کشور برای صد نفر خاص نیست، همه 85 میلیون نفر در آن سهم دارند
با بی اعتنایی یا کنار گذاشتن مردم پیشرفتی حاصل نمی شود. تک تک آحاد شهروندان ۸۵ میلیونی کشور بایستی پای کار باشند.
من گفتنی ها را گفتم و زیاد صحبت کردیم و سرتان را به درد آوردیم. آن چیزی که در پایان سخن می توانم بگویم این است که ما در مدیریت کشور دو چیز را بایستی در نظر قرار بدهیم؛ اول اینکه وقتی می خواهیم کاری را انجام بدهیم، ببینیم این کار واقعا به نفع مردم به معنای حقیقی کلمه هست یا نه؟ اگر بود حتما انجام بدهیم. مردم به معنای اعم، به معنای عموم مردم، فارغ از هرگونه نژاد و قومیت و زبان و رنگ و مذهب و خط فکری و سیاسی و هر کسیکه نام ایرانی روی او نهاده شده و خود را متعلق به مرزهای جغرافیایی ایران می داند. حالا البته اعتقاد من خیلی فراتر و گسترده تر از این است ولی حالا کف آن را بخواهیم بگوییم به همه مردم ایران نفع برسد.
دوم اینکه این کاری که قرار است برای مردم انجام شود، توسط خود مردم انجام شود. یعنی یک مدیر برود فکر و طراحی کند، مشورت بگیرد، خودش را به در و دیوار بکوبد و ببیند برای اینکه این کار خیر و درست را برای مردم انجام بدهم، چگونه مردم را در این کار مشارکت بدهم و از ظرفیت و توان آنها استفاده کنم؟ اما زمانی که ما تصمیم بگیریم کارهایی را انجام بدهیم که گروه ها و اقشار خاصی که اسم و رسم دارند از آن بهره ببرند نه عموم مردم یا در فرآیند انجام کارها، مشارکت مردم و همکاری و همراهی مردم را در آن نبینیم راه به جایی نمی بریم. در واقع با بی اعتنایی به مردم یا درست تر بگویم با بی احترامی به مردم هیچوقت پیشرفتی حاصل نمی شود.
تک تک آحاد شهروندان ۸۵ میلیونی این کشور بایستی پای کار این کشور باشند. این کشور را صد نفر و دویست نفر و پانصد نفر و هزار نفر و یک میلیون نفر نمی توانند بسازند. هر کسی اگر تعلق و دلبستگی به مدیریت کشور داشته باشد، اگر به آینده کشور امید داشته باشد، اگر به سیاستگذاران و مدیران کشور اعتماد داشته باشد، اگر احساس کند به رای و نظر و توان و تخصص او به سرمایه و امکانات او توجه شده و او را در بازی بکار گرفته اند، بازی به معنای درست آن، در واقع یعنی دخالت داده اند و به او احترام گذاشتند و گفتند تو هم از ما هستی، هر گُلی زدی به سر کشور زدی، کشور خودمان هست و خودمان با هم باید بسازیم، ــ دست در دست هم دهیم به مهر/ میهن خویش را کنیم آباد ــ آنوقت ۸۵ میلیون انسان که هر کدام یک دنیا ظرفیت و استعداد دارند می آیند و کشور بسرعت ساخته می شود، موانع بسرعت برداشته می شود و ما به مطلوب ها و آرمان های خودمان می رسیم.
اما وقتی مردم در ساحات مختلف؛ در بحث اقتصاد، عمران، توسعه، آبادانی، بحث اجتماعی، بحث فرهنگی، بحث سیاسی و در هر زمینه دیگری کنار گذاشته شوند، هیچ اتفاق مثبتی نخواهد افتاد. مردم باید دخیل باشند، نقش فعال داشته باشند، کنشگر و صاحب اثر باشند و بعد کشور ساخته خواهد شد. همه مدیران کشور هم می توانند با سربلندی و اقتدار کار کنند، راه درست را پیدا کنند و از همین مردم بگیرند و کار را به جلو ببرند. من فکر می کنم یک بازگشت به مردم و یک نگاه محترمانه به آنها می تواند تا حد زیادی مسائل و مشکلات کشور را در کوتاه مدت حل بکند و این امیدوارم که اتفاق بیفتد.
* گفتگوی دکتر عبدالرضا شیخ الاسلامی در جلسه آنلاین مدیریت ایرانی/ دولت بهار
ارسال نظر