عربستان مخالف اما چین به شدت خواهان احیای توافق هستهای است
عربستان با توافق هستهای ایران مخالف است. اما چین به شدت خواهان احیای توافق هستهای است.
قفل روابط میان ایران و عربستان پس از هفت سال شکسته و به یکباره اعلام شد که با وساطت پکن، به منظور از سر گیری روابط کامل دیپلماتیک، این توافق حاصل شده است.
جاوید قربان اوغلی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر سیاست خارجی در گفت و گو با دیدهبان ایران درباره علت اصلی این توافق عنوان کرد: «در یک سوی این توافق که با میانجیگری چین حاصل شد، عربستان رژیمی محافظه کار است که دنبال دردسر نیست. برنامه توسعه جاه طلبانهای را دنبال میکند. به نیکی از ضرورتهای اجرای چنین برنامه عظیمی آگاه است که اطمینان خاطر از صلح و ثبات در منطقه است. بر این اصل واقف است که بزرگترین دشمن توسعه، بیثباتی و جنگ است. در همین راستا، پایان بخشیدن به جنگ ۱۰ ساله در یمن که گفته میشود تا کنون بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار برای آن هزینه کرده و نتیجه ملموسی هم به دست نیاورده، از اولویتها و ضروتهای پیشبرد چنین برنامهای است.»
وی ادامه داد: «ایران در سوی دیگر این توافق است که به دلیل سیاستهای ناصواب خارجی با وضعیت به شدت وخیم اقتصادی، نابسامانی اجتماعی و سیاسی و بحرانهای متعدد در همه زمینهها روبروست. وجه سوم این توافق چین است که رشد اقتصادی اعجاز انگیز آن نیازمند انرژی و مهمتر از آن « امنیت انرژی» است. اگر بخواهیم این توافق را تئوریزه کنیم به نظر من از زاویه نگاه ایران و عربستان میتوان توافق را در چارچوب رئال پلیتیک و نیاز دو طرف به چنین توافقی (و البته با زاویهای متفاوت برای هریک) و از منظر پکن تفوق توسعه اقتصادی بر جاه طلبی سیاسی تبیین کرد. ولی فارغ از این موارد، باید از چنین توافقی استقبال کرد ولو اینکه میتوانست سالها پیش از این اتفاق بیفتد و منطقه بشمول دو کشور متحمل این همه ضرر و زیان نشوند.»
قرباناوغلی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه به جز بازگشایی سفارتخانهها، این توافق چه دستاوردهایی دارد، گفت: «از منظر تاریخی روابط دوکشور طی ۴۳ سال گذشته با فراز و نشیبهای فراوانی روبرو شده که ورود به آن نیازمند بحثی دراز دامن است.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: «در پرتو تحولات چند سال گذشته موضوع صدور انقلاب به طور چشمگیری فروکش کرده و بحرانهایی که ایران درگیر آن است فرصت بروز و ظهور و پیگیری چنین اندیشهای را از بین برده است؛ اما موضوع بیثباتسازی از زمان دولت نهم و متعاقب آن در خیزش بهار عربی در دستور کار ایران قرار گرفت، در بحران بحرین و یمن دامنگیر عربستان شد. موضوع بحرین به سرعت حل شد ولی بحران و جنگ یمن در یک دهه گذشته عربستان را به شدت درگیر کرده و اولویت رهبران سعودی و بخصوص محمد بن سلمان رهایی از آن است.»
وی ضمن تاکید بر اینکه ریاض به خوبی از نقش ایران در این بحران آگاه است، افزود: «بنابراین یکی از اهداف ( و به احتمال زیاد شرط ) بن سلمان در توافق با ایران، پایان بخشیدن به جنگ یمن است. چنین تحولی قطعا به نفع ایران نیز خواهد بود.»
مدیرکل وزارت خارجه دولت اصلاحات، درباره نقش چین در این توافق بیان کرد: «برای حل مشکلات ایران و عربستان که پس از حمله و آتش زدن سفارت عربستان(1394) قطع روابط دیپلماتیک و بسته شدن سفارتخانههای دو کشور را به دنبال داشت، عراق و قطر اقداماتی انجام دادندکه در بیانیه پکن نیز به آن اشاره و قدردانی شده است.
مشکل این دو در عدم دستیابی به آنچه در پکن بدست آمد، لزوما ضعف دیپلماسی نبود. به نظرم ابعاد اختلافات ریاض و تهران به گونهای بود که نیازمند مساعی جمیله یا به بیان بهتر مداخله قدرتی بود که از نفوذ لازم در دو پایتخت برخوردار باشد و چین از چنین ظرفیتی برخوردار بود.»
قربان اوغلی ضمن بیان اینکه سفر رئیس جمهور چین به عربستان به رغم بیانیهای که خشم تهران را در پی داشت، در واقع سنگ بنای این توافق بود، افزود: «پکن با طمانینه و به دور از تبلیغات، برنامهای را که خود بیش از دو طرف به آن نیاز داشت، با درایت و هوشمندی مدیریت کرد. وزیر خارجهاش را به تهران فرستاد تا ظاهرا آب سردی بر روان زخم خورده ناشی از بیانیه ریاض- پکن بریزد. از رئیسی به طرز باشکوهی استقبال کرد. ولی اینها شرط لازم و شاید ظاهر و پروتکلی برنامه پکن بود. من احتمال بسیاری میدهم که چین هم با عربستان و هم ایران از زبان تند دیپلماتیک بهره جسته و نسبت به عواقب تنش بین تهران و ریاض به آنها هشدار داده است. حجم وسیع سرمایهگذاری چین در عربستان و همچنین توافقات دو کشور در زمینههای نظامی در مورد عربستان و آرام کردن پرونده ایران در آژانس بینالمللی اتمی و نیاز ایران به پکن در زمینههای پولی، مالی و اقتصادی از اهرمهای پکن برای تاثیرگذاری بر دیدگاه دو طرف بوده است.»
سفیر پیشین ایران در آفریقای جنوبی در پاسخ به اینکه آیا این توافق میتواند منجر به احیای برجام شود، به دیده بان ایران گفت: «به رغم موضع ضعیف ایران در عرصه بینالمللی، دستیابی به توافق با ایران به دلایلی که ذکر آن رفت از اولویتهای عربستان است. اما در موضوع توافق هستهای عربستان رویکرد کاملا متفاوتی دارد و با آن مخالف است. بنابراین پاسخ سوال از دیدگاه ریاض منفی است زیرا خروجی، خلاص شدن ایران از پرونده هستهای و دستیابی به توافق، بالا رفتن قدرت مانور دیپلماتیک ایران، دسترسی به منابع مالی، برقراری روابط نرمال اقتصادی - سیاسی با دیگر کشورها، پایان رویکرد « ایران هراسی» و ...است.»
وی ادامه داد: «به نظرم طرف سوم این رخداد (اعاده روابط دیپلماتیک ایران و عربستان) یعنی چین به شدت خواهان احیای توافق هستهای است. بر اساس ارزیابی پکن برجام در شکل سابق(۲۰۱۵) یا به شکلی دیگر ضرورتی است که جهان بدان نیازمند است و احتمالا ایران را به گام برداشتن در این مسیر تشویق و ترغیب میکند.»
قربان اوغلی افزود: «از سوی دیگر، نشانههایی از تغییرات گسترده در دیدگاه ایران به چشم میخورد که عادی کردن روابط با عربستان، اقدامات مثبت در سفر رافائل گروسی، عدم صدور بیانیه توییخی و با لحن شدید در شورای حکام و تغییرات محسوس در جنگ اوکراین را میتوان از نشانههای تغییر سیاست و ریلگذاری جدید در حل و فصل مناقشه برنامه هستهای و... از جمله آنهاست.»
ارسال نظر