به حصر محصورین و ممنوع‌التصویری خاتمی پایان دهید

ما اصلاح طلب هستیم! ما از آغاز، اصلاح طلب بوده‌ایم؛ اصلاح طلبی، براندازی نیست؛ اصلاح طلبی تحقق روح جمهوریت و اسلامیت است! من و هم قطارانم، نان به مزد نبوده‌ایم!
ما انقلاب کردیم! ما فرزند انقلاب هستیم! ما جوان نکردیم! ما همه خود را فدا کردیم! فدا خلق و وطن و اعتقادمان!

ما اشتباه نکردیم! ما دروغ نگفتیم! ما آمدیم با کتاب و میزان و تبر و تفنگ، ما با جانمان بازی کردیم! ٨ سال پای شرفمان، وطنمان ایستادیم؛ اما امروز آن دیگری یاغی و این دیگری در حبس! ما اصلاح طلبان ممنوعه‌ایم! آنقدر که بردن ناممان هم پیگرد قانونی دارد! آری اینچنین است برادرجان!
مردمان حوزه انتخابیه‌ام! دماوند سربلند و فیروزکوه فیروزه‌ای، ملت شریف ایران، تازه از راه رسیدگان، کارزار انتخابات داغ کرده‌اند و برای رسیدن به صندلی سبز بهارستان، شب‌ها را شماره می‌کنند! رفیق ما جناب «هاشم زایی» نماینده مردم شریف تهران، در نطق خود سؤالاتی پرسید و کسی پاسخگو نبود! اما من واگویه می‌کنم تا در تاریخ بماند!
اصلاح طلبی نمرده است! ما بقایای نسل شب زدگانیم! اصلاح طلبِ انقلابی نه خورده است نه برده است نه آقازاده نه هیچ کس! اصلاح طلب واقعی بر سر آرمان و عقیده ایستاده است!

مجلس در رأس امور نیست! به دولت هم امید نیست! اما انتخابات، تنها راه و نبض مردمسالاری است؛ قهر و خشونت و استبداد هم شیشه عمری دارد!
وقت آن است که اصلاح طلبان مخصوصا فراکسیون امید، گزارشی رسمی از فعالیت و موانع را شفاف بگوید! دانستن حق مردم است!
فشار حداکثری، پدیده ترامپیسم و عملا وضعیت سخت اقتصادی، هست! اما مردمان ما عصبانی‌اند! مردم از آشفته بازار دزدی، لبریز شده‌اند! بیعدالتیی و فساد استخوان را پوسانده است! برخورد با فساد هم زدن دم اژدهایی است که همیشه ترمیم شده، اما سر اژدها همچنان نفس می‌کشد!

در این شرایط دو راه در پیش داریم:

1. مردم را ندیده، دمکراسی را کمرنگ! جوانان منتقد و دانشجویان و نخبگان، اهل رسانه، هنرمندان، کارگران و همه را به جرم اعتراض، ساکت، با نظارت استصوابی، انتخابات را یکدست و مهندسی کنیم!
2. یا آن که با حقیقت آشتی کنیم و وجدانمان را قاضی؛ راه را باز کنیم و این روزگار سخت را با حضور حداکثری (مثل دوم خرداد ٧٦ که حمله امریکا یا خرداد ٩٢ که تیغ تحریم را کند کرد و آبروی نظام را خرید) به رأی مردمانمان اعتماد کنیم!

هرکس که دلسوز است باید از انتخابات آزاد دفاع کند و پای آن بایستد که جمهوری اسلامی به پشتوانه مجلسِ قدرتمند است؛ این راستی آزمایی یک حکومت است! باید نشان دهیم که مسأله ما، قدرت و بقای ریاست نیست و اصل نجات ایران است!
انتخابات استصوابی و بسته با رد صلاحیت حداکثری، فقط شعاری توخالی برای تیز کردن تیغ و خط و نشان کشیدن و کوبیدن بر طبل توخالی است! و عملا انقلاب را به بلعیدن فرزندانش مبتلا خواهد کرد!
ما ذراتی هستیم که مردم ما را انتخاب کرده‌اند! انتخاب بین بد و بدترها راهی جز به قهقهرا نیست! بلکه انتخابات خوب‌تر و آزاد سرآغاز رشد و توسعه است و در یک کلام «غنی‌سازی مجلس»!
این اتفاقا خواست دشمن قسم خورده است که ایرانی، رنگ پیشرفت نبیند و در بی‌فرهنگی و استثمار درجا بزند.
امریکای ترامپی هم اگر قرار است به مذاکره برگردد و امتیازی دهد تا قبل از انتخاب مجدد است و پس از آن، عملا مسأله از اعتبار ساقط است! امروز ایران با اتکا بر اندیشه بزرگان پس از پهباد و کشتی انگلیسی، در موضع قدرت است؛ پس می‌توان با تکیه بر دیپلماسی مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت، در سایه وحدت ملی، در جهان سربلند بمانیم.
در این روزهای متعلق به سرور و سالار آزدگان جهان، یک بار دیگر تأکید می‌کنم که حذف "سید محمد خاتمی" و حصر "میرحسین موسوی"، "زهرا رهنورد" و "مهدی کروبی" به صلاح نظامِ مدعی عدالت علی آن ابرمرد تاریخ، در این روزهای دشوار که مردم چشم به راه صداقت هستند، نیست؛ بزرگان امت مسلمان بیاندیشیم.

"نجیب محفوظ" گفت:
آنها دروغگو هستند!
و می‌دانند که دروغگو هستند!
و می‌دانند که می‌دانیم دروغگو هستند!
و با این وجود...
با صدای بلند دروغ می‌گویند!

ذکر یک نکته با همه همشهریانی که به من رأی دادند: من برآمده از شورای اصلاح طلبان بوده‌‌ام؛ یکی از "ما" اصلاح طلبان؛ اما وقتی انتخاب شدم، نماینده همه بودم! حتی آن ها که در مقابلم تا امروز هم ایستاده‌اند و هر روز کارشکنی می‌کنند و دلواپسی و سرسختی! من پای عهدی که با شما بستم ایستادم؛ من هر آنچه می‌توانستم از خود گذشتم؛ من متعلق به سرزمین مادریم بوده و هستم؛ من آمدم تا کاری کنم! تا بعد چهل سال، از زجر و رنج مردمان دیارم کم کنم؛
بی‌مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یارب مباد کس را مخدومِ بی‌عنایت!