تایید نامزدهای ریاست جمهوری از همه جناحها، ویترین سیاسی کشور است / علی لاریجانی و محمود احمدینژاد به شرط تائید صلاحیت، ثبت نام میکنند
عباس سلیمینمین تحلیلگر اصولگرای نزدیک به قالیباف و منتقد جبهه پایداری و گفتمان آن، مدعی شد است که بعید میدانم مشکلی برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات وجود داشته باشد. آقایان اسحاق جهانگیری، همتی و علی لاریجانی مشکلی برای حضور در صحنه ندارند.
جبهه اصلاحات هنوز تصمیم جدی برای انتخابات اتخاذ نکرده است
گروه سیاسی – در فاصله یکماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم و یک هفته مانده تا آغاز ثبتنام نامزدهای این انتخابات، وزارت کشور اعلام کرد که با توافق شورای نگهبان، داوطلبان باید مانند گذشته به صورت حضوری به وزارت کشور برای انجام مراحل ثبتنام اقدام کنند.
انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری ۸ تیرماه برگزار میشود و کاندیداها از روز پنجشنبه (۱۰ خرداد) بهمدت ۵ روز (تا دوشنبه ۱۴ خرداد) فرصت ثبتنام دارند.
در تازهترین اخبار منتشر شده در رسانهها از طیف اصلاحات، مسعود پزشکیان مثل سال 1400 برای ثبتنام اعلام آمادگی کرده است و مدعی شده: «قصدم از شرکت در انتخابات افزایش مشارکت مردمی و آوردن برخی افراد پای صندوقهای رای در شرایطی است که این تصور در سطح داخلی و بین المللی در مورد ایران وجود دارد که مردم با صندوقها قهر هستند.»
محمدرضا باهنر هم در تازهترین گفت وگوی خود با سایت خبرآنلاین از همین گزاره استفاده کرده و گفته دلیل ثبتنام او در انتخابات مجلس دوازدهم، افزایش مشارکت مردم در انتخابات بود. انتخاباتی که باهنر از حوزه انتخابیه کرمان با 28 سال سابقه نمایندگی نتوانست راهی خانه ملت شود.
ادعایی که به نظر میرسد با توجه به جو حاکم بر کشور، دستکم تا هفته اول خرداد بعید به نظر میرسد و انجام این امر به عملکرد شورای نگهبان بستگی دارد. آقای پزشکیان توسط شورای نگهبان در سال 1400 ردصلاحیت شده بود.
آیتالله علیرضا اعرافی عضو فقهای شورای نگهبان هم در پاسخ به گمانهزنیها درباره نامزدی وی در انتخابات آتی ریاست جمهوری، گفت: «قصدی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری ندارم.»
علی لاریجانی هم تا لحظه تنظیم این گزارش مشخص نیست چه خواهد کرد اما عزتالله یوسفیان ملاء نماینده مجلس دهم و از نزدیکان به او به رسانهها گفته است که آقای لاریجانی تاکنون جلسهای درباره شرکت یا عدم شرکت در انتخابات با احدی برگزار نکرده و باید منتظر روزهای آینده بود.
نماینده مجلس دهم اضافه کرده که: «انتخابات یک امتیاز برای ملت است این امتیاز نباید از مردم دریغ شود.» اشاره او به تصمیم گیریهای شورای نگهبان است که به گفته بسیاری از کارشناسان باعث دلسردی مردم نسبت به این امر مهم شده است.
اما شنیدههای خبرنگار مستقل حاکی از این است که علی لاریجانی هم مانند محمود احمدینژاد برای حضور در وزارت کشور برای ثبت نام در انتخابات شرط دارد و شرط او این است که از تایید صلاحیتش اطمینان حال یابد.
منصور حقیقتپور یکی دیگر از نزدیکان لاریجانی پیش از این هم مدعی شد که آقای لاریجانی از یک سوراخ دو بار گزیده نخواهد شد.
سید محمد مقیمی، رئیس پرحاشیه دانشگاه تهران و مهرداد بذرپاش هم از جمله افرادی هستند که گفته میشود اقدام به راه انداختن ستادهای انتخاباتی پنهانی خود کردهاند تا با ارزیابی فضای کشور و سایر رقبا وارد گود انتخابات شوند.
محمدجواد آذری جهرمی وزیر پیشین ارتباطات هم میگوید با وجود تماسهای بسیاری که از سوی افراد مختلف داشته، «تاکنون هیچ تصمیم شخصی و جمعی» درباره کاندیداتوری در انتخابات نگرفته است.
او البته به این نکته مهم هم اشاره کرده است که: «پذیرش مسئولیت اجرایی در شرایط کنونی کشور بسیار دشوار است. مهمترین امر البته برگزاری انتخاباتی با مشارکت بالاست.»
جبهه اصلاحات هم هنوز تصمیم جدی برای انتخابات اتخاذ نکرده و جواد امام سخنگوی این جبهه مدعی شد: «جبهه اصلاحات ظرفیتهای قابل توجهی برای معرفی نامزد اختصاصی خود در انتخابات دارد. اما باید دید برخورد حاکمیت با انتخابات پیش رو چه خواهد بود.»
اما با همه این دلواپسیهایی که نامزدهای غیروابسته به هسته قدرت دارند، عباس سلیمینمین تحلیلگر اصولگرای نزدیک به قالیباف و منتقد جبهه پایداری و گفتمان آن، مدعی شد است که بعید میدانم مشکلی برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات وجود داشته باشد. آقایان اسحاق جهانگیری، همتی و علی لاریجانی مشکلی برای حضور در صحنه ندارند.
او گفته: «اینکه لاریجانی شخصاً به صحنه بیاید مشخص نیست. رهبری خواهان اصلاح جفایی است که انجام شد.»
اما مطالب و گزارشهای روزنامه کیهان طی چند روز گذشته باعث شده تا کمتر کسی به خوشباوری سلیمینمین دل بسپارد.
روزنامه کیهان در شماره روز یکشنبه 6 خرداد خودش با انتشار مطلبی تحت عنوان « روزنامه زنجیرهای، رد صلاحیتشدگان را نامزد جا زد» نوشت: روزنامه اعتماد ذیل تیتر «کاندیداهای احتمالی»، اسامی این افراد را قید کرده است: «عباس آخوندی، محمد جواد آذری، جهرمی محمود احمدینژاد، مجید انصاری، مهرداد بذرپاش، مسعود پزشکیان، عزیز جعفری، سعید جلیلی، اسحاق جهانگیری، غلامعلی حداد عادل، محمد جواد حقشناس، حسین دهقان، علی ربیعی، محسن رضایی، علیرضا زاکانی، محمد شریعتمداری، علی شمخانی، محمد صدر، عزتالله ضرغامی، علی طیبنیا، محمدجواد ظریف، محمدرضا عارف، حسین علایی، پرویز فتاح، محمدباقر قالیباف، مصطفی کواکبیان، علی لاریجانی، غلامحسین محسنی اژهای، محمد مخبر، علی مطهری، شهیندخت مولاوردی، محسن مهرعلیزاده، محمدباقر نوبخت، محسن هاشمی، ناصر همتی».
این در حالی است که برخی از افراد مذکور در انتخاباتهای گذشته رد صلاحیت شدهاند. برخی دیگر مانند عباس آخوندی همچنان ناتوانی و بیکفایتی مدیریتی از خود در سطح وزارت نشان دادند که با اعتراض گسترده مردم و فشار نمایندگان در مجلس برای استیضاح مواجه شدند و نهایتا کنارهگیری و استعفا را بر ادامه وزارت ترجیح دادند. هفت برابر شدن قیمت مسکن، از یادگاریهای وزیر اشرافی غربگرایی بود که هنری جز تمسخر مسکن مهر نداشت و در دوره مدیریت وی، به خاطر کاهش شدید تولید مسکن، قیمتها دچار جهش انفجاری چندین برابری شد. برخی از افراد یاد شده هم فاقد کمترین سوابق اجرائی و مدیریتی و همچنین رجل سیاسی و مذهبی بودن هستند.
روزنامه حسین شریعتمداری در حالی قصاص قبل از جنایت را سرلوحه خودش در انتخابات 8 تیر قرار داده که عباس عبدی تحلیلگر اصلاحطالب در یکی از مقالههای خودش درباره انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم نوشت: «حالت و سناریوی مطلوب من بازگشت به مردم به تمام معناست. بازگشتی که بیش از ۷۰ درصد مردم همچون گذشته به پای صندوق بیایند و فردای پس از انتخابات سرشار از امید باشند و نتیجه آن نیز چون آبی فراوان بر آتش اختلافات انتخاباتی باشد. اما با توجه شرایط موجود چنین امکانی فراهم نیست بنابراین بهتر است رئیس دولت بعدی از بدنه دولت ابراهیم رئیسی باشد و تنها گزینه احتمالی که بتواند این مسیر را ادامه بدهد محمد مخبر است.»
عبدی اضافه کرد: «هر چند محمد مخبر ظاهراً خودش قصدی برای نامزدی ندارد، ولی ممکن است در نهایت مجبور شود یا مجبورش کنند. نامزدی وی بدون رقابت جدی، با مشارکتی در حد انتخابات گذشته مواجه میشود، زیرا اینرسی و ظرفیت اندک ایجاد شده پس از درگذشت آقای رییسی را میتوان تا یک ماه دیگر حفظ کرد. ظرفیتی که در ذیل یک رقابت انتخاباتی جدی به کلی از میان رفته و تخلیه میشود و گمان هم نمیرود که ساختار سیاسی ایران انتظار مشارکتی بیش از دوره گذشته را داشته باشد. نکته مهم این است که همین حد از تحول نیز میتواند اندکی از امیدواری را ایجاد و حداقل مخالفتها را با مشارکت کم کند. تصور میکنم که هر گونه انتظاری جز این (در حد کلیات آن) در انتخابات پیش رو معقول نخواهد بود.»
مدتهاست که جامعهشناسان و تحلیلگران سیاسی کشور عدم مشارکت مردم در انتخابات و بیتفاوتی آنها نسبت به امور سیاسی کشور را خطرناک ارزیابی میکنند اما حاکمیت با استناد به مراسم مذهبی و حکومتی مثل آنچه که در مراسم تشییع ابراهیم رئیسی رخ داد مدعی هستند که مردم پای کار انقلابند. اما در واقعیت در سه انتخابات گذشته میزان مشارکت مردم کمتر از 40 درصد بوده و از همین تعداد هم بسیاری آرای باطله یا سفید داخل صندوق رای انداختهاند. واقعیتی که حداقل تا به امروز چشم و گوشی برای پی بردن به آن رخ نداده است.
ارسال نظر