جنگ غزه و مذاکرات هسته‌ای!

جنگ کنونی اولویت و دستور کار متضاد و مهم‌تری را فراروی دو طرف مذاکرات یعنی ایران و آمریکا قرار داده است

جنگ غزه و مذاکرات هسته‌ای!

با شروع جنگ غزه به نظر می‌رسد که عقربه ساعت مذاکرات متوقف و حتی می‌توان گفت تا حدودی به عقب برگشته است

 

صابر گل‌عنبری

کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه 


صابر گل عنبری
فعلا جنگ غزه تا اینجا بدون این که دورنمای روشنی در خصوص نتایج آن وجود داشته باشد، پیامدهای منطقه‌ای خاصی بر جای گذاشته که تداوم و تثبیت این پیامدها نیز تا حدودی بستگی به تحقق اهداف اعلام شده اسرائیل یا شکست آن در عینیت بخشیدن به این اهداف و در راس آن‌ها نابودی حماس دارد که البته تحقق این غایت با وجود شروع حمله زمینی چندان محتمل به نظر نمی‌رسد.

جدا از فضای جنگی که بر منطقه سایه افکنده و "تا این لحظه" وقوع جنگی منطقه‌ای با مشارکت ایران دور به نظر می‌رسد، اما جنگ غزه تا اینجای کار دو پیامد موقت داشته است. این دو پیامد هم خروج موقت عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل و همچنین خروج مذاکرات هسته‌ای با میانجیگری عمان از دستور کار است.

در مورد عادی‌سازی روابط میان ریاض و تل‌آویو، چنان که در یادداشتی جداگانه توضیح داده شد، خروج این پرونده از دستور کار موقت به نظر می‌رسد و با وجود گذشت 25 روز از جنگ هنوز  مواضع عربستان در قبال این تحولات اعلامی و از محکومیت کلامی و ابراز نگرانی فراتر نرفته است و شاهد فشار و تحرکی عملی از جانب ریاض برای توقف جنگ نیستیم.

تا به امروز دولت عربستان موضعی در خصوص تعلیق یا لغو مذاکرات با آمریکا در خصوص عادی سازی روابط با اسرائیل نگرفته و چیزی در این باره اعلام نکرده است. همه این‌ها نشان می‌دهد که فعلا مذاکرات برای عادی سازی روابط میان ریاض و تل آویو تحت الزاماتی چون معذوریت‌های اخلاقی و سیاسی برای عربستان موقتا متوقف شده است.

اما پرونده دوم که تحت الشعاع جنگ غزه قرار گرفته است، مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکاست. بعد از قرارداد مبادله زندانیان و حرف و حدیث‌ها از تفاهماتی نانوشته خبرها و خوشبینی‌ها برای تداوم این روند و رسیدن به نتایجی بالا گرفت؛ اما با شروع جنگ غزه به نظر می‌رسد که عقربه ساعت مذاکرات متوقف و حتی می‌توان گفت تا حدودی به عقب برگشته است.شروع جنگ غزه به نظر می‌رسد که عقربه ساعت مذاکرات متوقف و حتی می‌توان گفت تا حدودی به عقب برگشته است.

البته این اتفاق هم طبیعی به نظر می‌رسد، از این نظر که جنگ کنونی اولویت و دستور کار متضاد و مهم‌تری را فراروی دو طرف مذاکرات یعنی ایران و آمریکا قرار داده است و آن هم معطوف به نوع رابطه هر کدام با دو طرف جنگ است. همین موقعیت متضاد دو طرف ایرانی و آمریکایی در جنگ کنونی و به تبع آن ورود آمریکا به آن و در مقابل تحرکات غیر مستقیم ایران در عراق و سوریه برای فشار بر نیروهای آمریکایی تنش‌های متقابل را افزایش داده و به نوعی رنگ و بوی نظامی هم به خود گرفته است.

در کنار عوامل پیشگفته، عامل مهم دیگر معذوریت‌ها و الزامات سیاسی و اخلاقی است که دو طرف ایرانی و آمریکایی را در برابر دشواره مذاکره در شرایط کنونی و حتی بعد از جنگ برای مدت زمانی قرار می‌دهد. چنین مذاکراتی در این شرایط هم طرف آمریکایی را در معرض انتقادات و اتهامات تند جمهوری‌خواهان و لابی اسرائیلی قرار می‌دهد که در این وضعیت جنگی اسرائیل در حال مذاکره با ایران است و هم طرف ایرانی را که هم اکنون نیز بعضا در معرض انتقاداتی در فضای رسانه‌ای عربی است، در تنگنای مذاکره با آمریکا قرار می‌دهد.

بعد از جنگ هم به احتمال زیاد همین معذوریت‌ها بسته به نتایج آن برای مدتی ادامه یابد و اگر هم جنگ گسترش پیدا نکند و در همین حد بماند، باز الزامات برآمده از جنگ می‌تواند با نزدیک‌تر شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دولت بایدن را در معذوریت و تنگنای بیشتری برای مذاکره و توافق با ایران قرار دهد.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها