یک مجتمع حوزوی که کارش تربیت طلاب است میتواند یک واحد صنعتی را اداره کند؟
من واقعا نمیفهمم آیا یک مجتمع حوزوی که کارش تربیت طلاب است میتواند یک واحد صنعتی را اداره کند؟! کاری که اخیرا در اراک رخ داده است و همچنین درمورد لاستیکسازی دنا رخ داد. لذا باید بازنگری این سیاستها مورد توجه قرار گیرد. در دنیا نمونههای موفق خصوصیسازی اولا از شفافیت برخوردار بوده است و ثانیا از بنگاههای کوچک شروع کردهاند و بنگاههای بزرگ در مراحل بعدی بوده است. کاری که ما برعکس انجام دادیم. کاری که ما را با مشکل مواجه کرده است که چوب آن را کارگران جان به لب آمده نیشکر هفت تپه و هپکو میخورند که برای رساندن صدایشان وادار به کارهایی از جمله بستن ریل راهآهن شدهاند. بنابر گزارش سازمان بازرسی واگذاریهای که در مورد شرکتهای مختلف انجام شده است مصوبه شورای اصل ۴۴ یعنی احراز پایش اهلیت مدیریت مشتریان رعایت نگردیده است. بنابر آمارهای بخش خصوصی سازی سهم خصوصی واقعی از واگذاریها تنها حدود ۱۷ درصد بوده است و عمده سهم متقاضیان متعلق به نهادهای غیردولتی بوده است و سهم خصوصی سازی واقعی بسیار اندک است این درحالی است که نهادهای غیر دولتی سهمی بیشتر از ۶۰ درصد را در اختیار دارد و این وضعیت باعث شده است ما با یک پدیده مبهم و غیر شفاف که آن را خصولتیها نامیدهاند مواجه شدهایم.
ارسال نظر