عبدالرضا داوری در گفتگو با مستقلآنلاین از جمله جنجالی احمدینژاد پرده برداشت
منظور از خس و خاشاک ۱۳ میلیون نفر نبودند
عبدالرضا داوری از اطرافیان حلقه اول نزدیک به احمدینژاد است و سالها با او از نزدیک ارتباط داشته. افرادی که با فضای مجازی سرو کار دارند میدانند برای تایید یا تکذیب هر خبری مربوط به احمدینژاد باید از طریق داوری اقدام کنند، از این رو بسیاری معتقدند داوری این روزها مشاور رسانهای احمدی نژاد است. گرچه خودش این سِمت را تکذیب میکند. گفتگوی مفصلی با ایشان داشتهایم که بخش کوتاهی از آن را میخوانید:
از گوشه و کنار شنیدهایم که آقای احمدینژاد مستقیم یا غیرمستقیم قصد ورود به انتخابات مجلس را دارد و لیستی هم منتسب به ایشان در حال تهیه است. اگر تمام افراد منتسب به آقای احمدی نژاد ردصلاحیت شوندآیا باز هم آقای احمدینژاد در انتخابات مجلس یازدهم حضور موثرخواهد داشت؟
آنچه که من از کنش و بینش احمدی نژاد میفهمم واقعیت اینست که مدل تحلیل آقای احمدی نژاد در فضای سیاسی کشور با آنچه که در ذهن جریانهای سیاسی به طور متعارف و متداول جاری است یک مقدار متفاوت است. با توجه به نوع رفتار نهاد انتخابات در ایران یک اتفاقی در این سالها در سیاست ایران افتاده است. یعنی ما نهاد انتخابات در ایران را در نظر بگیریم یک بخشی از آن رای دهنگان هستند و یک بخشی آنها که کاندید میشوند، بخشی هم کسانی هستند که اجرا و نظارت میکنند. واقعیت اینست که نهاد انتخابات در ایران با توجه به ذائقه شورای نگهبان و تفسیری که از اصل ۹۹ قانون اساسی داشته تحت عنوان نظارت استصوابی (باعث شده) نهاد انتخابات از کارکرد خود خارج شود و کاری که به اعتقاد من باید کرد و من در کنش آقای احمدینژاد به خصوص در سالهای اخیر دنبال میکنم اینست که اصل این نهاد باید اصلاح شود ما با نوع تفاسیری که شورای نگهبان دارد از قانون اساسی ارائه میدهد و بعضی اوقات این تفاسیرخودش ناقض قانون اساسی است و برای این در قانون اساسی مکانیزیمی پیش بینی نشده که اگر شورای نگهبان تفسیری ارایه کرد که خود آن تفسیر ناقض روح قانون اساسی باشد، چه باید کرد. وقتی این اتفاق میفتد حضور در این انتخابات نمیتواند صرفا راه حل بحران باشد...
بنظر جنابعالی الان محبوبترین چهره سیاسی داخل کیست؟
بر اساس آمار یکی از مراکز نظرسنجی که البته آن گزارش محرمانه است الان آقای احمدی نژاد بیش از ۷۴ درصد در نظرسنجی تیرماه در بین همه چهرههای سیاسی داخل نظام در ۳۱ مرکز استان با ۱۹ هزار نمونه توانسته بیش از ۷۴ درصد محبوبت را بین مردم برخوردار شود.
در دوره آقای احمدینژاد مخالفان ایشان سرکوب شدند و بخش بزرگی از روزنامه نگاران ناچار به مهاجرت شدند. در جشن پیروزی میدان ولیعصر بعد از انتخابات سال ۸۸ شخصا حضور داشتم. احمدی نژاد اعلام کرد سر مخالفان را به سقف میکوبیم. کدام دولت با مخالفانش اینگونه حرف میزند؟
در همان جلسه ما هم بودیم آقای احمدینژاد بحث خس و خاشاک را گفتند اما بحثشان راجع به مخالفان نبود بلکه راجع به گروههایی بود که از شب قبل از سخنرانی ایشان از جمعه شب ۲۲ خرداد که سطل آتش میزدند و اینها را مخاطب قرار داد. من شاید این لفظ را نپسندم اما انصاف حکم میکند که بگوییم این لفظ خطاب به ۱۳ میلیون نبوده بلکه به کسانی بود که آمدند آشوب به پا کنند اصلا شاید رای ندادند و تخریب اموال عمومی کردند.
۱۶آذر ۸۹ در دانشگاه پلیتکنیک دانشجویی روی مقوا نوشت رئیس جمهور فاشیست پلیتکنیک جای تو نیست، آیا میدانید به چندسال زندان محکوم شد؟
آقای احمدینژاد در برخوردهایی که صورت گرفت با فعالان داشجویی سیاسی و مطبوعاتی مسئول است. اما خودتان ساختار کشور را میشناسید وزیر اطلاعات ظاهرش در اختیار رئیس جمهور است اما هیچ رئیس جمهوری در مسائل کلان وزارتخانه احاطه ندارد. تعدادی از وزرا را اصلا رئیس جمهور انتخاب نمیکند. اصلا پاسخگویی به رئیس جمهور ندارند. وزرای خارجه، کشور، دفاع و اطلاعات اصلا با تایید دفتر رهبری انتخاب میشوند.
مشکل آقای احمدینژاد با آقای مصلحی و ۱۱ روز خانه نشینی چه بود؟
مسئلهای که من اطلاع دارم رفتارها و روندهایی بود که آقای مصلحی در وزارت اطلاعات ایجاد میکرد که یک نمونهاش را شما در ایام اخیر دیدید در پرونده افرادی که متهم به ترور دانشمندان هستهای شده بودند و موارد متعدد دیگر و بخش بزرگی از رفتارهایی که وزارت اطلاعات با افراد میکرد. مثلا خاطرم هست همسر آقای سحرخیز آمدند گزارشی به آقای احمدینژاد دادند آقای احمدینژاد برخورد کرد تذکر داد. یا مثلا آقای پیمان عارف با عنوان توهین به رئیسجمهور محکوم به شلاق شدند. آقای احمدی نژاد روحش هم خبر نداشت برایش محکومیت ایجاد شده چون آقای دادستان تهران علیه آقای عارف اعلام جرم کرده بود.
پیمان عارف توسط وزیر علوم آقای احمدینژاد ستاره دار شد!
حالا من عرض میکنم وزیر علوم هم حرف آقای احمدینژاد را توجه نمیکرد. من نمونه عرض میکنم خدمتتان آقای احمدی نژاد بیش از یکسال به آقای دانشجو وزیر علوم وقت دستور اکید داده بود دکتر فرهاد رهبر را از ریاست دانشگاه تهران برکنار کنید خب آقای دانشجو نمیتوانست این کار را بکند و از جاهای دیگر به ایشان میگفتند این کار را نکن.
مذاکره کننده ارشد در دولت آقای احمدینژاد آقای سعید جلیلی بود. نتیجه مذاکرات ایشان چه بود؟
سال ۹۱ شهریور بود در یکی از بولتنهای محرمانه من خبری خواندم که مذاکراتی محرمانه در عمان بین ایران و آمریکا در جریان است آقایان ولایتی و جلیلی و صالحی در این مذاکرات درگیر هستند. برای ما سوال بود دیگر. من مسئول مرکز تحقیقات وزارت کشور بودم از آقای مشایی سوال کردم داستان این خبر چیست؟ ایشان یک جمله گفت: خبر درست است اما ما در جریان نیستیم . رئیس جمهور در حوزه سیاست خارجی خلع ید است. مسئله هستهای در سال ۸۹ در توافق بین ایران برزیل ترکیه تمام شده بود. قرار بود در ۳/۵ درصد تولید و غنیسازی اورانیوم فریز بشود نیاز مازادمان را از بازار مربوطه تهیه بکنیم و هیچ امتیازی هم ندهیم و تحریمها برداشته بشود. خب چه کسی در داخل نگذاشت؟
مجلس و قوه قضائیه که همسو بودند با آقای احمدینژاد
اصلا همسو نبودند. اینها نمیخواستند احمدی نژاد در بحث هستهای موفق شود چرا؟ چون احمدی نژاد چند ماه قبل از توافق رفته بود لبنان آن استقبال عظیم از ایشان صورت گرفت بسیاری از افراد در داخل و اصحاب قدرت عصبانی شدند...
خبر داریم وقتی در زندان بودید با دوستانی که از ۸۸ در زندان بودند بحث داشتید، و از ستمی که دوران احمدی نژاد به آنها شد برایتان گفتند. آیا اصلا تحت تاثیر هم قرار گرفتید؟
من بعد از زندانم گفتم ای کاش من ۲۰ سال پیش میرفتم زندان. زندان من را متحول کرد. ما بیرون از زندان ارتباطاتمان خیلی محدود است شاید در هفته ۲۰ یا ۳۰ نفر ثابت با ما در ارتباطند. اما در زندان اینطور نیست من در ۱۸ ماهی که اوین بودم بندهای مختلف را تجربه کردم از بند ۴ موقتیها تا بند ۸ که بند محکومین با سوابق بالاست. من کسی را دیدم که از سال ۷۵ در زندان بود و از من میپرسید میدان ۷ تیر چه شکلی است یا اتوبان مدرس چه شکلی دارد؟ بندهای امنیتی ۲ الف و ۲۰۹ را دیدم. من در بندی با ۱۰۰۰ زندانی بودم و شخصا سعی میکنم با همه ارتباط بگیرم از متهمین سلطنت طلب و جاسوسی تا دکتر زعیم و غیره مرتبط بودم. وقتی با نیروی جبهه ملی حرف میزنم میبینم ۷۰ تا ۸۰ درصد مواضعمان مشترک بود. همه ما دغدغه مان ایران است میخواهیم ایران رشد کند. پلورالیسم و تکثرگرایی زندان باعث شد خیلی از مواضع و باورهایم تعدیل شود. چون تصویری که ما از مخالفانمان در ذهنمان میسازیم را از نزدیک دیدم و آن چیزی نبود که فکر میکردم. ما باید یک نسبیت گرایی را بپذیریم رای مردم را مبنا بدانیم حتی نسبیتگرایی در اعتقادات را بپذیریم.
ارسال نظر