افزایش کودک همسری و فروش کودک در افغانستان

در افغانستان با شیوع کرونا و تشدید فقر تعداد ازدواج‌ های کودکان و فروش نوزادان افزایش می‌یابد.

افزایش کودک همسری و فروش کودک در افغانستان

او می‌گوید: «البته من نمی‌خواستم این کار را انجام دهم، اما پس از ورود طالبان شغل‌ام را به عنوان رفتگر از دست دادم. مجبور شدیم از کابل به این روستای دور افتاده در ولایت قندهار بیاییم جایی که عموی من با خانواده‌اش زندگی می‌کرد. عمویم می‌خواست به کشت خشخاش در مزرعه بپردازد تا تریاک به دست آورد، اما رژیم طالبان دستور داده که کشت خشخاش ممنوع است و آنان به کارگران روزمزد زیادی نیاز ندارند. بدون پول چاره دیگری نداشتیم».

او می‌افزاید: «چند خواستگار آمدند و من سعی کردم جوان‌ترین را انتخاب کنم. او حدود ۲۵ سال سن دارد به نظر می‌رسد از خانواده خوبی است و می‌گوید اجازه می‌دهد دختر به مدرسه برود. همه ما غمگین هستیم. افسانه شب‌ها گریه می‌کند. انشاالله همه چیز خوب خواهد شد».

اقتصاد افغانستان از زمانی که شبه نظامیان طالبان در اواسط آگوست ۲۰۲۱ میلادی در بحبوحه خروج بی‌نظم نیرو‌های امریکایی قدرت را به دست گرفتند در بحران بود.

وضعیت یک طوفان کامل بود. جامعه بین المللی تصمیم گرفت وجوه کمکی را که بیش از ۷۵ درصد از بودجه ملی را تشکیل می‌داد مسدود کند. پیامد‌های آن در کشوری که ۲۰ سال درگیری، خشکسالی، زمستان‌های سخت و گرسنگی را تجربه کرده ویرانگر بوده است. روز چهارشنبه ۲۲ ژوئن زمین لرزه‌ای شرق افغانستان در مرز پاکستان را لرزاند و بیش از هزار کشته برجای گذاشت.

سازمان ملل متحد هشدار داده است که جمعیت افغانستان با یک بحران سوء تغذیه «بی سابقه» مواجه خواهد شد. تعداد افرادی که از گرسنگی حاد رنج می‌برند از ۱۴ میلیون نفر در جولای ۲۰۲۱ میلادی به ۲۳ میلیون نفر در مارس امسال رسیده است. بیش از ۳.۵ میلیون کودک نیاز به درمان سوء تغذیه دارند.

دختران گمشده

داستان‌های وحشتناک در این ناحیه روستایی در کوه‌های قندهار قلب فرهنگ طالبان تکرار می‌شود. «افشین» سه‌ساله با «افسانه» بازی می‌کند. او نیز فروخته شده است، اما هنوز موضوع را نمی‌داند. اخم می‌کند و لب‌هایش را جمع می‌کند. گونه‌های سرخ‌اش متورم می‌شوند. غبار چشمان‌اش را می‌پوشاند. اکنون ماه رمضان است و مردم منتظر غروب آفتاب هستند تا افطار کنند.

پدرش با حالتی ناراحت می‌گوید: «من از ولایت کنر که در آن گرفتار قرض بودم گریختم، اما آنان مرا پیدا کردند و اکنون تهدیدم می‌کنند که اگر ۵ هزار دلار (۴۷۰۰ یورو) بدهی‌ام را پرداخت نکنم من را خواهند کشت. یکی از دختران‌ام را به جای پرداخت بدهی انتخاب کرد».

«یوریان» والی ولایت از یک کوچه تاریک به خانه دیگری می‌رود. در آنجا یک نوزاد ۱۴ روزه گریه می‌کند. او می‌گوید: «سرنوشت او از قبل تعیین شده است. برخی اوقات حتی پیش از تولد کودک پیشنهاد‌هایی وجود دارد». او تعدادی از خردسالان را برای فروش به نمایش می‌گذارد. او می‌گوید: «تقریبا همه خانواده‌ها مایل به توافق هستند. مناقصه صورت می‌گیرد و به قیمت بالاتر به فروش می‌رسند، زیرا زندگی بهتری از آن آنان خواهد بود. قیمت‌ها بین ۵۰۰ تا ۲۵۰۰ دلار (۳۰۰ و ۲۳۰۰ یورو) است».

ازدواج با دختران زیر سن قانونی در مناطق مختلف افغانستان یک امر رایج است. خانواده داماد پول را برای بستن قرارداد می‌پردازند و دختر کوچک معمولا تا حداقل ۱۵ سالگی نزد پدر و مادرش می‌ماند. یونیسف تخمین می‌زند که ۲۸ درصد از زنان افغان بین ۱۵ تا ۴۹ سال پیش از رسیدن به ۱۸ سالگی ازدواج کرده‌اند. در دولت قبلی حداقل سن قانونی مجاز برای ازدواج ۱۶ سال بود.

همان طور که Save the Children در سال ۲۰۱۶ میلادی اشاره کرد دختران پیش‌تر در سنین ۱۰ سالگی مجبور به ازدواج می‌شدند. معاملات به صورت دستی انجام می‌شود و ازدواج که توسط روحانی انجام می‌شود ظرف مدت چند ساعت و بدون کاغذ صورت می‌گیرد. جامعه بدین ترتیب این رابطه را می‌پذیرد.

رشد کودک همسری در افغانستان با افزایش فقر و کرونا/ فروش کودک برای غذا

«هنریتا فور» مدیر اجرایی سازمان Save the Children در نوامبر ۲۰۲۱ میلادی اعلام کرد حتی پیش از بازگشت طالبان نیز یونیسف ۱۸۳ ازدواج کودکان و ۱۰ مورد فروش کودکان را طی سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ میلادی در ولایات هرات و بادغیس ثبت کرده بود. دختران بین شش ماه تا ۱۷ سال سن داشتند.

برای رسیدن به ولایت همجوار هلمند یکی دیگر از فقیرترین استان‌های افغانستان باید از بیابان ها، مزارع خشخاش و جاده‌هایی که از میان کوه‌ها می‌پیچند عبور کرد. در طول مسیر چندین روستا در فقر شدید قرار دارند.

خانواده «قربان» در خانه‌ای خشتی زندگی می‌کنند. رسوا بیرون می‌رود تا آتش روشن کند تا دیگ را با آش گوشتی درست شده با آب گوجه فرنگی گرم کند. به ریش‌اش دست می‌زند و «افضل» دختر چهارساله‌اش ظاهر می‌شود. تکه‌ای نان را در دیگ فرو می‌کند و آن را می‌خورد و کنار پدرش می‌نشیند.

او داستان را اینگونه آغاز می‌کند: «بدهی‌ها خیلی زیاد بود. امکان پرداخت وجود نداشت. رئیس من یک روز آمد و زیباترین دختر را انتخاب کرد. او به زودی خواهد آمد. موضوع تنها بر سر زمان است»./عصر ایران

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها