر روبهرو شوند.
مستقل آنلاین/ گروه سیاسی - هرمز شریفیان - رئیس دولتهای نهم و دهم در بخشی از مصاحبه با یک رسانه وابسته به دولت سعودی گفت است: "سازمان ملل، مرکز مدیریت جهان است و با این فلسفه آغاز بهکار کرده اما متاسفانه امروز تقریبا تاثیری در مناسبات جهانی ندارد". این درحالی است که احمدینژاد در زمان ریاست جمهوریاش قطعنامههای همین سازمان ملل را "ورقپاره" خواند و با اقدامات او تحریمهای بسیار سنگینی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل، وضع شد و کشور را به مخاطرات سنگینی وارد کرد که آثار آن هنوز مشهود و زیانبار است، هرچند که امروز همه میدانیم که رئیس جمهور در ایران نمیتواند به تنهایی در حوزه کلان سیاست خارجی تصمیمگیری کند و احمدینژاد هم از این قاعده مستثنی نبود.
او در جواب این پرسش ایندیپندنت فارسی که اگر در نشست اخیر سازمان ملل بهعنوان رئیس جمهور حضور داشت، چه میکرد، گفت: راهکار را بلد بودم بهگونهای که هیچ ملتی آسیب نبیند، ملت ایران هم به حقوق خود برسد و امنیت در جهان مستقر شود". او در ادامه با خنده گفته: "اینها 'فوت کوزهگری' است و نمیتوانم به شما بگویم".
نکته جالب در این مصاحبه آنجا است که وقتی خبرنگار ایندیپندنت در سوالهایش نام "حسن روحانی" رئیس جمهور و "قاسم سلیمانی" فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را میبرد با این پاسخ احمدینژاد روبهرو میشود: "کلی صحبت کنیم و درباره 'اسمها' صحبت نکنیم".
او در پاسخ به پرسشی درباره حجاب اجباری مانند همیشه نه بهطور مستقیم، پاسخ داده: " هیچ 'ارزشی' با تحمیل باقی نمیماند، اگر بماند دیگر 'ارزش' نیست". احمدینژاد ادامه داده: "ارزش، زمانی ارزش دارد که با انتخاب آزادانه و آگاهانه همراه باشد. مذهب اگر انتخابی نباشد هیچ ارزشی ندارد".
رئیس دولتهای نهم و دهم درباره موضوع حصر و ممنوعالتصویری "سیدمحمد خاتمی" نیز گفته: "من با کل زندانها مخالفم، با محدود کردن انسانها مخالفم. ما وظیفه نداریم به دنبال پست و مقام باشیم،
در حالی که میدانیم زمانی که او در قدرت بود همچنان فضای سیاسی بسته بود و بیشترین فشار بر مطبوعات آزاد و مستقل در دوره وی اتفاق افتاد ولی اکنون که از قدرت رانده شده است ژست آزادیخواهانه میگیرد!
حرفهای ما جهانی است و نگاهمان جغرافیایی نیست. ما تابع مردممان هستیم و مردم هرکس را بخواهند از آن تبعیت خواهیم کرد".
این حرف را احمدی نژاد در حالی بیان میکند که میلیونها حامی موسوی را در روز ۲۳ خرداد۸۸ خس و خاشاک خواند.
او در پاسخ به این پرسش که آیا تصمیمی برای بازگشت به سیاست دارد، گفته: "مردم زیاد میخواهند که به سیاست برگردم، اصرار هم میکنند و گاهی دستور هم میدهند و میگویند، باید! بهشان میگویم، انشالله با یکدیگر کار میکنیم و اوضاع خوب میشود کل جهان رو به اصلاح است و ما نباید ایران و آمریکا را جدا از جهان ببینیم".
احمدینژاد در این گفتوگو نشان داده مانند دوران ریاستش بر دولت در پی فراهم کردن وجههای جهانی برای خود است. حضور هرساله در زمان ریاستجمهوریاش در مجمع سالانه سازمان ملل متحد، دوستی نزدیک با "هوگو چاوز" رئیس جمهور درگذشتهی ونزوئلا، سفر به جنوب لبنان در نزدیکی مرز اسرائیل و افتتاح یک پارک و سفر به افغانستان پس از بیرون کردن طالبان از قدرت و پس از انتخاب "حامد کرزای" از موضوعاتی بود که توجه افکار عمومی جهان را بهشدت بهسوی او جلب کرد.
احمدینژاد بسیار دوست دارد در سطح جهان به عنوان چهرهای متفاوت دیده شود، توئیت چند وقت پیش او در سالگرد درگذشت "مایکل جکسون" خواننده پاپ مشهور آمریکایی که اتفاقا زمان مرگ او همزمان با اعتراضهای مردم به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بود از این دست اقدامات اوست.
همچنین بخشی از دوران ریاست جمهوری او مصادف با ریاست جمهوری "باراک اوباما" رئیس جمهور وقت آمریکا بود و تلاش هیات همراه احمدی نژاد این بود که دو رئیس جمهور به شکلی در راهروهای سازمان ملل با یکدیگر روبهرو شوند تا دست کم سلام و علیکی در حد "مصافحه" صورت گیرد که تیم اوباما از این رویارویی دوری میکرد، نکتهای که اکنون دقیقا برعکس دوران احمدینژاد است.
احمدینژاد البته حق دارد به عنوان یک شهروند و چهره سیاسی برای انتخابات سال ۱۴۰۰ ریاست جمهوری به فکر نامزدی باشد و نشانهها در سطح جامعه حاکی از آن است که حامیان و طرفداران کمی هم ندارد.
برای همین او در صدد ساخت و پرداخت چهرهای جدیدتر و مقبولتر از خود در سطح جهان است و نشان داده که ابایی از بیان باورهایش ندارد. هرچند که معلوم نیست او از اشتباهات ریز و درشت دوران ریاست جمهوریاش درس گرفته باشد!
از کجا معلوم شاید "فوت کوزهگری" که به آن اشاره کرده، این بار جواب دهد!
اما خودنماییها و این ژست مصلحانه احمدینژاد در حالی توسط شبکههای فارسی زبان خارجی انعکاس مییابد که برخلاف گفتههایش، آنچه در دوران ریاست جمهوری او بر منتقدان، کنشگران سیاسی و روزنامهنگاران گذشت یکی از سختترین دوران بر این گروهها بود.
احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری، بهویژه در دوره دوم و پس از سال ۸۸، کوچکترین واکنشی به این برخوردها نشان نداد و امروز از حق انتخاب در داشتن و پذیرش دین صحبت میکند.
شاید خبرنگار ایندیپندنت فراموش کرد از فساد مالی گستردهای که در زمان او و توسط نزدیکترین همکارانش صورت گرفت، سوالی بپرسد اما کیست که نداند نزدیکان او که اکنون برخی در زندان نیز بهسر میبرند، پروندههای پیچیدهی مالی دارند که هنوز ابعاد آن مشخص نشده است.
احمدینژاد همچنین پس از سال ۸۸ و فاجعه کهریزک که منجر به برکناری و صدور حکم برای "سعید مرتضوی" شد با یک دهن کجی آشکار به مردم او را به سمت رئیس سازمان تامین اجتماعی گمارد. سازمان ثروتمندی که تا پیش از این به دولت وامهای کلان میداد در دوران احمدینژاد تقریبا ورشکست شد و هنوز با آن همه منابع مالی، به عنوان یک بدهکار شناخته میشود.
نکته دیگر در این مصاحبه اما اینجا است که چرا گفتوگو با چنین شبکههایی برای دیگران پیامدهای قضایی دارد اما احمدینژاد میتواند با "مصونیتی خاص" و برای مطرح کردن خود به مصاحبه با آنان بپردازد و آب هم از آب تکان نخورد.
شواهد نشان میدهد که اصولگرایان بدشان هم نمیآید تا او به هر نحوی در رسانهها مطرح شود چرا که با داشتن منش پوپولیستی هنوز حامیانی در بین مردم دارد که در زمان انتخابات "پایگاه رای" محسوب میشود.
ممکن است اصولگرایان پشت دست خود را به خاطر حمایت تمام قد از او داغ کرده باشند و هرگز اجازه ندهند تا او دوباره بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زند اما نمیتوانند از حامیان و پایگاه رای او چشم پوشی کنند.
جبهه مخالف اصلاحات به خوبی از تجربه انتخابات گذشته دریافته چنانچه اصلاحطلبان بتوانند با "گفتمان غالب" خود، مردم را پای صندوق بیاورند، شکستشان سنگین و حتمی است، برای همین از حالا بر روی پایگاه رای احمدینژاد سرمایهگذاری کرده و اجازه میدهند تا او با هر رسانهای که در دسترساش قرار دارد مصاحبه کند و مطرح شود. امتیازی که همه چهرههای سیاسی از آن برخوردار نیستند.
او در جواب این پرسش ایندیپندنت فارسی که اگر در نشست اخیر سازمان ملل بهعنوان رئیس جمهور حضور داشت، چه میکرد، گفت: راهکار را بلد بودم بهگونهای که هیچ ملتی آسیب نبیند، ملت ایران هم به حقوق خود برسد و امنیت در جهان مستقر شود". او در ادامه با خنده گفته: "اینها 'فوت کوزهگری' است و نمیتوانم به شما بگویم".
نکته جالب در این مصاحبه آنجا است که وقتی خبرنگار ایندیپندنت در سوالهایش نام "حسن روحانی" رئیس جمهور و "قاسم سلیمانی" فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را میبرد با این پاسخ احمدینژاد روبهرو میشود: "کلی صحبت کنیم و درباره 'اسمها' صحبت نکنیم".
او در پاسخ به پرسشی درباره حجاب اجباری مانند همیشه نه بهطور مستقیم، پاسخ داده: " هیچ 'ارزشی' با تحمیل باقی نمیماند، اگر بماند دیگر 'ارزش' نیست". احمدینژاد ادامه داده: "ارزش، زمانی ارزش دارد که با انتخاب آزادانه و آگاهانه همراه باشد. مذهب اگر انتخابی نباشد هیچ ارزشی ندارد".
رئیس دولتهای نهم و دهم درباره موضوع حصر و ممنوعالتصویری "سیدمحمد خاتمی" نیز گفته: "من با کل زندانها مخالفم، با محدود کردن انسانها مخالفم. ما وظیفه نداریم به دنبال پست و مقام باشیم،
در حالی که میدانیم زمانی که او در قدرت بود همچنان فضای سیاسی بسته بود و بیشترین فشار بر مطبوعات آزاد و مستقل در دوره وی اتفاق افتاد ولی اکنون که از قدرت رانده شده است ژست آزادیخواهانه میگیرد!
حرفهای ما جهانی است و نگاهمان جغرافیایی نیست. ما تابع مردممان هستیم و مردم هرکس را بخواهند از آن تبعیت خواهیم کرد".
این حرف را احمدی نژاد در حالی بیان میکند که میلیونها حامی موسوی را در روز ۲۳ خرداد۸۸ خس و خاشاک خواند.
او در پاسخ به این پرسش که آیا تصمیمی برای بازگشت به سیاست دارد، گفته: "مردم زیاد میخواهند که به سیاست برگردم، اصرار هم میکنند و گاهی دستور هم میدهند و میگویند، باید! بهشان میگویم، انشالله با یکدیگر کار میکنیم و اوضاع خوب میشود کل جهان رو به اصلاح است و ما نباید ایران و آمریکا را جدا از جهان ببینیم".
احمدینژاد در این گفتوگو نشان داده مانند دوران ریاستش بر دولت در پی فراهم کردن وجههای جهانی برای خود است. حضور هرساله در زمان ریاستجمهوریاش در مجمع سالانه سازمان ملل متحد، دوستی نزدیک با "هوگو چاوز" رئیس جمهور درگذشتهی ونزوئلا، سفر به جنوب لبنان در نزدیکی مرز اسرائیل و افتتاح یک پارک و سفر به افغانستان پس از بیرون کردن طالبان از قدرت و پس از انتخاب "حامد کرزای" از موضوعاتی بود که توجه افکار عمومی جهان را بهشدت بهسوی او جلب کرد.
احمدینژاد بسیار دوست دارد در سطح جهان به عنوان چهرهای متفاوت دیده شود، توئیت چند وقت پیش او در سالگرد درگذشت "مایکل جکسون" خواننده پاپ مشهور آمریکایی که اتفاقا زمان مرگ او همزمان با اعتراضهای مردم به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بود از این دست اقدامات اوست.
همچنین بخشی از دوران ریاست جمهوری او مصادف با ریاست جمهوری "باراک اوباما" رئیس جمهور وقت آمریکا بود و تلاش هیات همراه احمدی نژاد این بود که دو رئیس جمهور به شکلی در راهروهای سازمان ملل با یکدیگر روبهرو شوند تا دست کم سلام و علیکی در حد "مصافحه" صورت گیرد که تیم اوباما از این رویارویی دوری میکرد، نکتهای که اکنون دقیقا برعکس دوران احمدینژاد است.
احمدینژاد البته حق دارد به عنوان یک شهروند و چهره سیاسی برای انتخابات سال ۱۴۰۰ ریاست جمهوری به فکر نامزدی باشد و نشانهها در سطح جامعه حاکی از آن است که حامیان و طرفداران کمی هم ندارد.
برای همین او در صدد ساخت و پرداخت چهرهای جدیدتر و مقبولتر از خود در سطح جهان است و نشان داده که ابایی از بیان باورهایش ندارد. هرچند که معلوم نیست او از اشتباهات ریز و درشت دوران ریاست جمهوریاش درس گرفته باشد!
از کجا معلوم شاید "فوت کوزهگری" که به آن اشاره کرده، این بار جواب دهد!
اما خودنماییها و این ژست مصلحانه احمدینژاد در حالی توسط شبکههای فارسی زبان خارجی انعکاس مییابد که برخلاف گفتههایش، آنچه در دوران ریاست جمهوری او بر منتقدان، کنشگران سیاسی و روزنامهنگاران گذشت یکی از سختترین دوران بر این گروهها بود.
احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری، بهویژه در دوره دوم و پس از سال ۸۸، کوچکترین واکنشی به این برخوردها نشان نداد و امروز از حق انتخاب در داشتن و پذیرش دین صحبت میکند.
شاید خبرنگار ایندیپندنت فراموش کرد از فساد مالی گستردهای که در زمان او و توسط نزدیکترین همکارانش صورت گرفت، سوالی بپرسد اما کیست که نداند نزدیکان او که اکنون برخی در زندان نیز بهسر میبرند، پروندههای پیچیدهی مالی دارند که هنوز ابعاد آن مشخص نشده است.
احمدینژاد همچنین پس از سال ۸۸ و فاجعه کهریزک که منجر به برکناری و صدور حکم برای "سعید مرتضوی" شد با یک دهن کجی آشکار به مردم او را به سمت رئیس سازمان تامین اجتماعی گمارد. سازمان ثروتمندی که تا پیش از این به دولت وامهای کلان میداد در دوران احمدینژاد تقریبا ورشکست شد و هنوز با آن همه منابع مالی، به عنوان یک بدهکار شناخته میشود.
نکته دیگر در این مصاحبه اما اینجا است که چرا گفتوگو با چنین شبکههایی برای دیگران پیامدهای قضایی دارد اما احمدینژاد میتواند با "مصونیتی خاص" و برای مطرح کردن خود به مصاحبه با آنان بپردازد و آب هم از آب تکان نخورد.
شواهد نشان میدهد که اصولگرایان بدشان هم نمیآید تا او به هر نحوی در رسانهها مطرح شود چرا که با داشتن منش پوپولیستی هنوز حامیانی در بین مردم دارد که در زمان انتخابات "پایگاه رای" محسوب میشود.
ممکن است اصولگرایان پشت دست خود را به خاطر حمایت تمام قد از او داغ کرده باشند و هرگز اجازه ندهند تا او دوباره بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زند اما نمیتوانند از حامیان و پایگاه رای او چشم پوشی کنند.
جبهه مخالف اصلاحات به خوبی از تجربه انتخابات گذشته دریافته چنانچه اصلاحطلبان بتوانند با "گفتمان غالب" خود، مردم را پای صندوق بیاورند، شکستشان سنگین و حتمی است، برای همین از حالا بر روی پایگاه رای احمدینژاد سرمایهگذاری کرده و اجازه میدهند تا او با هر رسانهای که در دسترساش قرار دارد مصاحبه کند و مطرح شود. امتیازی که همه چهرههای سیاسی از آن برخوردار نیستند.
ارسال نظر