معرفی 10 فیلم عاشقانه ایرانی برتر تاریخ سینمای ایران

ژانر فیلم عاشقانه از محبوب‌ترین ژانرهای سینمایی در میان سینمادوستان ایرانی است که اشک و لبخند را بر چهره‌ها می‌نشاند. مشتقل‌آنلاین در مطلب پیش رو نگاهی دارد به 10 فیلم برتر عاشقانه سینمای ایران.

سرویس فرهنگی مستقل‌آنلاین:

فیلم رگبار

1- فیلم رگبار

  • کارگردان: بهرام بیضایی
  • سال تولید: ۱۳۵۱

رگبار یک فیلم عاشقانه کارگرانی بهرام بیضایی است. بیضایی که از همان آغاز دل‌بسته همان سنت نمایشی‌ است که تا اکنون نیز آن را نبال کرده تحت تأثیر موج پیشرو و مدرن سینمای اروپا در سال ۱۳۵۱ فیلمی ساخته است که یک سروگردن از استاندارهای سینمای ایران در زمان خودش بالاتر است. آقای حکمتی (پرویز فنی‌زاده)، معلم مجردی که به‌تازگی در ناحیه‌ای از جنوب تهران ساکن شده است، به عاطفه (پروانه معصومی) شاگرد خیاطی در محله‌شان دل می‌بازد. رگبار به‌عنوان نخستین فیلم بلند بهرام بیضایی، بی‌شک، یک‌ قدم بزرگ محسوب می‌شود.

بیضایی به‌خوبی متوجه تغییرات سینمای مدرن اروپا است و این را می‌شود در میزانسن‌هایی که گاه یادآور دستاوردهای آنتونیونی و گاه نشانه‌هایی از سینمای فلینی دارد، دید. آقای حکمتی ابتدا عشق را انکار می‌کند و بعد آن را می‌پذیرد و می‌خواهد در راهش فداکاری کند. دراین‌میان رقیبی دارد به نام رحیم که لوتی و دست و دلباز است و با کمک‌هایش عاطفه و مادر و برادرش را زیر بال و پر گرفته است. دراین‌میان حکمتی نیروی عشقش را به کار می‌گیرد تا سالن نمایش مدرسه‌شان را بازسازی کند. این احتمالاً جایی است که آقای حکمتی بیش از هرکسی به خود بیضایی تبدیل می‌شود که سنت نمایش ایران را بیش از هر چیزی دوست می‌دارد. در مقابل حکمتی/ بیضایی رحیم است که احتمالاً نمایه‌ای از فیلم فارسی است که بیضایی به آن نظر داشته است.

رگبار روی مرز یک فیلم کمدی رمانتیک قدم برمی‌دارد و فیلم پر است از میزانسن‌های خلاقانه و انتقادی به مدرسه، فرهنگ و سنت. جایی که عاشق و معشوق همواره زیر نگاه سراسربین جامعه اطرافشان نمی‌توانند دست از پا خطا کنند، یا فراتر از آن حتی فرصت شناخت خود را نیز پیدا نمی‌کنند. پایان فیلم هم قطعاً تأکید بیشتری می‌شود بر جدایی مسیر بیضایی از سنت دیگر فیلم‌سازان. رگبار از توصیه‌‌های تماشای اصلی این فهرست است.

فیلم سوته‌دلان

2-فیلم سوته‌دلان

  • کارگردان: علی حاتمی
  • سال ساخت: 1356

فیلمی ساخته علی حاتمی با بازی درخشان از جمشید مشایخی و بهروز وثوقی که در آن داستان دو برادر را روایت می‌کند.

«سوته‌دلان» تراژیک‌ترین و عاشقانه‌ترین مرگ در سینمای علی حاتمی و یکی از تراژیک‌ترین و عاشقانه‌ترین مرگ‌های تاریخ سینمای ایران است که بهروز وثوقی نقشش را بازی می‌کند. او که بازیگر نقش یک عقب‌مانده را در این فیلم است، عاشق یک زن فاحشه می‌شود درحالی‌که از شغل او خبر ندارد. این عشق روزبه‌روز در جانش عمیق‌تر می‌شود و او را عاشق‌پیشه‌تر می‌کند؛ و درست در آستانه عروسی‌شان، وقتی در مغازه برادرش جمشید مشایخی حضور دارد و برای لحظه‌ای برق می‌رود، متوجه این حقیقت می‌شود و به جنون می‌رسد.

برادرش برای شفا او را با خود به زیارت امامزاده می‌برد و در همان مسیر و درحالی‌که روی قاطر است جان خودش را از دست می‌دهد و پشت‌بندش با دیالوگ به‌یادماندنی «همه عمرمون رو دیر رسیدیم» یگانه می‌شود.

فیلم هامون

3- فیلم هامون

  • کارگردان: داریوش مهرجویی
  • سال ساخت: 1368

فیلمی به کارگردانی داریوش مهرجویی که بسیاری از این فیلم را یکی از فیلم‌های پست‌مدرن سینمای ایران می‌دانند. در حقیقت تعریفی که از عشق در این فیلم روایت می‌شود یک تعریف پست‌مدرن از عشق است.

«هامون» از نگاه منتقدان بهترین فیلم داریوش مهرجویی در تمام این سال‌ها است. فیلمی خاص و پیشرو برای زمانه خود که هنوز هم از گزندگی‌اش کم نشده و تماشاگر را عمیقاً تحت تأثیر قرار می‌دهد.

«هامون» درباره یک رابطه عاشقانه است که در حال از دست رفتن است. هرچند فیلم در لحظه‌ای آغاز می‌شود که حمید هامون در خانه تنها شده و مهشید او را ترک گفته، اما در دِرَخش بک‌های متعدد سرگذشت زندگی عاشقانه میان آنان را می‌بینیم. این‌که چطور در یک کتاب‌فروشی به هم دل می‌بندند، چطور همه غم‌ها و شادی‌هایشان را تقسیم می‌کنند و در نهایت چطور قدم‌به‌قدم از هم دور می‌شوند و در این میان کاری از دست هیچ‌کدام ساخته نیست.

فیلم شب یلدا

4- فیلم شب یلدا

  • کارگردان: کیومرث پوراحمد
  • سال تولید: ۱۳۸۰

«شب یلدا» فیلمی ساخته کیومرث پوراحمد محصول سال ۱۳۸۰ با بازی محمدرضا فروتن، هیلدا هاشم‌پور، الهام چرخنده و پروین دخت یزدانیان است. داستان فیلم الهام گرفته از زندگی کارگردان است.

فیلمی با بازگیران محدود و دریک لوکیشن می‌گذرد و علیرغم این تا پایان فیلم بیننده در درگیر داستان باقی ماند و این یکی از موفق‌ترین آثار شخصی در سینمای ایران به‌حساب می‌آید.

داستان درباره حامد (محمدرضا فروتن) است که علی‌رغم علاقه بسیار به همسرش مهناز (الهام چرخنده) و فرزندش نازی، آن‌ها را پس از ده سال زندگی مشترک به خارج از کشور می‌فرستد. بهانه مهناز برای سفر، آزادی بیشتر است، اما پس از خروج از کشور، رفتارهای مشکوکی از او سر می‌زند. دوستان حامد در خارج، به او اطلاع می‌دهند که مهناز با فردی به نام «آقای شریف» (از دوستان قدیمی حامد) در ارتباط است. حامد که از نظر روحی بسیار حساس شده، به همسرش بدگمان می‌شود و ...

فیلم شب‌های روشن

5- فیلم شب‌های روشن

  • کارگردان: فرزاد مؤتمن
  • سال تولید: 1381

شب‌های روشن فیلمی ساخته فرزاد مؤتمن است که روایت زندگی دو انسان تنهاست. مرد، استاد دانشگاه، سرخورده اجتماعی و مأیوس فلسفی است و انزوای خود را با تدریس ادبیات، مطالعه کتاب و پرسه زدن در خیابان‌ها می‌گذراند که دختری به نام رؤیا از راه می‌رسد ...

رؤیا با اسم استعاری خود و بازی سرزنده هانیه توسلی جوان حضور ناگهانی‌اش از ناکجاآباد و صمیمیتی که از همان اول با قهرمان افسرده فیلم پیدا می‌کند، به مخاطب می‌فهماند که شخصیتی واقعی نیست و قرار است فضای واقع‌گرایانه فیلم به سبب حضور فانتزی او بشکند و به رئالیسم جادویی متمایل شود. رؤیا ازاین‌جهت شخصیتی است که هم در روایت فیلم و هم در شکل‌گیری فرمش تأثیری مهم به‌جا می‌گذارد و یک‌جورهایی می‌توان گفت، شکل نهایی فیلم تحت تأثیر پرداخت کاراکتر او روی صفحه‌های فیلم‌نامه، تصویر می‌شود و به پایان می‌رسد.

فیلم بوتیک

6- فیلم بوتیک

  • کارگردان: حمید نعمت‌الله
  • سال تولید: 1382

فیلمی است از حمید نعمت‌الله که در آن اتی (احترام) که خانواده‌ای فقیر دارد و از خانه گریخته، همراه با دوستانش خانه‌ای اجاره کرده که اجاره آن را نپرداخته و صاحب‌خانه قصد دارد آن‌ها را بیرون کند. جهانگیر که در یک بوتیک کار می‌کند، به بهانه دادن شلوار موردعلاقه‌ای به او، سعی می‌کند که به او کمک کند.

«بوتیک» اولین ساخته حمید نعمت‌الله و البته موفق‌ترین فیلم او در سینمای ایران است. فیلمی محصول سال ۱۳۸۲ که در سال‌های پایانی و اوج سرخوردگی مردم از دوران اصلاحات ساخته شد. در شرایطی که جامعه آماده گذار به صفحه بعدی تاریخ خود است و دو سال بعدترش با روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد، جامعه و سیاست‌گذاری‌ها پوست می‌اندازد و خصوصاً در عرصه فرهنگی به‌سوی فضایی بسته و دوقطبی پیش می‌رود.

«بوتیک» هم درست در تعلیق پیش‌ازاین گذار و با همه نگرانی‌ها و ناامیدی‌های اجتماعی متأثر از شرایط ساخته شده است. فیلمی تلخ که داستان آشنایی اتی، دختری سرگردان در شهر، در مدرنیته ایرانی نوظهور و پسری عاشق‌پیشه را تعریف می‌کند که سعی دارد به او کمک کند.

فیلم کنعان

7- فیلم کنعان

  • کارگردان: مانی حقیقی
  • سال تولید: 1386

«کنعان» سومین فیلم سینمایی مانی حقیقی و البته بهترین فیلم او تا به امروز است. هرچند که در زمان اکرانش با اقبال درستی مواجه نشد و نقدهای منفی زیادی به فیلم روا کردند اما از باقی آثار مانی حقیقی یک گام جلوتر است. احتمالاً از خواندن این جمله تعجب‌زده شده‌اید. چطور فیلمی به‌ظاهر معمولی مانند «کنعان» می‌تواند در مقایسه با آثار دهن پرکن‌تر و بیشتر تحویل گرفته‌شده کارگردان یعنی «پذیرایی ساده» و مهم‌تر از آن «اژدها وارد می‌شود» عنوان پیشروترین فیلم او را از آن خود کند. دلیلش ساده است: در وهله اول «کنعان» موفق می‌شود جهانی واقعی و قابل‌لمس بسازد. این بزرگ‌ترین ویژگی فیلم است که نه‌تنها در مقایسه با آثار دیگر فیلم‌ساز که در مقایسه با باقی آثار آن دوره جشنواره فیلم فجر هم قابل‌بازشناسی است.

کنعان مانی حقیقی درباره زندگی زوجی جوان است که در آستانه میان‌سالی و فهم جدیدشان از این دوره جدید زندگی قرار دارند و می‌خواهند زندگی مشترک پرمسئله‌شان را خاتمه ببخشند اما حال ناخوش مادر مرتضی که در شهری شمالی زندگی می‌کند و بازگشت خواهر مینا از خارج از کشور پس از مدتی طولانی و آن‌هم به شکل غیرمنتظره در روند این جدایی خلل ایجاد می‌کند. آنچه باعث می‌شود «کنعان» به این میزان به جهان واقعی اطرافمان نزدیک باشد، در قدم اول در فیلم‌نامه درخشان فیلم است که نوشته مشترک مانی حقیقی و اصغر فرهادی است.

فیلم نفس عمیق

8- فیلم نفس عمیق

  • کارگردان: پرویز شهبازی
  • سال تولید: 1381

این فیلم اولین بار در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۱ به نمایش درآمد و تحسین منتقدان را برانگیخت. این فیلم پس از مسافر جنوب و نجوا سومین فیلم پرویز شهبازی است. این فیلم نامزد نهایی ایران برای جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی سال بود. نفس عمیق برنده جایزه فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم پوسان شد.

نفس عمیق داستان سه جوان است که در نقطه عطفی از زندگی‌شان به یکدیگر می‌رسند و با هم این راه را می‌پیمایند. داستان در تهران اواخر دهه ۱۳۷۰ می‌گذرد.

فیلم درخت گلابی

۹- فیلم درخت گلابی

  • کارگردان: داریوش مهرجویی
  • سال تولید: 1376

«این میم که تلفظ کامل اسمش سرم را داغ می‌کند...» این میم (گل‌شیفته فراهانی) معشوق محمود شایان (همایون ارشادی و مهرداد سیه‌چشمان) است. محمود شایان که برای نوشتن تازه‌ترین اثرش از شهر گریخته و به آرامش باغ خانوادگی‌شان پناه برده است، متوجه می‌شود که درخت گلابی باغشان امسال بار نداده است؛ همچون خود او که نمی‌تواند بنویسید. محمود شایان در آستانه نوشتن آخرین کتابش در همه آنچه باید می‌گفت، گفته است و همه آنچه باید می‌نوشت، نوشته است؛ درخت گلابی لجوج و بی‌بار باغ نیز به بدیل او تبدیل شده است، گویی هر دوی‌شان به قدری سکوت و دست‌کشیدن نیاز دارند.

دراین‌میان، محمود با مراجعه‌های دم‌به‌دقیقه باغبان‌های کهن‌سال باغ به گذشته می‌رود و یاد عشق داغ و آتشینش به میم را زنده می‌کند؛ اما با گذشت زمان، میم از ایران می‌رود و محمود عشق میم را به نفع آرمان‌های سیاسی و حزبی نادیده می‌گیرد. مونولوگ‌های محمودِ نویسنده که داستان زندگی‌اش در گذار از عشق دوران نوجوانی به شور و شوق آرمانی دوره‌ جوانی و بی‌حاصلی دوران حاضرش روایت می‌کند، درخت گلابی را به یکی از بهترین فیلم‌های کارنامه مهرجویی تبدیل کرده است. جایی که محمود هم‌پا با آرامش درخت گلابی کهن‌سال به آرامشی دست می‌یابد که پس از سال‌ها شور و شوق معنای خود را بازیافته است.

فیلم شهر زیبا

10- فیلم شهر زیبا

  • کارگردان: اصغر فرهادی
  • سال تولید:1381

شهر زیبا که حضورش در فهرست فیلم‌های عاشقانه ممکن است کمی عجیب به نظر برسد، به این دلیل در میان فیلم‌های عاشقانه قرار می‌گیرد که پرداختن به مسئله عشق را نه در پیرنگ داستان که بیشتر در بخشی از ایده کلی فیلم دنبال کرده است. اکبر، جوانی که در شانزده‌سالگی ملیحه را کشته است تا او با کس دیگری ازدواج نکند، تاوان عاشقی‌اش را باید با قصاص پس بدهد. دراین‌میان اعلی، دوست اکبر می‌خواهد با جلب رضایت ابوالقاسم (فرامرز قریبیان)، پدر ملیحه، مانع از اعدام دوستش شود. دراین‌میان فیروزه (ترانه علی دوستی)، خواهر اکبر، دل به اعلی می‌بندد.

عشق به شکلی پنهان مثل خونی در مویرگ‌های فیلم‌نامه فرهادی حضور دارد و همین شهر زیبا را از یک پیرنگ مبتنی بر انتقام به متنی چندلایه تبدیل می‌کند که خوانش‌های جامعه‌شناسانه‌اش را حاصل و محصول عشق می‌داند

عشق به شکلی پنهان مثل خونی در مویرگ‌های فیلم‌نامه فرهادی حضور دارد و همین شهر زیبا را از یک پیرنگ مبتنی بر انتقام به متنی چندلایه تبدیل می‌کند که خوانش‌های جامعه‌شناسانه‌اش را حاصل و محصول عشق می‌داند. عشقی که در جوانی به فاجعه انجامیده است، حالا دوباره در یک سوم پایانی فیلم، همین‌که می‌آید متولد شود، در حلقه گریزناپذیر قصاص، رضایت و انتقام به شکلی دراماتیک منکوب می‌شود. این نگاه درهم‌تنیده فرهادی به عشق به‌عنوان چیزی حاضر در بافت امر اجتماعی از علاقه تمام‌نشدنی‌اش، به‌خصوص در دوران نخست فیلم‌سازی‌اش، به طبقات متوسط و پایین ناشی می‌شود. روندی که هرچه گذشت به دل‌مشغول‌های فردی-ایدئولوژیک طبقه متوسط، چیزی که احتمالاً علاقه اصلی اوست، گرایید. عشق اعلی و فیروزه، نشکفته و پنهان در لبخندها و تلخندها در پایان باز شهر زیبا، تم پنهان عاشقانه فیلم را در ذهن مخاطب ماندگار می‌کند:

این سؤال که اعلی عشق (فیروزه) را فراموش می‌کند یا به مرگی دیگر (قصاص اکبر) رضایت می‌دهد؟ به‌این‌ترتیب فرهادی در پایان فیلمش، عشق را در زمینه تماتیک جامعه‌شناسی فیلم چنان احضار کرده است که بخشش، انتقام و عدالت را در سمت دیگر ماجرا قرار می‌دهد و به چالششان می‌کشد.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها