ارزیابی مهدی مطهرنیا و صادق کوشکی از روند دور جدید گفتگوها:
مذاکرات پایان خوشی ندارد
مطهرنیا میگوید: مانند برجام ۲۰۱۵ اگر توافقی انجام شود این توافق لغزنده است. هر دو طرف قضایا این مسائل را به خوبی میدانند و لذا مذاکرات پایان خوشی ندارد. کوشکی نیز تحلیل میکند: آمریکاییها مایل نیستند تصمیم نهایی را بگیرند و تا زمانی که آمریکا اینطور رفتار کند برجام نیز امضا نمیشود فلذا متن حقوقی نیست و صرفا یک توافق شفاهی است.
سرویس سیاسی
کلاف سردرگم برجام دوباره گرهای جدید را به ملت ایران نشان داد، گرهای که اینبار متنی را نیز همراه خود دارد. هنوز مشخص نیست تصمیم گیرنده نهایی آمریکاست یا ایران!
از یک سو به نتیجه رسیدن توافق و ورود نفت ایران به سبد انرژی جهان برای روسها در شرایط فعلی جنگ اوکراین مطلوب بنظر نمیرسد و به همین خاطر عدهای بر این باورند که روسها در تلاش برای کارشکنی در به نتیجه رسیدن برجام تا پس از زمستان هستند.
مهدی مطهرنیا، کارشناس روابط بینالملل دربارهب علت بازگشت اروپاییها به مذاکرات و شکلگیری دور جدید مذاکرات به روزنامه مستقل گفت:
مذاکره یک امر عقلایی است، بارها انجام میشود و گاهی به سرانجام نمیرسد و دوباره انجام آن معقول تلقی میشود. به هر ترتیب باید این نکته را در نظر داشت که باب مذاکره و اهمیت آن در ادبیات سیاسی آنچنان والاست که دیپلماسی به عنوان جهتگیری معنا در درون خود حامل پیامهایی برای مذاکره و گفتگو برای رسیدن به اهداف است.
هیچ دستگاه سیاست خارجی بدون دیپلماسی نمیتواند اهداف خود را پیش ببرد و هیچ کشوری نیز بدون دستگاه سیاست خارجی نمیتواند در محیط بین المللی و منطقهای ادامه حیات دهد، مذاکره عینتبخش دیپلماسی در عرصه سیاست خارجی است. لذا اینکه بگوییم چرا مذاکره انجام میشود باید گفت مذاکره جزء ذاتی دستگاه دیپلماسی یک کشور و امری پذیرفته شده است. اما میتوان گفت چرا مذاکرات نمیتواند اثربخش باشد و به نتیجه برسد که باید گفت که پاسخهای متعددی در این زمینه وجود دارد. اما در باب ایران پاسخ روشن است برای اینکه بتوان با کمترین هزینهها با استفاده از ابزار دیپلماتیک به بهترین فایدهها دست یافت.
وی در ادامه درباره نتیجه سریع یا روند فرسوده کننده مذاکرات افزود:
مسئلهی ایران و آمریکا مذاکره نیست یا حتی پرونده هستهای!مسئله اصلی تمایز و بحران واژگان و بحران سیاسی است که از یک مسئله یا یک چالش بین ایران و آمریکا در آغاز انقلاب شروع شد و آن چالش حمایت آمریکا از نظام پادشاهی و سپس اتهام آمریکا به حمایت از دشمنان ایران بود و این چالش تبدیل به مسئله یا این دغدغه به چالش و چالش تبدیل به مسئله و آرام آرام به بحران تبدیل شد.
لذا مذاکره در ایران پاسخگو نیست چرا که مذاکرات بیش از آنکه به حل مسئله هستهای کمک کند در لایه بیرونی به بحرانی سیاسی ناشی از مطرح شدن پرونده هستهای ایران خود را محدود میداند، در حالیکه مسئلهی اساسی ارتباط ایران با نظام بین الملل و نظام بین الملل با ایران است. ایالات متحده آمریکا نیز به عنوان قدرت اصلی بر اساس ایدئولوژی انقلاب اسلامی و رویکرد گفتمانی ناشی از آن به عنوان دشمن تهران تلقی میشود و لذا چشمانداز مذاکره ایران و آمریکا بطور مستقیم و غیرمستقیم همواره پرابهام و لغزنده است. چون در لایه بیرونی یعنی لایه سیاسی هر اقدامی متاثر از لایه میانی یعنی بحران گفتمانی و بحران واژگانی است. مانند برجام ۲۰۱۵ اگر توافقی انجام شود این توافق لغزنده است. هر دو طرف قضایا این مسائل را به خوبی میدانند و لذا مذاکرات پایان خوشی ندارد و اگر هم به توافق برسند نتیجه سست خواهد بود. عقلانیت حکم میکند روی شن روان کاخ ساخته نشود. مسئله ایران و آمریکا شن روانیست که نمیتوان کاخی مثل برجام را روی آن ساخت اگرچه این کاخ میتواند بسیار زیبا و چشمنواز باشد. اما سطح استقرار آن همیشه لغزنده و پر از مشکل است و به همین خاطر باید همیشه در پس این مذاکرات برای رسیدن به یک توافق، شکست را از شانس بیشتری برخوردار دید. اگر توافقی صورت بگیرد و پیروزی به وجود آید نسیم موقتی است که روی شن روان وزیدن میگیرد.
مطهرنیا در پایان درباره موضع روسیه نسبت به نتیجه رسیدن برجام گفت:
روسیه موضع مشخصی در مقابل برجام دارد و این موضع نسبت به منافع ملی آنهاست. آنها تحت فشار سختترین تحریمهای تاریخ و جنگ اوکراین نیازمند محدود کردن بازار انرژی غرب در آستانه ورود پاییز و زمستان هستند. حل مسئلهی پرونده هستهای ایران حتی بطور موقت میتواند سکته بسیار پرهزینهای را به دستگاه سیاست خارجی روسیه وارد کند.
منافع مسکو ایجاب میکند که این توافق صورت نپذیرد، اگرچه در ادبیات اعلانی و سیاست اعلامی مسکو همواره مسکو بر این نکته تاکید داشته است که خواهان حل مشکلات ایران و آمریکاست. اما در عمل همه به نیکی میدانند انجام توافق میتواند برای روسیه هزینهآور باشد. لذا بین واقعیت و امر واقع در بحث موضعگیری مسکو باید تمایز قائل شد. واقعیت این است که هرگونه توافق که منجر به بازشدن راههای انتقال نفت و گاز ایران شود میتواند به ضرر مسکو تمام شود. امر واقع این است که مسکو اعلام میدارد خواهان حل مسئله هستهای ایران در قالب بازگشت به برجام است. این دو در واقعیت با هم تعارض دارند و این تعارض را همگان به خوبی درک میکنند
در ادامه گفتگو کردیم با صادق کوشکی، استاد دانشگاه و فعال سیاسی که نظراتی در مقابل مطهرنیا داشت. وی در آغاز درباره علت بازگشت اروپاییها به مذاکرات و شکلگیری متن نهایی به مستقل گفت:
مذاکره الان در شرایط فعلی و بعد از جنگ اوکراین سه طرف دارد اما قبل از جنگ اوکراین دو طرف داشت. یک طرف ما بودیم و یک طرف ۱+۵، اما الان یک طرف ما هستیم طرف دیگر روسیه و چین هستند که موضع خنثی دارند، اروپاییها و آمریکاییها نیز موضع ادامه مذاکرات اما با نگاه بیاهمیتی دارند. یعنی برای آمریکا مذاکرات اهمیتی ندارد و به همین خاطر تمایلی برای امتیاز دادن ندارند.
طرف اروپایی بر اساس اینکه بحران نفت و گاز را در پیش دارند مایل هستند مذاکرات به نتیجه برسد تا ایران فروش نفت را به سبد نفت جهانی تزریق کند تا قیمت نفت برای پاییز و زمستان کاهش یابد. در این حالت مذاکرات با لجاجت آمریکاییها که از برجام خارج شدهاند، برایشان به نتیجه رسیدن مذاکرات معنایی ندارد حاضر به دادن امتیاز نیستند و الان به همین دلیل مذاکرات به بن بست کامل رسیده است. اما طرف اروپایی میخواهد به هر قیمتی که شده است مذاکرات به نتیجه حداقلی برسد تا نفت و گاز ایران به سبد جهانی اضافه شود. به همین خاطر هر بار با لجاجت آمریکاییها مذاکره در دوحه و دیگر نقاط به بن بست رسیده است اما با تحرک اروپاییها دوباره این فضای گفتگو شکل گرفته است. در این بین ایران اعلام کرده با نتیجه مذاکرات مشکلی ندارد اما مذاکرهای که در آن امتیاز داشته باشد و پایبندی ایران به تعهدات برجامی مشروط به رفع تحریمها و آزادسازی تجارت جهانی و مبادلات بانکی باشد. یعنی ایران در مقابل پایبندی به تعهدات برجامی میخواهد که رفع تحریم را داشته باشد و این رفع تحریم تضمینی باشد چون تولیدکنندگان و صادرکنندگان روی آن حساب کنند و این رفع تحریم باید قابل اعتماد باشد. در این بین اروپا تلاش میکند آمریکا را تشویق کند که امتیازاتی به ایران بدهد، اما هنوز موفق نشدهاند. اگر آمریکا حاضر شود که به تعهدات خود در خصوص رفع تحریمها عمل کند ایران برای پیشرفت مذاکرات مشکلی ندارد.
وی در ادامه نسبت به ماهیت دور جدید مذاکرات و نتایج آن نسبت به برجام ۲۰۱۵ افزود:
مذاکرات درباره برجام است و چیزی فراتر از آن نیست. اگر آمریکاییها بپذیرند که تعهدات برجامی را عمل کنند باید بخشی از تحریمها را حذف کنند که جزئیات دارد. اگر این تحریمها لغو شود تجارت ساده میشود اما تاثیر شگرف و خاصی بر اقتصاد ایران ندارد.
آمریکاییها مایل نیستند تصمیم نهایی را بگیرند و در پاسخ به شرکای اروپاییشان نیز حاضر نیستند تعهد دهند. تا زمانی هم که آمریکا اینطور رفتار کند ایران برخورد مثبتی نخواهد داشت.
برجام نیز امضا نمیشود فلذا متن حقوقی نیست و صرفا یک مسئله شفاهی است.
کوشکی در پایان نسبت به موضع روسیه درباره توافق در شرایط فعلی گفت:
روسیه و چین خنثی هستند و به طرف ما و آمریکا گرایش ندارند و کنار ایستادهاند، در حالیکه قبل از جنگ اوکراین روسیه و چین و طرف اروپایی مقابل ما بودند اما الان طرفین مقابل ما سه قسمت شدهاند. روسیه و چین یک طرف و آمریکا و اروپا نیز جهت مقابل آن.
ارسال نظر