محمود دردکشان: حاکمیت جناحی در اصفهان، تیر خلاص به این استان است/ خشکاندن زاینده‌رود را عمدی می‌دانم

تعیین استاندار از دو حالت خارج نیست، یا تیر خلاص به اصفهان است و محروم شدن همین دولت پزشکیان از آن پتانسیل وجودی این استان، یا اینکه باب نجات و رهایی مردم اصفهان است. درست است که الان همه توجهات به فرونشست زمین است و بدرستی رعب و وحشت زیادی ایجاد کرده ولی اصفهان در همه ابعاد به دلایل گوناگون فرونشست کرده است. اگر بدون مطالعه یک استانداری که هم سنخ و همگون با وضعیت و شرایط اصفهان هم به لحاظ بحران‌هایی هم به لحاظ توانمندی‌های مردم این شهر، انتخاب نشود، اصفهان رهایی و نجات پیدا نخواهد کرد.

محمود دردکشان: حاکمیت جناحی در اصفهان، تیر خلاص به این استان است/ خشکاندن زاینده‌رود را عمدی می‌دانم

اصفهان در همه ابعاد به دلایل گوناگون فرونشست کرده است

 

سرویس سیاسی مستقل آنلاین: با تعیین کابینه پزشکیان، نوبت به انتخاب مدیران میانی و استانداران رسید. انتخاب‌هایی که پر حرف و حدیث شده و نگرانی‌هایی را در میان مردم استان‌های مختلف کشور ایجاد کرده است. اما استان اصفهان از حیث مشکلات محیط زیستی و بحران‌های متعددی با آن دست و پنجه نرم می‌کند از جمله استان‌هایی است نگرانی‌هایی بیشتر دارد. مردم بومی این استان نگرانند تا در سهم‌خواهی‌ها و رانت طلبی چهره‌های سیاسی، استانداری این منطقه به یک جریان سیاسی هدیه و هبه شود تا آخرین نفس‌های اصفهان در دولت پزشکیان ناکام بماند.   اینکه چه اتفاقاتی در پس پرده می‌گذرد و اصفهان در چه شرایطی است سوال اصلی ما بود. سوالاتمان را با محمود دردکشان که بومی اصفهان است و فعال و تحلیلگر سیاسی و از شاگردان آیت‌الله منتظری، مطرح کردیم. 

استان اصفهان

اصفهان در تاریخ ایران یک نماد در تاریخ و فرهنگ ایران است، اخیرا درباره انتخاب استاندار این استان خبرهایی شنیدیم، لطفا شما ابتدا درباره پیشینه و اهمیت این شهر برای ما بگویید
 

در رابطه با آشنایی با اسرار و رمز و رموز اصفهان باید نکته‌ای عرض بکنم.
در مقطع تاریخیِ اواخر حکومت صفویان  بخصوص حکومت شاه سلطان حسین که منجر به محاصره این شهر شد و منجر به فلاکت همه جانبه و فجایعی که بر این شهر رفت، یکی از تراژیک‌ترین مقاطع تاریخی ایران رقم خورد. همین شهر با همان خصوصیات و وضعیت، (از حیث پتانسیل نهفته در این شهر) کار به جایی می‌رسد با یک تغییر وضعیت در حاکمیت سیاسی، یک جنگنده‌ و رزمنده‌ای را اعزام می‌کند سمت هندوستان که در عین فرتوتی با دوتا شمشیر در میدان جنگ می‌جنگید. نادرشاه با دیدن این صحنه بسیار متعجب می‌شود و برای اینکه انگیزه او را بفهمد می‌فرستد در پی پیرمرد. پیرمرد را به عقب جبهه می‌فرستند و نادرشاه ازش می‌پرسد با این سن و سال اینطور جنگیدن چه معنایی دارد و تو کجایی هستی؟
تعجب نادر بیشتر می‌شود وقتی می‌فهمد این پیرمرد اصفهانی است. می‌پرسد توی اصفهانی با این سن بالا و این توانمندی آن روز که افغان‌ها اصفهان را محاصره کردند تو کجا بودی؟
پیرمرد آهی از سویدای دل می‌کشد و  می‌گوید ما بودیم جناب نادر شما نبودید!
این روایت یک لحظه‌ای است از تاریخ اصفهان که واقعیت‌هایی را در خود نهان دارد.
بهرحال اصفهان در یک کلمه به لحاظ نیروی انسانی شهری است پرورنده‌ی کادر. یعنی ساختار وجودی این شهر اقتضای پرورش نخبه دارد. شهری است به لحاظ بافت و ساخت و فرهنگ و صنعت، در زمینه‌های مختلف کادر پرورش می‌دهد در صنعت در کشاورزی در مناسبات اقتصادی، و در تمام مناسبات و شئون‌های زندگی آدم‌ها.
همین شهر اصفهان به لحاظ این استعداد برای خودش فضا ایجاد کرده است.
یعنی الان بالاخره چشم اندازهایی برای خودش تعریف کرده و پویایی و توانمندی خودش را به واقعیت‌های روزگار تحمیل کرده است این واقعیت وجودی اصفهان
است.
یک نکته‌ای که من خیلی به آن توجه دارم این است که این شهر حافظ امنیت در این کشور بوده است. حافظ امنیت و تولید کننده امنیت برای سرزمین ایران بوده. 

شعار دکتر پزشکیان در انتخابات اصلا تغییر بوده و قرار بوده روش ایشان در انتخاب مدیران میانی و استانداران استفاده از همان شورای عالی راهبری باشد یعنی شورای عالی حفظ شود و با همین روش استانداران انتخاب شوند. آیا الان در مورد انتخاب استاندار اصفهان از همین روش استفاده می‌شود؟

قبل از هر چیزی خودم را وظیفه‌مند می‌دانم به مصداق من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق، از جناب آقای پزشکیان کمال تشکر و امتنان را بنمایم بدلیل صداقت و فهم ایشان که به این صحنه ورود کرد تا در حد توان خودش تغییری را رقم بزند. 

ما هیچ ادعای کاذبی هم از ایشان ندیدیم
اگر قولی هم داد آرمان‌های ایشان بود مبنی بر اینکه من پای آرمان‌هایم می‌ایستم. ولو بلغ ما بلغ.
انگیزه بنده از شرکت در این مصاحبه در درجه اول این است که از جناب پزشکیان تقدیر و تشکر بنمایم و بعد آن چیزی که دریافت خودم از اصفهان است، تقدیم بکنم تا حداقل برای خودم اتمام حجتی بشود که بدانم کوتاهی نکرده‌ام.
آقای پزشکیان همان است که گفته دنبال تغییر است منتها من فکر می‌کنم جناب پزشکیان شناخت چندانی از اصفهان ندارند
گزارش‌ها گزارش‌هایی است که خیلی اقناع کننده نیست. چون مجاری گزارش‌ها خیلی مهم و قابل تامل است، و چون گزارش دهنده و آن کسی که اصفهان را تعریف می‌کند مهم است که با چه میزان درک، شناخت و آگاهی و با چه انگیزه‌ای این گزارش را تهیه کرده است.
حالا من فقط از این نقطه شروع کنم که تعیین استاندار از دو حالت خارج نیست، یا تیر خلاص به اصفهان است و محروم شدن همین دولت پزشکیان از آن پتانسیل وجودی این استان، یا اینکه باب نجات و رهایی مردم اصفهان است. درست است که الان همه توجهات به فرونشست زمین است و بدرستی رعب و وحشت زیادی ایجاد کرده ولی اصفهان در همه ابعاد به دلایل گوناگون فرونشست کرده است. اگر بدون مطالعه یک استانداری که هم سنخ و همگون با وضعیت و شرایط اصفهان هم به لحاظ بحران‌هایی هم به لحاظ توانمندی‌های مردم این شهر، انتخاب نشود، اصفهان رهایی و نجات پیدا نخواهد کرد.
و همه عواقبش متوجه دولت آقای پزشکیان و سازوکارهای آن خواهد شد یعنی دودی می‌شود و به چشم این دولت می‌رود 

بنابر این تعیین استاندار از اهمیت ویژه برخوردار است که باید به جد به آن پرداخت.
تصور من این است‌ که‌ خواست قلبی و نیت آقای پزشکیان نجات اصفهان است ولی با توجه به حلقه‌های مفقوده اطلاعات و شناخت اصفهان در آن دو بعد پیشگفته، بیم این می‌رود که توسط دولت آقای پزشکیان بطور ناخواسته اصفهان به حالتی بدتر از وضع امروز بیفتد. با عطف به این مسئله که خواه ناخواه نیروی انسانی فعال می‌شود. 
یادمان باشد که در همین انتخابات مردم اصفهان بالاترین مقاومت را کردند که رای ندهند. اگر آمار بگیرید در سطح کشور آن‌هایی که حاضر نشدند پای صندوق رای بیایند و مقایسه بفرمایید، در اصفهان اعداد و آمارش خیلی معنا دارد و ما می‌شناسیم این آدم‌ها را که هم شهید دادند هم هزینه‌های هنگفتی پرداخت کردند هم مصیبت‌هایی در راه انقلاب کشیدند. آدمهای ضد انقلابی نبودند این اصفهانی‌هایی که ما می‌شناسیم، ولی متقاعد نشدند.
آنقدر زخم بر روح و روانشان خورده بود که پایشان پیش نمی‌رفت که برای انتخابات گامی بردارند.
درصدی هم که باند حجتیه و پایداری بودند و بالاخره درصدی هم خودشان را متقاعد کردند به حضور در انتخابات.
ولی همه این دو گروه که آمدند رای دادند در مقابل آن‌ها که نیامدند بالاخره خیلی کسری داشتند.

از مشکلات اصفهان فهرست وار بگویید

با یک مقدمه‌ای این سوال را پاسخ می‌دهم
انقلاب که پیروز شد، اصفهان یک نقش خاص و ویژه‌ای داشت که این عملکرد مستند است. بعد از پیروزی انقلاب مدیریت کلان در شهر اصفهان حس و هوای انقلابی و مردمی را داشت ولی بتدریج مدیریت در اصفهان جناحی و باندی شد و همین جناحی و باندی شدنش با پوشش امنیتی صرف، پشتیبانی و ساپورت می‌شد.
ما اگر فرونشستی در همه جوانب اصفهان می‌بینیم ریشه‌اش در کجاست؟ در اینکه آن‌هایی که سکاندار شدند، خیلی آدم‌های شریفی هم کار کردند و زحمت کشیدند که نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. ولی آن بافت مدیریتی حاکم بر سرنوشت اصفهان دقیقا جناحی و باندی بود. فرقی هم نداشت. چپ و راست هم نداشت چپ‌ها که می‌آمدند باندی می‌آمدند راست‌ها که می‌آمدند اتوبوسی می‌آمدند.
دقیقا سرنوشت مردم از حَیِز انتفاع خارج شد. توجهی نشد به اینکه برای بهروزی مردم و وضعیت مردم کاری انجام شود، و همه چیز دستخوش حاکمیت جناحی و باندی شد.
چیزی که در اصفهان من با تمام وجودم لمس می‌کردم چتر امنیتی حاکم بر روند جناحی مدیریت اصفهان بود.
در این مختصر این را عرض کنم. تمام این مصیبت‌هایی که در استان اصفهان به عنوان فاجعه اتفاق افتاد، مانند خشکاندن زاینده رود که فاجعه‌ای در سطح ملی است و من می‌خواهم این نکته را تاکید بکنم که خشکاندن زاینده‌رود قبل از اینکه بخواهد باری بر فرونشست زمین و عوارض دیگرش باشد، بار امنیتی فوق العاده‌ای دارد این حصر اصفهان است با آن پتانسیل‌هایش از جغرافیای کشور.
این دقیقا از کار انداختن است. این در مصاف با توانمندی‌های جاری و ساری در سطح شهر است.


 فکر می‌کنید عمدی بوده؟

من یقین دارم عمدی بوده و قابل اثبات هم هست. ولی مافیاهای قدرت به گونه‌ای عمل کردند که نمی‌شود حسن و حسین را به عنوان مقصر نام برد من فکر می‌کنم زنجیره‌ای هم بوده. وقتی که در آن اوایل باندی عمل می‌کردند و به خیلی از مسائل و سرنوشت مردم بی توجه بودند و عبور می‌کردند از آن، به جایگاه و قدرت خودشان و اعوان و انصار خودشان توجه می‌کردند. 
همین از دلش تعمد درمی‌آید. آن نقشه‌کش‌ها آن برنامه‌ریزها از این فضا بالاترین بهره‌برداری را کردند. این حاکمیتِ جناحی و باندی در اصفهان ترجیع بندش ناکارآمدی بود. ما در این چندین سال آدم‌های قدری نداشتیم، وقتی که یک آدمی را می‌گذارند فرماندار یا استاندار که با یک تلفن از سوی نهاد امنیتی دست و پایش را گم می‌کند این می‌تواند استان اداره بکند؟ فرمانداری اداره بکند؟ شهردار موفقی باشد؟
این چتر امنیتی فاجعه به بار آورد. ظهور و بروزش چه شد؟ مافیاهای ثروت و قدرت. نتیجه نهایی‌اش هم شد فرونشست در اصفهان علیرغم همه توانمندی‌ها و استعدادهای مردمی که داشت.

مردم اصفهان از انتخابات استقبال نکردند.
درحالیکه اصفهان همیشه مدیران قوی داشته که بر سایر استان‌ها مدیریت می‌کردند. حالا با عدم استقبال از انتخابات، الان اصفهان نمایندگانی در مجلس دارد مثل آقای بانکی پور که بجای توجه به سیاست‌های کلان کشور به دنبال لایحه حجاب است. الان این اتفاقات تلنگری بر مردم خواهد زد یا مردم کلا شهر را رها کرده‌اند؟


اصفهان شهر کادر و کادرسازی و پرورش نیرو بوده، در انقلاب عمده دانشجویان جنبش دانشجویی از دانشگاه اصفهان بوده‌اند. امثال شریف واقفی و صمدیه لباف و لطف‌الله میثمی همه ساخته و پرداخته مردم اصفهان بودند. در جنگ جمع‌بندی صدام این شد که من با اصفهان در حال جنگم. نمی‌خواهیم حضور هموطنان عزیز دیگر شهرها و استان‌ها که جانفشانی کردند را ندیده بگیریم ولی واقعیت این بود که اصفهان مرکز ثقل بود. من می‌خواهم اینطور نتیجه بگیرم یک شهر پرتوان و پرانرژی مثل اصفهان را به جایی می‌رسانید که مردم دیگر پای صندوق رای آمدن را برنمی‌تابند. آمار با ما سخن می‌گوید توهم نیست. در عصری زندگی نمی‌کنیم که فله‌ای حرف زدن محلی از اعراب داشته باشد.
باید این را دقیقا کالبد شکافی کرد. اما در این انتخابات و حضور آقای پزشکیان اول که مردم باور نمی‌کردند ولی بعد یک بخشی از مردم آمدند و بالاخره یک فضای متفاوتی ساخته شد. ولی این بخش همه چیز در اصفهان نبود. خوش‌بینانه ۵۰ درصد از بخشی که به پزشکیان لبیک گفت، از حیث توانمندی: ۳۰ درصد توانمندی فعال شهر اصفهان، از حیث عدد و رقم: خیلی با تخفیف ۵۰ درصد انرژی و پتانسیل اصفهان است.
حکایت این مردم اصفهان حکایت همان پیرمرد جنگنده است. اگر مثلا یک استاندار به شعور مردم توجه بکند، قابل تامل‌ترین مسئله‌ و واقعیتی است که باید به آن توجه بکند، اگر یک شخصیتی که به تعبیر خود اصفهانی‌ها سرش به تنش بیارزد آدم جریانات نباشد ابزار اعمال منویات باندها نباشد و وابستگی به مافیاهای اقتصادی و سیاسی نداشته باشد آنوقت خواهید دید که اصفهان چه اصفهانی خواهد شد. مردم اصفهان یک نگرش‌های عمیقی دارند که این نگرش را باید معطوف به سرنوشتش کرد.


ما می‌دانیم چهره‌ای که از ایران به دنیا نشان داده می‌شود و تصاویر زیبای ایران درواقع غالبا از اصفهان است. با این پیشینه درخشان ترین دوره اصفهان را دوره کدام استاندار می‌دانید؟

چون فضای اصفهان به باند و جناح آلودگی داشت من به خودم اجازه مقایسه نمی‌دهم. ولی این را می‌توانم صادقانه بگویم زمان آقای بجنوردی اصفهان احساس امنیت می‌کرد، زیرا ایشان خودش آدم باهویتی بود آدم‌هایی دکتر صلواتی هم ساپورتش می‌کردند. جنسا و ماهیتا مردمی بودند،  سالیان سال بهترین مقاطع عمرشان را زیر شلاق و شکنجه و درد و رنج بسر می‌بردند و هزینه دادند. آن مقطع هم یک مقطع قابل تاملی بود که شور و شعف مردم اصفهان را برانگیخته بود و به یمن همت مردم اصفهان توانستند آن مقطع را ساماندهی بکنند. می‌توان آن دوران را مقطع شاخص گفت، ولی بقیه دوره‌ها چندان تفاوتی نداشت و تفاوت‌ها تنها چند درصد بود. متاسفانه در یکی دو مقطع که از جناح اصولگرا استاندار گذاشتند سقوط اصفهان حتمی شد که آنهم باید در فضای خودش بهش بپردازیم.

اما همینکه اصولگرایان توانستند سکاندار اصفهان شوند ناشی از عملکرد باندی و جناحی گروه مقابلشان بود یا اصلاح طلب یا جناح چپ بود. این‌ها را باید با هم دید تا قضاوت منصفانه ای داشته باشیم
 

درخواست فعالان مدنی اصفهان از پزشکیان دقیقا چیست؟

شسته رفته عرض بکنم یک استاندار توانمند. استان اصفهان پرمسئله‌ترین استان کشور است و یکی از مشکلات ما رسوب نیروی انسانی در حاشیه جریان اجراست.
نیروی انسانی که باندها بنا به باجی که می‌خواستند بدهند و ابزاری که می‌خواستند آمدند بر جریانات اجرا تحمیل کردند.

اگر یک آدم توانمندی که توانمندی‌هایش تجربه شده باشد و مردم باور بکنند این آدم توانمند است و همانی است که می‌تواند مشکلاتشان را حل بکند می‌آیند و به پایش می‌ایستند. دقیقا در این مقطع استانداری که پزشکیان می‌گذارد باید غیرجناحی باشد. چون در بخش مردمی و غیر معطوف به قدرت در میان اصولگرایان هم بشدت افراد متفکر اندیشمند و متدین داریم. همین طیف راست دارد تلاش می‌کند که استاندار اصولگرا بگذارد فقط هم برای تامین منافع خودش نه برای نجات و رهایی استان و مردم. در اصلاح‌طلبان هم من احساسم این است که خوش‌بینانه همینطور هستند.
یک آدم توانمند غیرجناحی تفکرش مال خودش ولی باید اینقدر سعه صدر داشته باشد که اصل شایسته سالاری را لحاظ بکند هر کسی شایسته تر است به او پست و عنوان را بدهد. اگر مردم اصفهان این حالت را دیدند من با تمام وجود باورم این است که حاضرند جان بدهند. این سال‌ها اصفهان خیلی افسرده شده کلاف سردرگم شده و روح و روان مردم تحت بدترین فشارهاست.
و سومین نکته اینکه استاندار مقاوم و باصلابت باشد در مقابل خرده فرمایش‌های امنیتی و تشکیلاتی. تشکیلات امنیتی بداند زیرمجموعه این استاندار است نه اینکه اعمال سلیقه کند و اگر حرفی هم دارد بداند استاندار، خوب می‌تواند تعامل کند.
عمل صالحی که آقای پزشکیان در کل ایران باید انجام بدهد بهتر است این ۳ تا شاخص را ببیند. اصل توانمندی غیرجناحی عمل کردن که این اشخاص جناحی و آلوده به باندها و جریانات  باندی و مافیایی قرار نخواهد گرفت و در مقابل نیروی امنیتی تعامل بکند و کسی فکر نکند در سایه می‌تواند هر کاری بکند و در مقابل هر امری و هر فرمانی استاندار باید مطیع باشد. این رویه می‌تواند استان را نجات بدهد و هستند در کشور افرادی که توانمند باشند و حائز شرایط. باید یک جوان فوق العاده‌ای در سطح وزارتخانه را بگذارد و مطمئن باشد که اگر یکی از وزارتخانه‌ها را به او می‌سپرد او توانمندتر از آن سطح است.
فرضا جناب آقای ظفرقندی توانش خیلی بیشتر از اداره یک وزارتخانه است. توان یعتی فضائل روحی روانی و آن تفکر و بینش و انگیزه‌ها و توان مدیریتی. در غیر اینصورت اصفهان را از دست خواهیم داد.
خیلی‌ها الان در تکاپو هستند به درو دیوار می‌زنند تا افرادی را استاندار اصفهان کنند. وقتی به لیست‌ها نگاه می‌کنم واقعا خون گریه می‌کنم. در این شرایط، استاندار اصفهان آقای ایکس؟ چطور جرئت می‌کنیم و به خودمان اجازه می‌دهیم؟ مگر اینکه فقط به منافع خودمان بیندیشیم فارغ از اینکه بر مردم اصفهان چه می‌گذرد. اینطوری ممکن است؛ کل حزب بما لدیهم فریهم سخن والا و بالای خداوند علی و عظیم است.
این مسئله باعث شده بعضی افراد یک لیست‌هایی تهیه کنند که مردم اصفهان انصافا طاقت یک لحظه استانداری این‌ها را ندارند. البته باندها خوشحالند و شادی می‌کنند و مشغول لابی در سطح آدم‌های موثر هستند.

درواقع این توصیه‌ها و معیارها باید برای همه استان‌ها اجرایی شود. در پایان حرف نگفته شما چیست؟

حرف نگفته همین نکته که این الگوی رفتاری و شورای راهبری را در همه استان‌ها باید بکار ببندند. زیرا کوتاه آمدن همان و امید مردم را ناامید کردن همان.
این نسیمی که این یکی دو ماهه به سمت مردم وزیدن گرفته نسیم رحمت است
امیدوارم به حق محمد و آل محمد آقای پزشکیان با روحیه ایثار و اخلاص و ایمان که از ایشان سراغ دارم بتواند از گردنه انتصابات عبور کند. استاندار یعنی پزشکیان در استان. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. این انتخابی است تا بتواند پاسخگو باشد و در عمل اثبات کند من رئیس جمهور همه هستم به ویژه آن ۵۰ درصدی که نیامدند رای بدهند.
ممنون از شما

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها